داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

شکنجه شدن توسط عمه (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

عمم منو بسته بود ب دوتا تخته چوب ضربدری و اون دهن بند به دهنم بسته بود و توپ قرمزه دهن بند رو هم کرده بود تو دهنم ک اصلا صدام درنیاد.بعد عمم اومد جلوی من.کیرم شق شق بود و میخاست از شرتم بزنه بیرون.عمم اخم داشت و چشاش هم روی کیرم بود.من با چشام به حالت التماس گونه نگاه به عمم میکردم.دهنم بسته بود و نمیتونستم ازش بخام ک منو ببخشه.میدونستم ک هیز بازیه من باعث شده بود ک اینطوری بخاد شکنجم کنه.مطمن بودم ک روز درد ناکی دارم امروز.عمم صورتشو اورد جلوی صورتم و یه تف گنده کرد توی صورتم و با دستش مالیدش روی کل صورتم.ببلند خندید و یکم رفت عقب بعد گفت:امروز برده ی منی.خیلی وقت بود ک یه برده رو شکنجه نکرده بودم.اخرین باری ک شکنجه کردم داداش رضا بود(برادر شوهر عمم).یه جوری میزدم تو تخماش ک صدای گریش تا اسمون رفته بود.اونم مثل توعه اشغال هیز بازی دراورده بود.
میخاستم کیرشو ببرم ولی بهش رحم کردم یه زخم عمیق با چاقو سر کیرش گذاشتم ک حالا حالا ها خوب نمیشه.و هر بار هم ک میخاد کس بکنه با درد و سوزش بکنه.بعد خندید و اروم کف دستشو از روی شرت گذاشت رو کیرم.کیرم شق تر شد.بهش نگاه میکرد و گفت:چقد سیخ شده.میخام بیشتر شقش کنی،البته با درد ها ها ها ها ها ها ها.یه خنده ی بلند کرد و رفت از روی میزی ک تو اتاق بود و روش وسایل شکنجه بود.یه دستگاه مکش اورد ک مثل دستگاه فشار سنج بود.کیرمو تا ته کرد داخل دستگاه و از اون لوله ک کیرم داخلش بود یه لوله یه باریک تر میخورد به تلمبش ک دست عمم بود.عمم شروع کرد ب تلمبه زدن و اون لوله کیرمو بیشتر میکشید.و کیرم هی شق تر میشد و انگار داشت باد میکرد.من هی زیر اون دهند بند اخ و اوخ میکردم و درد داشتم.عمم و ک با یه دستش تلمبه میزد و با دست دیگش گذاشته بود روی اون لوله ک کیرم داخلش بود.منم هی با چشام ب عمم التماس میکردم و عمم نگاهم کرد و گفت: اوووخی درد داری عزیزم؟؟؟منم با سر گفتم اره و اونم یه دونه محکم با دست زد پس سرم.بعد 5 دقیقه تلمبه زدن با اون دستگاه کیرمو از داخلش دراورد.کیرم مثل سنگ شده بود.سیخه سیخ بود و قرمز شده بود.کیرمو محکم گرفت تو دستش و هی تو دستش فشار میداد.با یه لبخند گفت حالا خوب شد.و با کف دست یه دونه محکم زد روش.منم یه تکون خوردم از درد.
رفت دسنگاه مکش رو گذاشت روی میز و اومد دوباره جلوی من.دستشو گذاشت روی شرت توریش ک کسش پیدا بود و کسش و اروم اروم میمالید.بعد به یه حالت ک انگار حشری شده گفت حالا یکم با اون کیر بی خاصیتت باید کسمو بمالی.اومد جلو و کیرمو گرفت و کرد لای دوتا روناش.و روناشو محکم بست.کیرم داشت له میشد بین رونای کلفت و عضله ایش.و داشت محکم با روناش لاپایی میزد .ک چشاشو بسته بود و اه اه میکرد بلند.منم کیرم داشت میسوخت از فشار روناش و لاپایی زدن های تندش.بعد کیرمو مالید کسش از روی شرت و شرتش خیس بود.و بازم لاپایی زد و کیرمو میمالید ب کسش.بعد چند دقیقه لاپایی زدن و اه اه های بلندش ارضا شد و شرتش خیس شد.بعد شرتشو دراورد و دهن بند منو هم باز کردو تا بازش کرد گفتم:عمه تورو خدا ببخش غلط کردم تورو خدا شکنجم نکن و عمم سریع شرت خیس شدش رو کرد تو دهنم و دهنمو با شرتش بست.شرت خیسه خیس بود و یه مایع لزج بد بو روی زبونم بود.کیرمو محکم گرفت تو دستش دوباره و گفت حالا وقتشه ک یکم درد بکشه این کیرت.و رفت یه چوب باریک نسبتا 40 سانتی اورد.خودشو اورد و چسبوند بهم و چوب رو گذاشت روی کیرم.بعد بهم نگاه کرد و گفت:اولین ضربه رو ک ب کیرت بزنم خیلی درد داره اگ تکون خوردی یه دونه پشت بندش میزنم تو تخمات.بعد محکم یه دونه زد روی کیرم و منم از درد شرتش ک تو دهنم بود و گاز میگرفتم.و هی با چوب میزد.بعد هر ضربه محکم 3 ثانیه وایمیساد و دوباره میزد.بعد ک تموم شد.کیرمو گرفت تو دستش و کیرم کبود شده بود.منم هی تند تند نفس نفس میزدم و گریه میکردم.چوبه رو گذاشت روی میز و دوباره اومد جلوی من.بعد خودشو چسبوند بهم ودستشو گذاشت روی چشمم.و با زانوش 5 بار محکم زد تو تخمام.من هم داشتم از درد میمردم و هم داشتم خفه میشدم از شرتش ک تو دهنم بود.بعد تخمامو گرفت تو دستش جوری ک دوتا بیضه هام چسبیده بودن بهم و باد کرده بودن.بهم گفت:عقیمت کنم یا نه؟؟؟منم با چشام هی التماسش میکردم و اونم میخندید.با دست چپش تخمامو گرفته بود و با دست راستش محکم می زد روش.منم هی از درد تکون میخردم و شرتشو گاز میگرفتم.بعد منو باز کرد و دستامو پاهمو از اون چوب ها باز کرد.و گفت اگه شرتم از تو دهنت دربیاد تخماتو میبرم.بعد قلادمو کشید و گفت :یالا حیوون راه بیفت.و منم چهار دستو پا پشت سرش میرفتم.و رفت کنار یه صندلی و پای راستشو گذاشت روی صندلی و گفت:مثل یه سگ کسمو لیس میزنی.منم سرمو بردم سمت کسش و شروع کردم به خوردن.شرتشو از دهنم دراورده بود و گذاشته بودش روی صندلی.همینجور کسشو ک باد هم کرده بود لیس میزدم.و اونم دستشو گذاشته بود روی سرم.انقد واسش لیس زدم ک ارضا شد و ابشو ب زور ریخت توی دهنم.تا اخرین قطره.بعد دوباره منو بست وشرتشو گذاشت تو دهنم و کلید اتاق رواز سوتینش دراورد ودر اتاق رو باز کردقبل از این ک درو ببنده گفت.یکم استراحت کن برده ی عزیزم.زود برمیگردم،تازه شب هم مهمون داریم یه چندتا از دوستام ک میسترس هستن هم قراره بیان.بعد خندید و درو بست و قفل کرد.

ادامه دارد…

نوشته: برده

ارباب و برده,

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها