من سعید 32 سالمه الان.
از بچگی همیشه عاشق این بودم که یک رابطه سکسی یا یک نفر رو ببینم که بدنش لخت باشه.
خودمم دوست داشتم باهام ور برن. اما هیچ وقت پیش نمیومد چون استرس ترس داشتم. برای همین فقط توی رویا و خیالم این افکار رو داشتم که دارم کون میدم یا مالیده میشم.
یه روز توی سن 14 سالگیم سوار یه اتوبوس شلوغ شدم . به زور سوار شدم و اتوبوس راه افتاد . چند تا ایستگاه که رفت ، من تقریبا به وسط سالن اتوبوس رسیدم.جوری که اصلا بیرون رو نمیدیدم.
همش حس میکردم یه دستی پشتمه و هی رون و کونمو میماله . ولی به خودم میگفتم شلوغه اتوبوس .حتما ناخودآگاه دستشون میخوره. بعد دیدم نه. قشنگ دستش رو آورده لپ کونم رو فشار میده. ترسیده بودم. هی نگاه میکردم ببینم کیه.متوجه نمی شدم.بس که شلوغ بود و مردم توی هم لولیده بودن اصلا متوجه نشدم. وقتی دیدم همه توی حال خودشونن و کسی اصلا نگاه نمیکنه منم بیخیال شدم.گذاشتم طرف کارشو بکنه. کیر خودمم راست شده بود از شهوت . جوری که مطمئن بودم هم دست بخوره ارضا میشم. یهو دیدم یه نفر توی گوشم گفت ؛ دوست داری؟ منم برگشتم دیدم یه پسر حدودا 20 ساله. هیچی نگفتم و فقط لبخند زدم. بعد لبخند من انگشتش رو لای کونم فشار داد و با دست دیگم به کیرم دست زد . گفت اوه اوه .راست کردی که . بعد بهم گفت میای بریم یه حالی کنیم. منم اولش یکم ناز اومدم. ولی دیدم بهترین موقعیته که برای اولین بار یه سکس رو تجربه کنم. قبول کردم. دو سه تا ایستگاه بعد پیاده شدیم. پسره منو برد توی انباری خونشون. خجالت میکشیدم. اما اون خیلی وارد بود . منم دیدم اون خجالت نمیکشه و خیلی داغه سعی کردم مثل خودش باشم. میگفت هر لحظه امکان داره کسی بیاد پس سریع شروع کنیم و زود تمومش کنیم. کیرش سایزش کوچیک و قلمی بود .برای اولین تجربه که میخواستم بکنم خوب بود. با این که 20 سالش بود من و 14 سال ، کیر من بزرگتر از کیر اون بود . بهم گفت ساک بزن . منم گفتم نه فقط بکن ساک بلد نیستم . اونم منو خوابوند روی زمین و با انگشتش با سوراخم ور رفت و اروم اروم هی انگشتش رو میکرد تو.
درد داشت اما به روی خودم نمیاوردم . همش دندونم رو فشار میدادم . بعد کیرش رو اروم کرد تو . خیلی دردم گرفته بود ولی هی نگه میداشت را راهش باز بشه . خلاصه چند دقیقه اولش خیلی درد اور بود . اما بالاخره راهش رو باز کرد. ده دقیقه توی همون پوزیشن تلمبه زد. دیگه دردش کم شده بود و لذت میبردم. یهو نفس نفس افتاد و گفت کجا بریزم؟ منم خیلی دوست داشتم لحظه اومدن آب رو از نزدیک ببینم. گفتم بریز روی شکمم. تا چرخیدم که شکمم بیاد رو به روش آبش پاشید. خیلی جهش داشت و ریخت روی لباسام و صورت و موهام. بعد بدون اینکه به کیرم دست بزنم آب خودمم اومد. خیلی بهم حال داد
لباسامونو پوشیدیم. روی پشت بومش با آب کولر صورتمو موهامو پاک کردم رفتم.
از فرداش همش توی اتوبوسا لباس نازک و نرم میپوشیدم. بدنم رو شیو میکردم .خیلی مالیده میشدم . اما کسی پیدا نمیشد که منو ببره بکنه.
تا اینکه این چتروم انجمن کیر تو کس رو پیدا کردم . تا سن 26 سالگی همه نوع رابطه همجنس بازی داشتم. البته فقط مفعول
گروهی داشتم . تکی داشتم. زوج با خودم داشتم. دستشویی پارک. حموم نمره. توی ماشین. یعنی همه کار کرده بودم
اینم بگم که یه بار توی سن 20 سالگی با یه نفر اشنا شدم که کار تتو و لیزر بود . همون سن رفتم پیشش لیزر کرده بودم و بدنم کامل دخترونه شده بود و یه لاخ مو نداشتم و همیشه آماده دادن بودم. قبلش هرکی بهم پیشنهاد میداد باید هی میرفتم شیو میکردم و بدنم جوش میزد و…
تا اینکه ازدواج کردم و گی رو گذاشتم کنار
بعد 2 سال زندگی دوباره هوس گی کردم. هی یادم میفتاد که چه روزای خوبی بود . موقع هایی که زنم نبود از فرصت استفاده میکردم و هر چی فاعل همشهری میدیدم میاوردم خونمون. دیگه مکان هم که خونه خودم بود و راحت بودم.
خلاصه دوباره شدم مثل قبل . تا اینکه یه روز یکی از فاعل های ثابت قدیمم رو توی چت روم پیدا کردم. اومد خونمون و با هم کلی سکس کردیم. بعد گیر داده بود که مشخصات زنم رو بدم. منم اصلا بیغ نبودم .هیچی نمیگفتم . اما حین سکس زمانی که خیلی شهوتیم کرده بود هی از زبونم حرف کشید و منم توی اوج شهوت هرچی میپرسید جواب میدادم و حتی عکسای گوشیم رو بهش نشون میدادم و اونم تلمبه هاشو محکم تر میزد . به خودمم خیلی لذت داد. کارمون ک تموم شد و طرف رفت به خودم گفتم حالا دو تا عکس از زنم دیده . مگه چی شده
فاعلهای بعدی هم همین کار رو میکردم. گاهی از سکس با زنم عکس یواشکی میگرفتم و موقع گی بهشون نشون میدادم حشری میشدن.
دیگه خیلی بیغ شده بودم. زنمم یه جورایی فهمیده بود . بیرون لباس های کوتاه و چسب می پوشید . منم اصلا بهش گیر نمیدادم . خودش از اینکه گیر نمیدادم خوشش اومده بود . بعد یه شب موقع خواب ازم پرسید که تو چرا بهم گیر نمیده . منم با خنده و مسخره بازی گفتم آخه نمیدونم چرا وقتی میبینم بقیه با حسرت نگات میکنن لذت میبرم. اونم خودشو اون موقع ک من اینجوری گفتم لو داد . میگفت دوران مجردیش موقعی که مامان باباش نبودن با تاپ و دامن کوتاه میرفته توی تراس. همسایه ها دید میزدنش. منم دیدم که زنمم که پایس ما خبر نداریم
توی همین حین ما از این مارکت چیزی سفارش داده بودیم. به زنم گفتم بیا به پیک بگیم بیاد بالا بعد تو با لباس کوتاه برو سفارش ها رو بگیر . اونم از خدا خواست. یه لباس بندی پوشید. از روی سینه تا روی زانو. یعنی نصف سینه هاش بیرون بود و از نصفه رون به پایین لخت . قرار شد زمانی که پیک اسنپ میاد من برم روی پله های بالا واستم ببینم عکس العمل پیک چیه . خونمون طبقه پنجم بود . خلاصه پیک اومد .زنگ ایفون رو زد . زنم گفت اگه امکانش هست بیارید بالا. یه پسر 25 ساله بود تقریبا . با آسانسور اومد بالا. من از پله های بالا یواشکی نگاهش میکردم. در خونه رو زد. زنم هم عادی در رو باز کرد . با همون لباس. پیک بیچاره زبونش بند اومده بود . گفت س س س سلللام . زنم ازش سفارش رو گرفت. یارو خشکش زده بود . بعد گفت کد سفارش رو بدید توی گوشی ثبت کنم. زنم در رو باز گذاشت و رفت مثلا گوشی رو بیاره . پسره رو دیدم دست کشید روی سرش هی میگفت ؛ پششششمام . بعد زنم اومد کد رو بهش گفت و پسره آخر پرسید شما همیشه انقدر راحتید خانمم هم خیلی جدی گفت خونمه دیگه.توی خونه باید راحت باشم. بدون لبخند و خیلی جدی . پسره هم گفت اهان.ممنون. زنم رفت توی خونه پسره هم انقد هول کرده بود از آسانسور نرفت . از پله ها رفت هی توی پله ها زمزمه میکرد ؛ اوف .جون …
بعد اومدم توی خونه با زنم یواشکی از پشت ایفون دیدیمش. زنگ زده بود به دوستش داشت تعریف میکرد چی دیده .به دوستش میگفت سوژه جق یه ماهم به راه شد .
ادامه ماجرا هارو باز میزارم. اینجا آغاز بیغ شدنم بود و فهمیدم زنم هم پایس
نوشته: سعید