داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

مثل دزدها از دیوار بالا رفتم برای کس کردن

سلام اسم من رامتین و32سالمه این داستان اولین سکس من داخل سن 27سالگی است یادم بدم میومد از افتادن دنبال زن ها ودخترها ودوست نداشتم که از این طور کارها بکنم یک روز اتفاقی یک خانم به اسم سهیلا زنگ زد روی گوشیم من چندبار بهش گفتم خانم زنگ نزن نه ان من می شناخت نه چیزی هروقت زنگ میزد بهش می گفتم چی میخوای ان هم می گفت میخوام فقط همدم من باشی ومن بهش می گفتم برو دنبال یکی دیگه برو ازدواج کن وان بهم می گفت شوهر دارم ومن بدترجوابش نمیدادم یک روز با فشار اسمم پرسید وفرداش زنگ زد گفت دیدمت داخل خیابون ومیگن پسر شری هستی چرا ازدواج نکردی واز این چرت وپرت ها ومن که فهمیدم همشهریم بدتر می کردم وبهش بدوبیرا می گفتم وان همش می گفت اخرش مجبوری با من حرف بزنی خلاصه یک شب که دعوا کرده بودم داخل خیابون بایکی دوتا ارازل بدترازخودم تقریبا ساعت 1شب زنگ زدو من اعصاب خراب گفتم دفعه اخرت باشد زنگ میزنی اگر یک بار دیگه زنگ بزنی میام از دیوار خونتون بالا وچنان بلای به سرت میارم که مرغ های اسمن به حالت گریه کنن و ان گفت ادرس بلدی من گفتم بگو تا بیام و خلاصه ادرس دادوما رفتیم با عصبانیت از دیوار خونشون بالا ورفتم در اتاق سهیلا تا ان شب ندیده بودمش تعجب کرد ودر اتاق باز کرد شوهرش کار بود من برد داخل وگفت تو واقعا کس خلى نگفتی مهمون داشته باشم ومن فقط داشتم به اندام سهیلا نگاه می کردم ان قدش 175و اندامش پر بود یک پوست برنزه و شلوارک ویک تی شرت وایساده بود روبروم سینه هاش که نگو ومن اصلا حرف نمیزدم لبم داخل دعوا پاره شده بود فهمید وگفت دعوا کردی بحث داشتى بایکی ومن باصدای لرزون گفتم اره یخ اورد گذاشت روی لبم نشت جلوم دست کشید به صورتم وگفت پیرهنت دربیار ببیمم جاییت زخمی نباشد ومن اصلا نمیدونستم چرا هرچی می گفتت انجام میدادم وخلاصه شروع کرد حرف زدن ازخودش ومن گوش یدادم لبم بدطور درد داشت وسهیلا گفت میخوای خوب بشد من خوابوند واولین لب زندگى گرفت کیرم بلندشده بود خوابیده بود روی سینم وداشت لبام میخورد فهمید کیرم بلندشده ودست گذاشت روش ومن بی حرکت دست کرد داخل شرتم ومن پرشهوت شروع کردم لباش وگردنش خوردم سهیلا من لخت کردومنم ان اولین بارم بود زن لخت بیده بودم فقط مثل فیلم ها عمل می کردم سهیلا یک قرص بهم داد ومن هم خوردم انقدر کسش بادست ماساژ دادم ولب وسینه هاش خوردم که اب از کسش راه گرفت ودیگة طاقت نداشت ردم کرد وشروع کرد به خوردن کیرم وای چقدرباحال میخورد وبعدش پاهاش باز کردم خلیفة را وارد بغداد کردم چنان تنگ بود وداغ کة با چندتا تلمبه میخواست ابم بیاد تا امدم درش بیارم پاهاش قفل کرد داخل کمرم واب ریخت داخلش وسهلا از حاك رفت و دراز کشیدم وشروع کردم حرف زدن وان شب تا صبح 3بار نزدیکى داشتیم وصبح وفتی از خونه داشتم میومدم بیرون انقدر به کار احمقانم فکر می کردم من و سهیلا 4سال با هم هستیم
این هم داستان از روی دیوار رفتن من خسته شدید.

نوشته: رامتین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها