داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خیس کردن نازی تو خودش

سلام من 18 سالمه و لزم.جثه نسبتا درشتی دارمو زورم از همسالام بیشتره. داستانم درباره مجبور کردن دوستمه که خودشو خیس کنه.مدتها بود تو این فکر بودمو فیلماشو تو نت دیده بودم. دلم میخواست انجامش بدم و با دیدن نازی تو یکی از کلاسای کنکورم انجامش کلید خورد. نازی خیلی لباسای تنگ میپوشیدو کون گردش کاملا معلوم بود.با ناز حرف زدناش توجه جلب میکرد.یه سال ازم کوچیکتر بودو خیلی لاغر ولی خوش هیکل بود.خلاصه باهاش طرح دوستی ریختمو نزدیکش شدم.ادمی بودکه خیلی کلاس میذاشت متنفر بودم از اخلاقش اما واسه هدفم تحمل کردم.بعد یکی دوماه نازی دعوتم کرد خونشون.یه خونه نسبتا بزرگ
و اتاقشم خیلی شیکو بزرگ بود.از قبل برنامه ریزی کرده بودم واسه کارمو استرس داشتم. خلاصه رفتم پیشش و یکم حرف زدیم.خونشون کسی نبودو کارم راحت بود.
خانوادش قرار بود تا شب برنگردنو منم وقت کافی داشتم.از سبد قرصای ارامبخش پدربزرگم یکیو برداشته بودمو اورده بودم و وقتی نازی رفت از یخچال شیرینی بیاره ریختم داخل شربتش.اونم اومدو تا تهشو خورد.لبخند موذیانه ای رو لبم بود.یه مدت گذشتو اثرش داشت معلوم میشد.من سرمو گرم گوشیم نشون دادمو اونم گفت: نمیدونم چرا اینقد خسته ام. گفتم: خو برو یکم بخواب من کتابمو اوردم درس میخونم
باشه ای گفتو رفت تو اتاقش.چند دقیقه بعد کاملا خواب بود. با طنابای تو کوله م دستشو بستمو به بالای تخت چوبیش محکم کردم.
پاهاشم بستم به میله پایین تخت. نمیتونست راحت حرکت کنه.
دوربین گوشیمو گذاشتم رو صندلی و تنظیمش کردم.
خیلی گذشتو بیدار شد. حالتشو دید شروع کرد داد زدنو فحش دادن.
فقط میخندیدم بهش. بطری اب معدنیو پر کردمو فرو کردم تو دهنش.دهنشو میبست من بزور نگهش داشتم.چندبار اب کردم تو حلقش.حس میکردم داره میترکه.دیدم داره به خودش میپیچه.
گفت: من دستشویی دارم
گفتم: هه نقشم همینه
به گریه افتاد.ارایشش ریخت تو صورتش.ناله میکردو التماس. دوربینو روشن کردم چون خیلی میپیچید به خودش.دامنشو دادم بالا و دیدم شورتش یکم خیسه.دستمو بردم لای پاشو کسشو مالیدم.داشت بیتاب میشد.میپیچید به خودشو التماسم میکرد بازش کنم.یه یه ربع گذشتو من فقط نگاش کردم.بعد چرخید به شکمشو پاشو تا جایی که میشد جمع کردو بعد…کم کم لاپاش خیس شد
گریه ش بیشتر شدو جیغ زد.قشنگ فیلم گرفتم ازش.لامصب خیلی بود تمام تختو خیس کرد. فحشم داد
صورتشوقایم کردو گریه کرد.وسایلمو جمع کردمو حاضر شدم که برم
بهش گفتم: وای به حالت به کسی بگی. فرداش فیلم خیس کردنت همه جا پخشه
فقط گریه کرد.با چاقو طناب دستشو بریدم و از اونجا زدم بیرون.دیگه نازیو ندیدم.کلاس نمیومد. فک میکنم خانوتدش چی میگن که دخترشون خودشو شاشیده
فیلمشو همش نگاه میکنم دیدن بدبختیش خیلی باحاله

خب این یه داستان بود فقط. تخیلی بود.دروغم نمیگم.نظراتو میشنوم.توهینم بکنین خودتونین.ممنون.روز خوش
نوشته: فافاmj

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها