سلام دوستان عزیز امیدوارم که همیشه خوب و شاد باشین و زندگی سکسی خوبی داشته باشین من سجاد هستم 40 ساله و زنم سمانه 39 ساله هستش من حدود 14 ساله که با زنم ازدواج کردم و حس بیغیرتی روی زنم دارم و اینو زنم خوب میدونه چون چند بار مچمو گرفته وقتی که عکساشو برای مردای دیگه میفرستادم به خاطر همین قشنگ میدونه که نسبت بهش بیغیرت هستم و اصلاً در مورد پوشش بهش گیر نمیدم به خاطر همین اونم زیاد به طرز پوشش اهمیت نمیده و آزاد هستش حتی یبار که عروسی برادر زنم بود چون دیر کرده بودیم مانتو جلو بازشو رو فقط پوشیده بود و بلوز نپوشیده بود و با سوتین اومده بود که قشنگ وقتی سوار ماشین میشد و وقتی که میخواست پیاده بشه قشنگ سینه هاشو همه میدیدن در ضمن سینه های زن جندم 85 هستش و عاشق سینه هاشم اون روز هم لباسش طوری بود که نصف سینه هاش بیرون بود و خیلی لذت بخش بود به هر حال اون روز گذشت و من همیشه در پی شرایطی بودم که بتونم سکس گروهی زنمو ببینم خونه ما خیلی کوچیک بود و سر این خونه هر روز زنم با من دعوا میکرد منم آدم بی عرضه و بی پولی بودم نمیتونستم خونه بزرگ پیدا کنم یه روز مجبور شدم برای پیدا کرد خونه برم تو بنگاه ها که تو یکی از بنگاه ها یکی گفت که یه مرد تنها هستش که دنبال یه خانواده میگرده که هم خونشو اجاره بده و هم غذا براش درس کنن و خونشو تمیز کنن و منم که شرایط رو مناسب دیدم سریع قبول کردم و قرار شد بریم خونرو ببینیم وقتی رسیدم خونه دیدم زن جندم هنوز خوابیده بیدارش کردم و خبر رو بهش گفتم اونم خوشحال شد ولی اون قسمتشو که قرار خونشو تمیز کنیم و غذا براش درس کنیم رو نگفتم زنم آماده شد و یه لباس تنگ و سکس پوشید و رفتیم وقتی رسیدیم در خونه و در رو زدیم یه نفر اومد بیرون که هم من و هم زنم خشکمون زد یه نفر ورزیده و قلد بلند و چهار شونه و خوش قیافه در رو برامون باز کرد و بعد از احوال پرسی و دست دادن با ما مارو راهنمایی کرد که بریم خونه رو نشونمون بده من قشنگ وا دادن زنمو حس کردم و اون مرده هم که از زنم خوشش اومده بود و حسن کرد که منم سیب زمینی هستم گفت که فقط با یه شرط من خونه رو اجاره پایین میدم که شما برام غذا درس کنین و خونه رو تمیز کنین و به کارهای من برسین که زنم در کمال ناباوری قبول کرد و سریع اسباب کشی کردیم و داستان ما از اینجا شروع شد که شب دوم این آقا دستور دادن که شام براش درس کنیم و بریم پیشش که با ما آشنا بشه که زنم یه غذای خوشمزه درس کرد و یه لباس معمولی پوشید رفتیم خونه ایشون و بعد که وارد شدیم شام رو خوردیم سر صحبت رو باز کرد و خیلی راحت شروع کرد با زنم صحبت کردن و من کلاً ادم فرض نمیکرد و گفت که من دوس ندارم که از من فرار کنی و منو نامحرم بدونی دیگه ما هم خونه هستیم و به کارهای منم باید برسی که من تازه متوجه شدم که زنم باید بهش سرویس هم بده و گفت که اگه میشه برو و لباسهاتو عوض کن و بیا یه مقدار برامون برقص و زنم بدون اینکه چیزی از من بپرسه رفت و من با این آقا تنها شدم و در عین پروریی به من گفت زن خیلی خوبی داری فقط میخواستم بدونم خودتم مفعولی که من جا خوردم و خیلی شهوتی شده بودم گفتم بله ولی تا حالا ندادم که گفت خودم رات میندازم بزار اول زنتو راه بندازم که دیدم زنم با لباس فوق سکسی و کوتاه که فقط تو مجلس زنمونه میپوشید اومد و بعد یه آهنگ گذاشت و شروع کرد به قر دادن و رقصیدن
چون زنمم خیلی خوب میرقصه خیلی عالی بود و بعد صاحب خونمون اومد و بهش دو تا صد هزار تومنی شاباش داد که زنم خیلی خوشش اومد بعد رقصیدن که زنم نشست که همه جاش بیرون بود خیلی ریلکس و با پروریی تمام گقت که سمانه جان هر هفته دو بار باید به من سرویس بدی که اگه خوب باشه بهت پول هم میدم و کرایه خونه هم نمیگیرم که زنم یه مقدار سرخ شد ولی وقتی دید که از من بخاری بلند نمیشه قبول کرد و اونم که دید شرایط عالی هستش گقت از امروز شروع میکنیم و به من گفت بلند شو زنتو لخت کن ببینم زیر لباس چی داره این بلا منم بلند شدم زنمو بلند کردم و شروع کردم زیپ لباسشو باز کردن و برای اولین بار یه نفر میخواست به صورت حضوری زنمو لخت ببینه که باعث شده بود شهوتم خیلی زیاد بشه و مغزم کار نکنه قشنگ اول لباسشو درآوردم و بعد سوتین و بعد شورتشو در اوردم و لخت لخت شد و صاحب خونه که خیلی کیف کرده بود گفت حالا بیارش اینجا و کیرمو بزار تو دهنش و خودتم کوسشو خوب بخور و آمادش کن من و زنم کاملاً مطیع اون شده بودیم وقتی کیر صاحب خونه رو زنم دید که دیگه برده اون شد چون فوق العاده بود و رو به من کرد و گفت کیر به این میگن زنم شروع کرد ساک کردن و منم کوس زنمو داشتم براش آماده میکردم که گفت بسه برو کنار بدبخت میخوام زنتو جر بدم وقتی خواست کیرشو بزار تو کوس زنم اونقدر تنگ بود که نمیرفت تو کسش و زنم داش درد میکشید و همزمان لذت میبرد بعد از اینکه ایشون با روشهای مختلف زنمو کرد و گشادش کرد آبشو ریخت تو دهن من و گفت که ابشو بخورم و منم تا قطره آخر خوردم و بعد از تشکر از زنم همونجوری لخت لخت رفتیم تو واحد خودمون و زنم از من تشکر کرد بابت این سکس فوق العاده این داستان ادامه داد اگه خوشتون نیمود نیازی نیست که فوق بدین و بدوبیرا بگین و اگه خوشتون اومد من ادامه داستان رو براتون مینویسم. به امید زندگی بهتر و سکسی تر
نوشته: سجاد بیغیرت