داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کردن دوستم مهدی تو خونه شون

سلام
من امید هستم.البته اسم واقعیم نیست 17 سالمه.قیافم خوبه.قدم 175.وزنم 60 داستان از اونجا شرو شد که من با یه پسر 15 ساله رفیق شدم.این موضوع مال 3 ماه پیشه.پسره خیلی خوشگل بود.قدش از من کوتاه تر بود.سفید و بی مو.راستش رو بخواید این پسره تو محله زبون زد بود.رفیقای هم سن و سال من تو کف این دوستم بودن(البته هنوز باهاش دوست نشده بودم).هرکدوم از دوستام با یه بهونه میخواستن برن باهاش بپرن.ببخشید یادم رفت اسمشو بگم.اسم دوستم مهدیه.خلاصه مهدی با هیچکدوم از این رفیقای من نپرید.همه رو یجوری میپیچوند.رفیقام که دیگه ناامید شده بودن وقتی میدیدنش یه آهی از ته دل میکشیدن و یه جوری براشون مث یه آرزو بود.حتی یکی از رفیقام یبار خواسته بود به زور بکنتش نتونسته بود.

خلاصه یه روز تو جمع که با رفیقام بودم مهدی از جلومون رد شد.یکی از دوستام گفت:کس کش عجب چیزیه.منم که داشتم قلیون میکشیدم گفتم خو برو بکنش.دوستم گفت: د لامصب اگه میداد که الان اینجانبودم(باخنده).گفتم کاری نداره کردنش.کار 3 سوته…دوستم گفت خو اگه میتونی تو برو بکن یه خبری به ماهم بده.با این حرف دوستم بقیه هم پیله شدن که اگه مردی رو حرفت وایسا برو بکنش…منم که میدونستم این مهدی از اوناش نی که به این راحتی کون بده گفتم:قبول.ولی باید صبر کنید جورش کنم.اونام قبول کردن و گذشت… از اون روز به بعد منم دنبال یه بهونه بی عیب و نقص میگشتم که بتونم باش بپرم.تا اینکه فهمیدم رفته کلاس کامپیوتر ثبت نام کرده.منم بدو بدو اومدم خونه چیزاییکه لازم بود و برداشتم رفتم ثبت نام کردم.جلسه اول کلاس بود که رفتیم اونجا و داشتیم با دبیر و بچه ها آشنا میشدیم که دبیر گفت کیا خونه هاشون نزدیک همدیگس.منم یهو گفتم آقا منو مهدی .مهدی یه نگاه به من کرد و گفت آقا نمیشه ما با امید نباشیم؟(با خنده)…دبیرمون گفت چرا؟…مهدی گفت:آقا این امید خطرناکه(کل کلاس خنده)…خدا پدر و مادر دبیرمون رو بیامرزه.دبیرمون گفت:خب بهتر. شما دوتا باید با هم باشید(دلیلشم نگفت).

از اون روز به بعد مهدی کم کم با ما میحرفید با تل و این حرفا(فقط در مورد کلاس و این چیزا) یه روز دبیرمون یه فایل داد گفت برید تو خونه باهاش کار کنید.اون روز مهدی فلش مموری نیاورده بود همراه خودش.منم گفتم عب نداره من میرم خونه میریزم تو کامپیوترم بعد میارم در خونتون.مهدی هم قبول کرد عصر بود بهم زنگید: مهدی:سلام.خوبی؟کجایی؟ من:سلام.مرسی.خونم مهدی:بیکاری؟ من:آره چطور؟ مهدی:میتونی برام فایلو بیاری بیزحمت؟ من:آره.2دقیقه دیگه در خونتونم مهدی:مرسی عزیزم.منتظرتم من:فدات.اومدم یه حسی داشتم.اصلا میدونستم قراره یه اتفاقی بیوفته.دلو زدم به دریا رفتم در خونشون.مهدی اومد بیرون.با یه تیشرت مشکی یقه باز و یه شلوارک تا بالای زانوش.ینی کف کردماااا.سفییییییییید.بدون یه مو اومد جلو سلام کردو دستمو گرفت و… مهدی:امید فایلو که آوردی؟ من:آره مگه میشه یادم بره مهدی:آره تو خیلی جلق میزنی یاد و هوش نداری من:(آب دهنمو دادم پایین.قورت)من نمیزنم جان خودم مهدی:خبه خبه هرکی ندونه من میدونم نصف عمرتو داری میزنی من:اصلا هرچی تو بگی.کاری نداری من برم؟ مهدی:کجا بیا تو من:…:D مهدی:قیافشو.بیا تو هیشکی نیس من:باشه رفتیم تو خونه.خونه بزرگی داشتن.رفتیم تو اتاقش.فلشو زد به کامپیوتر.بیشور زد فایل های مخفی رو باز کرد من:(با تخم چسبیده زیر گلو)نرو تو اون پوشه شخصیه مهدی:عه؟شخصی؟…باشه الان میرم ببینم چی توشه من:(بازم با تخم چسبیده زیر گلو)باشه.ولی هرچی توشه مال من نیستا مهدی:پس مال عمه منه پوشه رو باز کرد.3تا پوشه دیگه بود sexy porn star porn photo منو میگی؟…آب شده بودم مهدی هم لامصب رفت تو پوشه ها تک تک عکس و فیلما رو دید(هنوز فیلم و عکسا رو دارم) ماهم شق کرده بودیم وحشتناک.وسط فیلما یه فیلم گی بود.مهدی رفت دید و گفت اوف پسره چه خوشگله.من گفتم توهم خوشگی.مهدی:مرسی.حالا نکنیمون مث این پسره.من:تا خودت ندی نمیکنم(با خنده)…مهدی:من بدمم تو تخم کردن نداری…من:امتحانش مجانیه با کمال ناباوری و شاخ در آوری مهدی وایساد جلوم شلوارکشو در آورد گفت بیا بکن من:D گفتم:راسی راسی بکنم؟ گفت:اگه تخمشو داری گفتم اوووه چی که زیاده تخم لخت شدم پرسیدم مامان بابات کی میان؟ گفت تا ساعت 11 12 من:)) مهدی رو هم لخت کردم.اوووف دقیقا همون چیزی بود که تو رویاهام تصورش کرده بودم.کیرش کوچولو بود و سفید.ینی کل بدنش سفید بود خوابوندمش رو تخت.اول رفتم نزدیک صورتش گفت میخوای چیکار کنی؟…گفتم:با اجازه لب…یه لب ازش گرفتم و اومدم پایین رفتم دور کونش.سوراخ کونش اصلا مو نداشت.زیاد هم قهوه ای نبود.یه ذره از بقیه جاها تیره تر بود.سوراخ کونشولیس میزدم.(اصلا بو بد نمیداد)بعد از کلی لیس کیرم رو دادم دستش گفتم:نمیخوای بخوریش؟…گفت:کثیف نیست؟…گفتم نه تازه با شامپو جلق زدم تمیزه(باخنده) سر کیرمو کرد تو دهنش.واااای انگار تو آسمونا بودم.باورم نمیشد مهدی که کل بچه های محل تو کفش بودن و نمیداد الان داره کیر منو میخوره.یکم کیرم رو خورد گفت بسه.منم کیرم رو که خیس بود خیس تر کردم گذاشتم دم سوراخش.مهدی گفت کونم پاره نشه.گفتم نه پاره نمیشه خیالت راحت.فقط خودتو شل کن…شل کرد یواااش سر کیرم رو کردم تو کونش گفت هوی گااااو کونم رو جر دادی.بیارش بیرون منم که نمیخواستم دردش بیاد اوردم بیرون بعد از چن ثانیه دوباره سر کیرم رو کردم تو کونش.اما اینبار چیزی نگفت.منم کم کم تا خایه فرو کردم.بعد گفتم درد نداری؟.گفت نه خیلی منم کیرمو در اوردم دوباره تف زدم و کردم تو کونش و تلمبه زدم.بعد از 2 دقیقه گفتم داره آبم میاد چیکارش کنم؟…گفت بریز تو میرم خودمو میشورم من:))) آبمو تا قطره آخرش ریختم تو کونش و همنطور بی حال افتادم.مهدی هم داشت منو نگا میکرد.گفتم بیا نزدیک.اومد نزدیک گفت چیه؟…بهش گفتم:عـــــاشقتم…اونم گفت:منم عاشقتم امید جون.یه لب از هم گرفتیم و پاشدیم لباسامونو پوشیدیم و مهدی هم رفت خودشو شست و منم اومدم خونه.10 دقیقه شده بود اومده بودم خونه مهدی زنگید مهدی:الو؟کس کش کجایی؟ من:خونم چطور؟ مهدی:لاش تو اومدی خونه ما که چیکار کنی؟ من:که فایل رو بدم بت مهدی:الان بنظرت فایلو دادی بهم؟ من:وایسا؟!؟!؟!..نه ندادم مهدی:کیر خر فردا برام بیار من:باشه :)))) بله و اینطوری بود که فرداش هم رفتم با مهدی یه حال توپ کردم بعد از اون چندین بار دیگه به بهانه های مختلف رفتم خونشون و کردمش امیدوارم خوشتون اومده باشه.شرمنده اگه طولانی شد و بد نوشتم.به بزرگی خودتون ببخشید

نوشته: **

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها