داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شکنجه شدن من توسط عمه (۱)

خاطره ی وحشتناک و درد اوری ک میخام براتون تعریف کنم.بر میگرده ب تابستون پارسال که من تازه امتحانای دانشگام تموم شده بود تابستون بود. من حدود چند سالی میشه ک از روابط میسترس و برده و شکنجه شدن توسط میسترس وفمدوم یه چیزایی میدونستم و خوشم اومده بود.ولی فک نمیکردم ک بتونم یه میسترس پیدا کنم و ازش بخام ک شکنجم کنه.

تابستون دلم میخاست یه جایی برم و برم خونه ی یه نفر ک بهم خوش بگذره.تصمیمم رو گرفتم ک برم خونه ی عمه میترا ک تهران بود.از عمم براتون بگم.یه خانوم هیکلی با هیکلی کاملا قوی و انصفا پر زور و انگار بدنسازی کار میکرده و در عین حال کاملا سکسی.اصلا پاهاش رو که نگاه میکردی کیرت تا ته شق میشد و پیش آبت میومد.خیلی هم خوشگل بود و خیلی مغرور و با جذبه.درواقع تمام چیزایی ک یه میسترس لازم داره رو داشت. کلا مغرور بود و حرف فقط حرف خودش بود.حتی شوهر عمم هم ازش خیلی حساب میبرد.مثل برده بود پیش عمم.شوهر عمم هم اسمش رضاست و دوتا شرکت پخش دارو و مواد غذایی داره.وضعشون خوب بود در کل.من تصمیمم رو گرفتم و از شیراز با اولین پرواز رفتم تهران .قرار بود وقتی رسیدم شوهر عمم بیاد دنبالم ک اومد و با احوال پرسی رفتیم سوار اوپتیمایی ک فک کنم تازه خریده بود شدیم و رفتیم.خونه عم اینا تو پاسداران بود و توی خیبان لنگری.یه اپارتمان خیلی تمیز و مرتب و شیک و مجلسی بود.شوهر عمم ماشین رو داخل نبرد گفت تو برو بالا.من کار دارم و بعد از ظهر میام.منم رفتم با وسایلم و عمم تنها خونه بود.توی اسانسور دعا میکردم عمم لختی پوشیده باشه و با اون هیکل اسمیش بتونم یه حالی بکنم.از اسانسور ک پیاده شدم.با وسایل هام زنگ خونه رو زدم.صدای کفش و تق تق از تو خونه میومد و در باز شد.واااااااااای.عمم چ کس ی شده بود.یه تاپ بندی نازک بدون سوتین بنفش با یه شرت لی ک تا بالای روناش بود.با یه ارایش خوشگل و اون موهای بلوندش رو فر داده بود.یه صندل پاشنه بلند پاشنه یه سره پوشیده بود و اون پاهاش واقعا خوشگل بود پاهای بلند و قوی و
نسبتا عضله ای و سفید بود داشت دیوونم میکرد.عمم تا منو دید بلند گفت محممممممد و بغلم کرد واای خودمو چسبوندم به سینه های بزرگش ک فقط نوک سینه هاش پیدا نبود.بعد گفت چطوری و چ خوب کردی ک اومدی.رفتم نشستم رو مبل.کولر خونشون روشن بود و خونه خنک بود.عمم گرماییه یکم.وسایلم رو هم کنار خودم بود.عمم اومد نشست کنارم .وای اون پاها اون سینه ها داشت روانیم میکرد.عمم گفت چ خبر و چرا زوتر نیومدی و از این حرفا بعد رفت تو اشپز خونه و برام شربت بیاره.از تو اشپز خونه گفت عشقم پاشو لباساتو عوض کن.من وسایلم رو برداشتم و داشتم میرفتم سمت اتاق ها 4 تا خواب داشت و در سه تاشون باز بود من رفتم سمت دری ک بسته بود هنوز دستم رو روی دستگیره نزاشته بودم ک عمم سریع با اون قدم برداشتن های سکسیش اومد و گفت نه عمه اون اتاق نرو.من اینجا رو برات اماده کردم عزیزم.یه خواب بزرگ با یه تخت یه نفره منم گفتم چشم عمه و رفتم وسایلم و گذاشتم تو اتاق و عمم در و بست تا لباسامو عوض کنم.منم نشستم رو تخت و فقط به اون اتاق فکر میکردم.ک چرا عمه میترا نزاشت برم تو اون اتاق.چون اون اتاق اتاقه خواب خودش و شوهر عمم نبود.من لباساو عوض کردم و رفتم دوباره تو پذیرایی .نشستم جلو تلوزیون و ماهواره شبکه منو تو تکراریه برنامه ی منو تو پلاس بود.عمم اومد کنارم و برام شربت با پای سیب اورد.نشست جفتم و چسبید بهم و پای راستشو انداخت رو پای چپش.مشغول صحبت شدیم و سینه هاش جفت صورتم بود.عمم از لحاظ هیکلی دو برار من بود.درباره همه چی صحبت کردیم و من دلو زدم ب دریا و دستمو گذاشتم رو زانوش.نگاهش ب دستم بود وو یکم ترسیدم ولی اون ب حرف زدن ادامه داد و من نگاهم رفت سمت سینه هاش ک نگاهم کرد و گفت اهای عشقم داری کجا رو نگاه میکنی.منم سریع چشمامو از سینه هاش برداشتم و اونم خندید و وسط رون پامو با نوک سینه مو یه نشگون محکم گرفت و منم گفتم اااااخ عمه ببخشید و اونم گفت حقته تا دیگ شیطونی نکنی.و خندید و رفت تو اشپز خونه.راه رفتنشو از پشت نگاه میکردم و با خودم گفتم شاید پا بده بهم.رفتم تو اشپز خونه و گفتم عمه ناهار چی داریم؟ گفت قورمه سبزی.عمم جلوی گاز بود منم رفتم پشتش.از کنار شونش به قابلمه غذا نگاه میکردم و کیرم شق بود.دستمو گذاشتم روی کمر عمم و بیشتر چسبیدم بهش نگاهش زیر چشمی به کیرم بود ک شق شده.ارو اروم دستمو گذاشتم روی باسنش ک وقتی دید ک دستمو گذاشتم ب شوخی با کف دست یه دونه محکم از روشلوار زد رو کیرم ک شق شده بود.منم گفتم اااخ عمه و اونم یه خنده کوچیکی کرد و گفت:آخییییی دردت اومد؟ عیب نداره.منم کیرم دوبرابر شق شد و خواستم از پشت بمالمش ب کون عمم ک یه دفع عمم با پشت پای راستش چنان زد تو تخمام ک خم شدم و با دوتا دستام تخمامو گرفتم تو دستم و گفتم:اااااخ عمه واس چی زدی؟من همونجور خم مونده بودم و با دستام تخمامو گرفته بودم وزانو هام روبه هم خم شده بود عمم با دستش چونمو گرفت و سرم گرفت بالا و جلوی صورت خودش گرفت و گفت:یه بار دیگ هیز بازی دربیاری یه جوری میزنم ک عقیم بشی .بعد گفت دهنتو باز کن و منم باز کردم و یه تف کرد تو دهنم.بعد گفت حالا گمشو تو اتاق تا به حسابت برسم. منم رفتم تو اتاق و افتادم ر و تخت.هی تخمامو میمالیدم و ترسیده بودم.هی با خودم گفتم الانه ک تخماتو ببره.یه نیم ساعت گذشت و دیدم عمم در اتاق رو باز کرد.واااای.چی میدیدم.عمم یه میسترس شده بود.یه سوتین چرم مشکی.با یه شرت توری ک کسش پیدا بود.با جورابای مشکی ببلند ک تا بالای روناش بود و یه جفت کفش پاشنه بلند.گفت زود بلند شو تن لش و لختشو.منم از ترس زود لخت شدم و کیرم شق شده بود.گفت یالا راه بی افت.و یکی زد تو سرم.منو برد در همون اتاق ک نزاشت برم داخلش.درقفل بود و بازش کرد.واااای یه اتاق شکنجه بود.داد زد سرم و گفت یالا برو تو اتاق برده.
رفتم تو اتاق تخم کرده بودم از ترس.هی میگفتم عمه غلط کردم منو شکنجه نکن.در وبست و قفل کرد وکلیدشو انداخت تو سوتینش.یه خنده کرد و گفت خواجه ات میکنم.منو بست به دوتا تخته چوب ضرب دری.دستامو بست و پاهامو هم با فاصله بست و و یه دهن بند اورد کیه توپی قرمز و گنده هبود.گفت:حالا بهتره ک خفه شی و صدات درنیاد.دهن بند و بست و توپ قرمزش رو کرد تو دهنم ومحکم بستش.کیرم شق شق بود.محکم با زانوی راستش 4 و 5 بار محکم زد تو تخمام.منم نمیتونستم داد بزنم.عمم گفت کی بهت اجازه داد ک شق کنی برده؟؟الان کاری میکنم ک جلوی من دیگ شق نکنی.

ادامه دارد…
نوشته: برده

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها