داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

با شرت خیس رفتم خونه مادرشوهرم

سلام!
من نیلوفرم ۲۳ سالمه و متاهلم. اولین بار کونمو دوست پسر اولم گایید و پردمم دوست پسر دومم که الان شوهرمه زد. دوست پسر اولم ایرانی بود و خودش میگفت عاشق گاییدن کونه. یه بارم مجبورم کرد برای دوستش ساک بزنم وقتی خودش کون منو میگایید.
ولی شوهرم اینجوری نبود، غیرتیه شدید. البته نه از اون غیرتیا که نذاره برم بیرون و چادر سرم کنه ها، نه. خیلی رو رفتارم با مردا غیرت داره. اصلا هم دوست نداره کونمو بگاد. ولی من عاشق اینم که از کون گاییده شم، بهم چنان لذتی میده که از گاییده شدن کسمم بیشتره.
حالا برسیم به قسمتی از زندگیم که واقعا برام لذت بخش بود.
من تازه نامزد کرده بودم و ۲۲ سالم بود و دادن به غریبه هارو کنار گذاشته بودم و میخواستم به نامزدم وفادار باشم. تو محله ای که زندگی میکردیم یه خواروبار فروشی بود و صاحبشم یه مرد سیبیل گنده و شکم گنده بود. یه روز بعد ازظهر که رفتم خرید کنم ازش، یه چادر که مال مامانم بود رو سر کرده بودم و زیرشم یه تاپ بندی داشتم با یه شلوار تنگ. خوشبختانه زیرشم سوتین نپوشیده بودم. خلاصه رفتم مغازه و میخواستم شوینده بخرم. شوینده هاش تو قفسه های بالا بود و هرکاری کردم دستم بهشون نرسید. این صاحب مغازم بدجور تو کف من بود و هرطرف میرفتم به سرتا پام نگاه میکرد و… خلاصه هرچی سعی کردم دستم بهشون نرسید تا اینکه چادرم از سرم رفت، برگشتم نگاه کردم به آقا میرزا صاحب مفازه دیدم یه پوزخند زد و به بیرون نگاه کرد. منم گفتم آقا میرزا میشه اینو بهم بدین قدم نمیرسه. چادرمم سر کردم و اون اومد کنارم و خیلی خودشو بهم نزدیک کرد. گفت خواستن توانستن است. تو میخوای اونو بیاری پایین پس تلاشتو بکن یکم خودتو سر انگشتات بالا کنی قدا میرسه. گفتم نمیرسه. گفت یه بار دیگه سعیتو بکن. من که اصلا به فکرمن خطور نمیکرد که تو فکر این آقا میرزا چی میگذره الان دستمو بلند کردم تا شوینده رو بگیرم و اونم نامردی نکرد و دستشو انداخت زیر چادرم که باز شده بود و سینه هامو گرفت. یدفعه جیغ کشیدم دستمو اوردم پایین گفتم ولم کن… اونم اصلا ول نمیکرد. انقدر محکم گرفته بود سینه هامو تو دستاش که احساس کردم دارن به میشن. یه سیلی زدم تو صورتش و گفتم خجالت بکش ولم کن بیشعور. اونم با هر فحشی که بهش میدادم دستاشو دور سینه هام محکمتر میکرد. یدفعه ای از کمرم گرفت محکم و یه سینه مو از تاپم کشید بیرون. منم شروع کردم به جیغ زدن. تو کوچه هیچکس نبود. جلو دهنمو گرفت گفت جنده خانوم به اون پسره خوب کون میدادی، فکر کردی نمیدونم. دهنم بسته شد گفت داد و بیداد کنی به نامزدت میگم چیکاره بودیا. دهنمو ول کرد منم فرار کردم مهم نبود برام که چی میگه به نامزدم، نمیخواستم عهدی که با خودم بسته بودمو بشکنم، من دادن رو کنار گذاشته بودم.
حدودا یه هفته بعدش یه آژانس گرفتم برم خونه مادرنامزدم. دعوتم کرده بودن برای شام. آژانس اومد و سوار شدم و وسطای راه بودیم که راننده کنار زد. گفتم چیشده؟! چرا وایسادی؟! گفت تو نیلوفری؟ گفتم چرا میپرسین؟! گفت تعریفتو زیاد شنیدم مخصوصا از آقا میرزا. تعریف سینه های نرم و خوشگلتو. فهمیدم که مردیکه خر به این گفته اتفاقاتی که تو مفازه افتاده بودو. سعی کردم در ماشینو باز کنم ولی قفل کرده بود. گفت من یه کیر دارم جنده خانوم بدجور میخواد بره تو کست. برام مهم نیست میخوای شوهر کنی هرکاری کنی باید بهم بدی وگرنه بلایی سرت میارم که به گوه خوردن بیفتی. خیلی ترسیده بودم نه از اینکه منو بکنه از اینکه قولم به خودم شکسته میشد. گفت میدی یانه؟! اگه ندی هم بزور میکنمت. انقدر میزنمت تا خودت لنگاتو برام باز کنی کونی خانوم. اینو که گفت گر گرفتم، کسم داغ شد و خودم داشتم حسش میکردم که داره اوضاع خراب میشه. گفتم خواهش میکنم خودت مگه مادر خواهر دختر نداری؟! دوست داری یه مرد با اونام همینکارو کنه؟! برگشت و عصبی نگام کرد گفت اسم اونارو با اون دهن کثیف کیرخوردت نیار جنده دوزاری. تو جنده ای، تو کونی ای، تورو باید گایید، باید کارایی که واستون کردیمو جبران کنی جنده خر نفهم. باید زیرمون بخوابی تا ما کیرمونو بکنیم تو اون سوراخت و ازت لذت ببریم عنتر خانوم. گفت خواهر مادر من که مثل تو نیستن عنتر. به خواهش کردن افتاده بودم ولی گوش نمیکرد. من از یه طرف میخواستم بهش بدم و هم اونو راحت کنم و هم خودمو از یه طرف به قولم فکر میکردم. ماشین راه افتاد و من داشتم با خودم فکر میکردم. با خودم گفتم شیشه شو میدم پایی و جیغ میزنم و کمک میخوام اگه کسی کمک کرد که خب تمام اگه نه حتما قسمتم به دادنه دیگه. دستمو بردم که شیشه شو باز کنم دیدم باز نمیشه. هرکاری کردم باز نشد. گفت چیکار میخوای کنی؟! هیچکدوم از شیشه ها باز نمیشه پس گوه خوری الکی نکن. دلم بدجوری میخواست کیرشو تو خودم حس کنم. بعد چند دقیقه به یه کوچه درختی رسید و سرعتشو کم کرد، متوجه شدم که دستشو برده تو شلوارش داره با کیرش ورمیره. به یه خرابه که رسید ماشینو نگه داشت و پیاده شد، اومد درو باز کرد و من فقط منتظر بودم که بیاد سراغم و تا جا داره منو بگاد. از دستم گرفت منو کشید بیرون، نگاه کردم پایین دیدم کیرش به شلوارش فشار اورده. به هیکلش نگاه کردم شبیه آقامیرزا بود. گفت شلوارتو دربیار ببینم زود باش. منم بدون هیچ چون و چرایی در اوردم، شورتنم دراوردم. گفت زانو بزن جلوم. زانو زدم بعد زیپشو باز کرد و کیرشو دراورد و اومد جلو کیرشو مالید به لبم. کیرش بوی عرق میداد و حال بهم زن بود بوش ولی من چاره ای جز تحمل نداشتم. کیرشو به لبام میمالید و هرلحظه کیرش سفت تر و سفت تر میشد. کیر درازی نداشت ولی قطر خوبی داشت. گفت مانتوتو دربیار. در اوردم. گفت سینه هاتو از رو سوتین بنداز بیرون. همونکار کردم. دست زد به سینه هام گفت داداشم حق داشت انقدر حشری شده بود. با این سینه هایی که تو داری سگم حشری میشه. اونجا بود که فهمیدم آقا میرزا داداش اینه. سینه هامو مالید و گفت دستاتو بذار رو صندلی ماشین و کونتو از ماشین بوده بیرون، میخوام بگامت جنده خیابونی. همونکاری که گفت رو کردم، ولی اصلا یه لحظه هم به قولم فکر نکردم یا حتی به نامزدم. اومد از پشت نزدیک و کیرشو یدفعه فرو کرد تو کسم تا ته. یه اه کشید و گفت به به خیسم که شدی، همون که مقاومت نکردی خودتم میخاریدی جنده. تو دلم گفتم حق با توئه. خلاصه شروع کرد به تلمبه زدن که یدفعه وایساد گفت تو دختر نبودی؟؟ یه سیلی زد به کونم گفت با توام جنده، دختر نبودی؟! کدوم خری پردتو زده؟؟ گفتم نامزدم. گفت اوووف تو یه جنده به تمام معنا بودی و من خبر نداشتم. شروع کرد دوباره تلمبه زدن و محکمتر از قبل کیرشو تو کسم فرو میکرد. شروع کردم به اه کشیدن، دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم. با سیلی میزد رو کونم و فقط منو مث خر میگایید. لعنتی، چنان لذتی داشت ولی به پای کون دادن نمیرسید. حدود ده دقیقه تلمبه زد و کیرشو کشید بیرون گفت شورتتو بده من. شورتمو گرفت و کیرشو گذاشت رو شورتم و باهاش کیرشو مالید. آبش که اومد ریختش رو شورتم دقیقا رو وسطش. گفت پاشو بپوشش جنده. گفتم من دارم میرم خونه مادرشوهرم، با این شورت برم. از موهام گرفت گفت میدوشیش یا لخت ولت کنم اینجا برم؟؟ منم ترجیح دادم شورتو بپوشم. شورتو که پوشیدم آبش مالیده شد به کل کسم. لیزه لیز. لباسامو پوشیدم و نشستم تو ماشین و منو برد رسوند سر کوچه مادرنامزدم. تمام راه شهوت داشتم دیوونم میکرد. گفتم چرا نمیری در خونشون؟! گفت میخوام با آبم تو شورتت راه بری دهنت سرویس شه، خخخخخ. پیاده شدم که داد زد هی جنده کس گشاد نمیخوای کرایه تو بدی؟! گفتم چه پررویی کرایه هم میخوای؟!گفت زر نزن. کرایه مو دادمو رفت. وقتی رسیدم خونه مادر نامزدم داشتم از شهوت میمردم. درو که باز کردن و احوال پرسی که کردیم گفتم باید برم دسشویی. رفتم میخواستم شورتمو دربیارم و کسمو بشورم ولی بعد پشیمون شدم و پوشیدمشون. شب برگشتنی هم نامزدم رسوند منو و تو آژانس فقط دستش رو رانم بود و میمالید رانمو. وضعمو از اونی که بود خرابتر کرد، داشتم دیوونه میشدم. خونه که رسیدم رفتم حموم و فقط به کیر اون راننده آژانس فکر میکردم. بعد از اون اتفاق دوباره شروع کردم به دادن. هردفعه هم میرفتم مغازه آقامیرزا بهم تیکه مینداخت که داداشتم خوب گاییدتتا، گفت کس خوبی داری، گفت دفعه بعد کونشو میخوام بگام. یه مدت بعد از اون منطقه اسباب کشی کردیم و دیگه اون آقامیرزا و داداششو ندیدم ولی همسایه جدیدمون خوب کیری داشت.
اگر از این اتفاقی که برام افتاد و براتون تعریف کردم لذت بردین بازم براتون مینویسم.
امیدوارم که اگر غلط املایی یا مشکلی هست خودتون ببخشین. دوستون دارم. خدافظ

نوشته: نیلو

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها