جنده خونه ی شاه عباس

سلام می کنم به همه ی اونایی که بعد از خوندن این داستان میان و من رو به فحش می کشن . من علی هستم دانشجو هستم توی بوشهر … داستان از اون جا شروع می شه که من یه مدت اومده شیراز خونه ی یکی از خاله هام و می خواستم یه مدت اون جا بمونم و یک سری کار در شیراز داشتم رو انجام بدم … از همون روزی که رسیدم پسرخالم اصرار داشت که یه سوپرایز برام داره و منم حدود یک روز منتظر شدم چون توی این یک روز داشتم به کارهایی که تو شیراز داشتم می رسیدم خلاصه شب که شد من و پسرخالم سوار ماشین شدیم و رفتیم به ( کتسفس ) یکی از شهرستان های کوچک شیراز که به شهر خلافکارا معروفه کنار یه داروخونه زد کنار و دو تا کاندوم خرید من کاندوم ها رو که دیدم فهمیدم جریان از چه خبره و بهش گفتم اینا رو برای چی خریدی ؟ کجا داریم می ریم . اونم از جنده خونه ی شاه عباس برام گفت که همچین جاییه و این حرفا … من اینارو که بهم گفت استرس گرفتم و خیلی با چیزی که بهم گفت حال کردم خلاصه وقتی رسیدم زد کنار و ماشین رو حسابی قفل و زنجیر کرد و شروع کرد به در زدن یکی درو باز کرد و شروع کردن به حرف زدن و یارو بهمون گفت بیاین تو رفتیم تو و یه سری بوی سیگار و فکر کنم بی تی و این چیزا میومد خلاصه من و پسرخالم با جنده هامون رفتیم کاندوم ها رو گزاشتیم و ضیدهامون شروع به ور رفتن و ساک زدن و خایه مالی کردن و فکر کنم دلیلش کاندم بود چون طعمش توت فرنگی بود . خلاصه نزدیک یک ساعت داشتیم می گاییدمشون ولی مشکل این جنده ها اینه که از بس دادن همشون مریضن برای همین باید حتما کاندوم داشت وگرنه خیلی دوست داشتم بدون کاندوم می گاییدم خلاصه یک ساعت که سکس کردیم نزدیک 300 تومن دادیم 150 من و 150 پسرخالم خلاصه اون جا یه جای مخفی بود و نباید حرفی در مورد اونجا می زدم … من توی سایت به دلیل یک بخش که باید کلمه ای که نوشته رو توی فیلد بنویسم نتوستم عضو بشم بنابر این اگه کامنت فحش نوشتین مطمئن باشین که من دارم جوابتون رو توی دلم می دم خخخ چاکر همتونم هستم چه اونایی که فحش می دن چه اونایی که حمایت می کنن تا دیدار بعد بای