داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با خانم صاحب خونه

سلام اسم من امیر و چندساله که تو یک نمایشگاه ماشین خریدوفروش میکنم نمایشگاهی جماعتم که همه میشناسن دیگه نیاز به تعریف نیست عین این کسخل های توهمی هم نیستم بشینم یه مشت کسشعر تلاوت کنم که با عمم سکس کردم یا خالم داستانی که میگم عین واقعیته پس پیشاپیش مادر کسی که زیر داستان فحش بده گاییدم. مخصوصا اون عده جقی که تا حالا کس از نزدیک ندیدن و واسه همه نظر میدن.
من سه ساله که مجردی زندگی میکنم و انواع اقسام کس هارو کردم جاتون خالی اما این اخریه خیلی جالب بود واسه همین تصمیم گرفتم داستانش رو بنویسم.دقیقا 15 مرداد امسال قرارداد اجاره خونم تموم شد و صاحب خونم گفت که خونشو میخواد و تا اخر مرداد وقت داد که خالی کنم. منم پیگیرشدم که یه خونه جدید اجاره کنم همیشه واسه خودم یا دیگران از روزنامه پیگیر میشیم چون حس بنگاه رفتن نیست. خلاصه چند روز بعد یه اگهی دیدم که قیمت و خونش مناسبه زنگ زدم و یه خانم جواب داد (بگم شماره موبایل تو اگهی بود) منم راجب خونش پرسیدم اونم اطلاعات داد و ادرس داد که برم خونشوببینم. ظهر بود رفتم واسه دیدن خونه مستاجرش در وباز کرد خونه رو دیدم و خوشم اومد دوباره زنگ زدم و گفتم که پسندیدم انصافا صدای خوبی هم داشت بعد شروع کردم به زبون بازی واسه تخفیف گرفتن(نمایشگاهی بازی دیگه) و البته شرایطم رو هم گفتم که مجردم که خداییش پشت گوشی یه نمور شل شد وساعت 8شب قرار گذاشتیم بنگاه سرکوچشون. بایکی از دوستام رفتیم بنگاه.من خودم قد بلندم و خوش هیکل قیافم هم بد نیست اما وقتی رسیدیم و وارد بنگاه شدیم هم من هم دوستم وقتی صاحب خونرو دیدیم جاخوردیم… یه دختر قد بلند چشم درشت و فوق العاده خوش هیکل و خوشگل. انصافا انتظار دیدن همچین کیسی رو نداشتم که البته با داداشش اومده بود. اما از اونجایی که خونه مال خودش بود و خیلی هم سرزبون داشت خودش همه حرفارو زد منم از زبونه چرم و نرم به همراه کمی چاخان پاخان استفاده کردم کلی خودمو شیرین کردمو خلاصه هم تخفیف گرفتم هم قرارداد و بستیم. و قرار شد تا 25مرداد خونرو تحویل بده.البته بگم خونه کثیف بود و نیاز به نقاشی داشت اما چون زیاد وقت نداشتم گفتم فعلا نمیخواد. فرداش به یه بهونه الکی زنگ زدم و وقتی دیدم تندی نمیکنه و یه جورایی استقبال کرد سره حرف رو باز کردم اول پرسیدم مجرده یا نه؟ این کاره ها میدونن این سوال یعنی چی؟ وقتی گفت بله منم شروع کردم مخ زدن و مثل همیشه موفق هم بودم و همچین مخشو زدم که خودش مونده بود. شیما(اسم مستعار) 31سالش بود و دانشجوی کارشناسی ارشد که خیلی خوشگل و خوش هیکلم بود از اون جا افتاده های کاربلد. البته بگما مثل همه دخترا کلی دروغ میگفت که تا حالا با کسی نبوده همیشه درگیره درس بوده و از این کسشعرا… تا 25مرداد تقریبا باهم صمیمی شدیم وبعد از اینکه خونرو تحویلم داد دعوتش کردم سفره خونه برای ناهار و قلیون.بیشتر باهم اشناشدیم و کلی حرف زدیم. اما خدایی خیلی دروغگو بود یه دروغ هایی میگفت سر کیرم اسفناج سبز میشد من جلوش کم اورده بودم و خیلی هم منم منم میکرد.جریان خرید خونرو گفت و کلی گنده گوزی دیگه که اغلب دخترا قبل از دادن میکنن. چند روزی طول کشیید تا اسباب کشی کردم و وسایل رو چیندم و دعوتش کردم بیاد خونه اما قبول نکرد و گفت تاحالا خونه کسی نرفته و ازاین دسته گوه خوریا که منم گفتم اینجا که خونه غریبه نیست خونه خودته و این حرفا و البته کمی هم ترس داشت که همسایه بغلی چون هرطبقه 2واحد بود ببینتش و بد بشه واسش که با کلی نازو قرو ادا قبول کرد که بیاد پیشم.
فرداش ساعت 2 ظهر قرارمون بود که اومد پیشم وقتی از در اومد تو واقعا دیدنی شده بود حسابی به خودش رسیده بود با اون چیزی که 2دفعه قبل دیدم خیلی فرق میکرد با مانتوتنگ و شلواری که تنش بود تمام برجستگی های بدنش پیدا بود با ارایش غلیظ و رژلب قرمز.تعارفش کردم و رو کاناپه نشست رفتم اشپزخونه یه کم تنقلات بیارم بخوریم که شیما هم شالش رو برداشت و گذاشت رو دسته کاناپه(تیپش و رفتاراش معلوم بود حداقل 50تا کیرو دیده) برگشتم ازش پذیرایی کردم و پرسیدم مشروب میخوری گفت که نه و تا حالا نخورده و بازم رفت تو فازه گنده گوزی و ان. گفتم مانتوتو در بیار گرمت میشه که با نازواکراه رفت تو اتاق و درش اورد.وقتی برگشت انصافا لذت بردم از دیدن بدن سکسیش با سینه های درشت و بزرگ زیر اون تیشرت سفید وکمرباریکش که چون قدش بلند بود خیلی جلوه خوبی داشت. نشست کنارم بعد یه کم حرف عاشقانه و تنهایی و این چیزا بهش نزدیک شدم صورتشو نوازش کردم دستمو گرفت دستشو اوردم جلو صورتم دستشو بوسیدم و صورتم رو بردم جلو و همین طور که داشت با از این نگاه های عاشقانه کسشعرنگام میکرد لبام رو گذاشتم رو لباش اول یه کم خودشو جمع کرد مثلا بلد نیستم اما یه کم که لباشو خوردم و اروم با دستام نوازشش کردم اونم شروع کرد به خوردن لبام یواش یواش دستمو رو تنش پایین کشیدم و شروع کردم سینه هاشو مالیدن سینه هاش درشت بود و دستم رو پر میکرد دیگه شهوت سراسر وجودمون رو گرفته بود ومنم راست کرده بودم بغلش کردم و چسبوندمش به خودم یه کم فشارش دادم حس کردن سینه هاش رو تنم اتیش شهوت رو بیشتر میکرد یه کم ازش لب گرفتم بعد اروم تیشرتش رو دراوردم…جاتون خالی چه صحنه باشکوهی بود بدنش مثل بلورسفید بود سینه های گندش با نوکهای درشته قهوه ای دیدنی بغلش کردم و از پشت بند سوتینش رو باز کردم دیگه رام رام شده بود گفت رو مبل نمیتونه بریم رو تخت(اخ که انقدر از این سکس کیری ایرانیا بدم میاد)مجبوری رفتیم تو اتاق رو تخت دراز کشید منم افتادم روش شروع کردم دلتون نخواد لبارو خوردن لپاشو بوسیدم اروم رفتم رو گردنش وشروع کردم با زبون بازی کردن روش با دستام هم از رو شلوار کسشو میمالیدم حرکتی نمیکرد اما اه و اوهش بلند شده بود و داشت لذت میبرد بعد شروع کردم به خوردن لاله گوشش که واقعا داشت دیوونه میشد از شدت شهوت هی میگفت اوووخ نه نه نه! که من توجهی نمیکردم و کارخودمو میکردم بعد زبونم رو روی تنش کشیدم شروع کردم سینه های خوشگلش رو خوردن که دیگه کسش خیسه خیس شده بود. بعد لباسم رو در اوردم اونم شروع کرد با دستاش پشتمو مالیدن که حس خوبی میده. بعد ازحسابی خوردن و میک زدن سینه هاش رفتم رو لباش شروع کردم به لب گرفتن وبا دستام دکمه شلوارشو باز کردم و به کمک خودش شلوارش رو در اوردم (تابلو بود واسه دادن اومده با شورت و سوتینه ست و سکسی) اونم شلوار منو در اورد یه کم کسش رو از روی شرت مالیدم و شرتش رو در اوردم. کسش مالی نبود سیاه بود و یه کم له بر عکس تن سفید و سینه های خوشگلش و البته کون خوش استیلش.شرتم رو در اوردم و سلطان زنان عالم جناب کیر رو دادم دستش.شیما جون هم شروع کرد با ولع خوردن همچین کیرم رو میلیسید و میخورد که انگار از قحطی فرار کرده(از قدیم گفتن اونی که میگه نداده 100دفعه داده که البته همه دخترا اولش از این حرفا زیاد میزنن) خلاصه دل سیر کیرمو خورد بعد دراز کشید چون از کس لیسی بدم میاد با دستم کسش رو مالیدم با انگشت یه گریزی به توش میزدم که دیوونش میکرد و با اه و ناله گفت بکن دیگه عشقم منم کیرکلفتم رو گذاشتم رو کسش یه کم بازی بازی کردم باهاشو اروم اروم کردم تو کسش که با جیغ و اه و ناله شیما داشت ازش لذت میبرد کسش مثل همه کسا داغ بود و لیز منم یواش یواش شروع کردم به تلمبه زدن و تا ته کیرمو تو کسش جا کردم خیلی زود با چند تا تلمبه زدنم هی سینه هاشو فشار دادو کسشو مالیدو با لرزش وجیغ ارضا شد و بیحال شد کسش هم پر اب شذه بود و داغتر که منم بعدش حس کردم داره ابم میاد از کسش درش اوردم و ابمو با تمام فشار رو سینه هاش خالی کردم. بعدش کنار هم دراز کشیدیم. بعد از ناهار هم سکس کردیم جاتون خالی.از اون به بعد هفته ای دو سه بار با هم سکس میکردیم تا اینکه همین چند روز پیش که 8مهر ماه باشه دیگه در مقابل دروغاش طاقت نیاوردم و با هم دعوامون شد و باهام کات کردیم از اون روزم گوشیش خاموشه که به تخمم. دفعه اولم بود داستان نوشتم ببخشید بد بود بازم میگم ولی عین واقعیت بود پس کس ننش هرکی این زیر فحش بنویسه

نوشته:‌ امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها