داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شروع زن پوشیم توسط دوست دخترم

سلام روزتون بخیر
من تیام ۲۷ سالمه این داستان برای دوران دانشگامه سال ۹۴ بود فکرکنم
میدونم بعضیا میگن چرت میگه ولی کاملا واقعیه
ترم دو دانشگاه بود بایکی از دخترای کلاس شروع اشناییت کردیم
ما باهم دوست شدیم برو بیا این ور اون ور خلاصه خوش میگذروندیم
من از بچگی عاشق شورت زنونه بودم خونه فامیلا میرفتیم من به یه نحوی میپیچوندم شورت
خلاصه یه بارهمینجوری صحبت میکردیم گفتم الهه یه چی بگم مسخرم نمیکنی گفت نه روم نمیشد بگم خیلی دوست داشتم شورت زنونه بپوشم خودمم روم نمیشد بگیرم
گفتم یه چیزی میخوام گفت چی گفتم اره من علاقه زیادی به شورت زنونه دارم و دوست دارم بپوشم اولش یکم شوکه شد بعد جواب نداد تا فردا تو دانشگاه دیدم یکم صحبت کردیم رو دررو بهش گفتم
دمش گرم دختره پایه ای بود این قبول کرد و دیدم فرداش زنگ زد بیا من سره خیابونه محل کارتم رفتم دیدم برام گرفته یه شورت مشکی توری گرفته یه دونه ام سفید توری گفت هرکدومو دوس داری بردار جفتشو گرفتمو تشکر و یکمم حرف و رفت خلاصه من چند مدتی اونا تنم بود
یه روز سره ظهر زنگ زد تیام میایی خونم تنهام هیچکی نیس با خانواده زندگی میکرد منم ترسیده بودم گفت بیا اونا رفتن تا ۱۲ شبن نمیان گفتم باشه
من رفتم خونه یکم نشستیم گفت برات یه سورپرایز دارم امروز و باید گوش بدی به هرچی میگم منم گفتم باشه هرچی تو بگی
گفت برو تو اتاق لباساتو دربیار لباس گذاشتم رو تخت بپوش بیا
رفتم دره اتاق باز کردم دیدم یه دست لباس زنونه رو تخته جوراب شلواری شورت سوتین از این دستکش جورابیا زنونه گفتم اینارو گفت اره چیزی نگو بپوش منم خیلی دوست داشتم پوشیدم سوتینو نمیتونستم ببندم صداش کردم بیا اینو ببند Tiam:
اومدو بست گفت جونم چی شدی
اخه بدنم خیلی سفیده و بی مو البته شیو میکنم فول یکمم گوشییم

گفت یه چی کم داری دیدم کیف لوازم ارایششو اورد و منو ارایش کرد وای خدایا چه لذتی داشت

بهترین حسه زندگیم بود
خلاصه ارایش کرد منو گفت بریم توحال رفتیم یکم نشستیم گفت چه حسی داری گفتم بی نظیره کیرم داشت میترکید گفت دوس داری از حالتت گفتم دیونه وار عاشقشم
گفت دوس داری دیونه ترشی گفتم چطور گفت بیا منو برد تو اتاق خوابوند رو تخت کیرمو شروع کرد خوردن یکم خورد دیدم انگشتشو داره میماله دوره کونم هیچی نگفتم یکی از انگشتاشو کرد توم واقعا لذت داشت و منم حال میکردم گفتم بزار کارشو کنه یه انگشتش رسید به ستا

گفت چطوره گفتم عالی گفت پس برگرد برگشتم پشتی گذاشت زیره کونم اومد بالا یه دفعه احساس کردم یه چی رفت توم

گفتم چیه گفت خیاره
خلاصه با خیار مارو حسابی چلوند چندیقه

منم واقعا داشتم حال میکردم جلوشو اصلا نگفتم چندیقه منو حسابی با خیار کرد و بعد گفت نوبته تویه اقا ماهم شروع کردیم به کس لیسیو اینا بعد کردیم
اون روز تا ساعت ۹ شب سه بار همین کارو باهام کرد
یکی از بهترین سکس های زندگیم بود کاش میشد یه بار دیگه تجربش کنم

دیگه ببخشید اگه بد نوشتمو اینا اولین باره

الانم اگه یه زن پوش خوب و تمیز و قابل اعتماد باشه باهم اوکی شیم

نوشته: Tiam

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها