داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کیر خیس

این داستان ، ارشیا . (داستان کوتاه)
سلام . اسم من ارشیاس ، داستان مال وقتیه که هفده سالم بود ، بدن سفید پر , کون نسبتا بزرگ و کیرم کوچیکه .
توی یه صافکاری کار می کردم ، از نظر مالی خیلی دوس داشتم کار کنم . تا ظهر اونجا بودم ، بعدش مامانم برام غذا میوورد ، و تا ساعت چهار و پنج اونجا بودم.
اونجا پیش حمید کار میکردم ، حمید بیست و شیش سالش بود ، یه کیر سر صورتی و دراز خیلی قشنگ داشت ‌.
بعضی وقتا از شوخی میگفت که این همه آب کمرو نمیدونم کجا خالی کنم ، کاش یکی بود توش خالیش می کردم .
میدونستم دلش میخواد منو دسمالی کنه ، بجز اونم پسرای دیگه ای بودن قبلا که میخواستن اینکارو بکنن .
من گی نبودم ولی دوس داشتم که یه روز یکی منو بدزده و چهار دست و پا ببندم ، و از کون بکنمتم .
مامانم بدن خوبی داره ، موهای بلوند ، ممه های قابل توجه ، و کون گنده ولی نه چندان بزرگ ، کونش بزرگ نیس ولی اونقدر برجسته هس که نگاش کنن .
بابام اون موقع رفته بود ماموریت و من و مامانم تنها بودیم . یادمه مامانم با سوتین زرشکیش توی آشپزخونه بود و من نگاش میکردم .
مامانم : امروز میخوام برات قرمه سبزی بیارم ، به آقا حمیدم بگو چیزی نخوره .
من : باشه مامان جان مرسی .
منم کفشای ال استارم و شلوار جین مشکی و تی شرت سفیدمو پوشیدمو رفتم سمت مغازه .
لباسامو عوض کردمو شروع کردیم به کار ، اون روز برای اولین معلوم بود حمید خیلی حشریه و کیرش پره .
من داشتم روی یه کاپوت ماشین کار میکردم که یواش از پشت اومد سمتم ، طوری که چندان ضایع نباشه خودشو بهم نزدیک کرد ولی از حد معمولی بیشتر بود و گفت اینجوری پولیش بزن و به حرکت دستش رو بهم نشون داد .
فهمیدم یه چیزایی توی سرش میگذره .
بعدا ام فهمیدم که توی سرچ هیزتوری گوشیمو نگا کرده و دیده که از پورنایی که استپ مامن خوشم میاد .
نمیدونم اون روز چی شد ، اگه یه روز عادی بود هیچوقت امکان نداشت اون اتفاق بیوفته .
شاید از فکر کرده شدن خوشم میومد ولی هیچوقت بهش بصورت جدی فکر نمیکردم فقط برام فانتزی بود .
ساعت یازده و نیم بود ، کرکره ی مغازه رو کشیده بودیم .
اون روز یکی از دوستای حمید اونجا اتفاقی رد شد و مشروب و یکم گل بهش داده بود .
و حمیدم گل و بار زد و توی پارک کشیدیمش و بعد برگشتیم و توی گاراژ .
حمید شروع کرد به مشروب ریختن ، و منم میخوردم باهاش .
مست مست شده بودیم ، من روی صندلی داشتم به گوشی نگا میکردم که حمید اومد پیشم ، یه ویدیو میخواست نشونم بده ، بعد آروم آروم شروع به نوازش دستم کرد ، من میدونستم که میخواست چکار کنه ، ولی چون حس خوبی داشت خودمو رها کردم ، همین کارو تا ده دقیقه ای ادامه داد ، بعد آروم دستشو برد سمت ممه هام ، منم چیزی نگفتم ، صدای نفساش بلند شده بود ‌.
گفت نمیدونی که چقدر دلم میخواست بهت بمالونمش .
به کیرش نگاه کردم ، از زیر شلوارش معلوم بود ، نوک ممه هامو با دستاش گرفته بود و می کشید ، دلم میخواست کیرشو بکنم توی دهنم .
حشری شده بودم ، یهو دستشو برد سمت کیرم ، با دستش کیرمو مالید و گفت آخ جون چه دودولی داری ارشیا .
کیرم خیلی حس خوبی داشت ، تا اینکه دکمه های شلوارشو باز کرد ، کیرشو در آورد ، سر کیرش خیس بود.
تا کیرشو دیدم سر کیرشو کردم توی دهنم ، اونم سرمو روی کیرش فشار داد و عوق زدم.

تا چند دقیقه براش ساک میزدمو خیلی لذت می‌بردم ، کیرشو بوس میکردم ، زبونمو دور کیرش میچرخوندم ، سر کیرشو مک میزدم ، و سعی میکردم تا ته بکنم توی دهنم ، مثل یه بچه که تازه آب نبات دیده باشه .
یادمه حمید خیلی حشری شده بود ، بهم گفت که لباساتو در بیار ، خودشم لباساشو در آورد ، کیرم راست شده بود .
بهم گفت که پاشو بریم روی مبل دراز بکشیم ‌و بهم یه پارچه داد که باهاش چشامو ببندم .
روبه پهلو دراز کشیدم ، دست خیسشو مالید به کیرم و از پشت خودشو چسبوند بهم .
گرمای کیرشو دوس داشتم ، کیرشو آروم می مالید لای لپای کونم .
آروم فشارش میداد روی سوراخم ولی من نمیزاشتم بکنه تو .
دستش دور کیرم بود ، که یهو گفت مامانت غذا میاره؟
همین که اینو گفت یهو خیسی کیرم بیشتر شد و توی دستش حس میکرد که کیرم یه تکونی خورد .

گفتم آره قرمه سبزی میاره . کیرمو فشار دادم لای دستس .
گفت یه چیزی میخوام بکنم داخلت دردت نمیاد نترس ، و آروم کردش توی کونم ، یه چند دقیقه ای عقب جلوش میکرد بعدش درش اورد . حس خیلی خوبی میداد . نمیدونم چی بود ولی خیلی حسشو دوس داشتم ، حسابی حشری شده بودم .
دستشو محکم دور کیرم گرفت ، گفت مامانت ، وقتی کیرمو می‌مالید یبار دیگه گفت مامانت زحمت کشیده .
منم گفتم آخ ، آره .
سر کیرشو میمالید رو سوراخم ، کیرمو با دستش میمالید و از مامانم حرف میزد .
داشت دیوونم میکرد ، میگفت کونت مثل کون مامانت سفید و قشنگه .
منم گفتم جون ، بگو .
میگفت همینجوری که کیرمو میمالم بهت دوس دارم بمالم لای کس مامانت.
گفتم آخ .
حمید : بزنم داخل مامانت کیرمو .
من : آیییی ، بزن ، بزن تو مامانم .
سه تا از انگشتاشو کرد تو سوراخم ، گف بدجوری منو یاد مامانت میندازی .
انگشتاشو عقب جلو میکرد خیلی حس خوبی میداد .
گفت کم کم دارم گشادت میکنم.
توی اوج شهوت بودم ، گفت میدونی دوس دارم کیرمو بکنم لای کس خیس مامانت و همزمان که اینو میگفت سر کیرشو فشار داد توی کونم .
یه لحظه داد زدم ، آیییی . بکن ، بکن تو مامانم .
و کیرشو فشار داد داخلم ، آیییی ، خیلی درد داشت ‌.
گفت یکم تحمل کن دردش کمتر میشه.
کیرشو آروم عقب جلو میکرد داخلم و از مامانم میگفت .
همزمان کیرمو ام میمالید .
گفت از بدن لختش بگو ، گفتم که یه بدن سفید با ممه های بزرگ و کون خیلی خوش فرمی داره .
بنظرم اگه از کون بکننش خیلی حشری میشه.
گقت مامان بلوندت با یه دونه راضی نمیشه باید دوتا کیر بهش حال بدن .
گفتم یعنی چجوری
گفت مامانتو باید لخت کنن ، یکی بکنه تو سوراخش ، یکی هم تا تخم بزنه تو کسش.
داشت آبم میومد دیگه
و چشای مامانت خمار میشه
خودشو رها میکنه به کیرا میسپاره
دوتا کیر که عقب جلو میشن تو مامان بلوندت .
و منم آبم پاشید توی دستش
اونم تند تند میزد توی کونم و بعد چند دقیقه آبش اومد…
اون پارچه رو که جلوی چشام بود برداشتم .
نگاش میکردم و اونم منو نگا میکرد گفت بیا بغلم.
دستشو میکشید روی سرمو می‌گفت که خیلی دوست دارم .
گفت که میخوام اعتماد کامل بهم داشته باشی و نگران نباشی اگه هر حرفی پیش هم زدیم
نگاهش خیلی حس خوبی بهم میداد ، منم بهش گفتم که منم خیلی دوست دارم و ازت ممنونم که انقدر مهربونی .

و از اون موقع به بعد همیشه حس امنیت و صمیمیت خیلی خاصی نسبت به هم داشتیم ‌.
یه حس خیلی خوب ، خیلی قشنگ بینمون شکل گرفت .
یه صمیمیت و حس خوبی که اونقدر زیبا بود که فقط خودمون تجریش کرده بودیم .

دوستون دارم ، مرسی که وقت گذاشتید خوندین 💜

نوشته: پسر ماه و ستاره

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها