داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خیلی بچه بودم

سلام خاطره ای ک میخوام بگم واسه خودم هیچ لذتی نداره فک نمیکنم واسه شمام لذت داشته باشه…
اون موقع ک مدرسه نمیرفتم (فک کنم 5 6 سال) تازه بابام کامپیوتر خریده بود و چون من و برادرم اصلا بلد نبودیم باش کار کنیم ب پسر عمم ک تقریبا وارد بود گفتیم بیاد یچیزایی یادمون بده.دفعه اول ک مهران اومد من و برادرم ک دو سه سال ازم بزرگ تر بود پایین صندلی نشسته بودیم و نگاه میکردیم مهرانم ب بهانه اینکه من بهتر بتونم ببینم بلندم کرد و گذاشتم رو پاهاش منم کلی خوشحال شدم و همه حواسم ب مانیتور کامپیوتر بود…جزئیاتو خیلی خوب یادمه چون وقتی بزرگ شدم خیلی بهش فک میکردم
یادمه مهران هی زانو پاشو خم میکرد ک مثلا من لیز بخورم از رو پاش بعد خودش با دستش پامو میگرفت و همزمان انگشت شستشو رو کسم نگه میداشت و اروم میمالید ک مثلا نگهم داشته ک نیوفتم منم بی خیال همه چیز ذوق کامپیوتر جدیدو داشتم اون روزو تقریبا تا لحظه اخر ک پشت کامپیوتر بودیم دستش رو کسم بود و من اصلا احساس خطر نکردم
گذشت تا چند وقت بعدش ک میخواستیم اینترنت وصل کنیم اگه یادتون باشه اون موقع ی کارتی میگرفتیم و کدش میزدیم و وصل میشدیم ب نت ک بازم ما تو این مورد وارد نبودیم و باز پای اون لعنتی ب خونه باز شد…اولش مثه همیشه من و برادرم نشسته بودیم پیشش ک برادرم خسته شد و رفت بیرون با گوشی مامانم بازی کنه منم حوصلم سر رفته بود پاشدم برم پیشش ک مهران گفت نیلو داره درست میشه بیا اینجا ک خوب یاد بگیری منم مث قبل رفتم نشستم رو پاش گوگل اورده بود و توش عکسای کارتونی سرچ کرده بود موس داد دستم ک عکسارو بالا پایین کنم و ببینمشون ک بازم با انگشت شصت شروع کرد مالیدن کسم این دفعه یخورده متوجه این کارش شدم ولی اینقدر با ذوق عکسارو نگا میکردم ک توجه خاصی نکردم دیدم یهو اروم بلندم کرد و شلوارک و شورتمو تا بالا زانوم کشید پایین و دوباره نشوندم من فقط خجالت کشیدم و گفتم وااای نکن گفت…میخوام راحت باشی عزیزم دیگه عکس چ کارتونی میخوای؟باز من حواسم رفت ب کامپیوتر و همین طور ک داشتم حرف میزدم هی تو جام اذیت تر میشدم هی زیرم سفت تر میشد اون عوضی رونامو با دست گرفته بود و هی با کیرش ب کونم ضربه میزد.اونجایی ک با دستش کونمو باز کرد و کیرشو از رو شلوار فشار داد بین کونم دیگه حواسم جمع شد و میخواستم از رو پاش بیام پایین ک نمیذاشت منم دیگع اماده بودم بلند گریه کنم ک کیرشو خیلی محکم زد ب کونم و یکم کونمو بزور همونجا نگه داشت بعد ی نفس عمیق کشید و شلوارمو کشید بالا و گذاشتم پایین.
تا الان ک 22 سالمه ب جز چنتا از دوستام ب هیچکس نگفتم ک بزرگ ترین اشتباهمم همین بود…مهرانم الان خودش بچه داره از وقتی فهمیدم چی ب چیه خیلی تحت فشار بودم ولی بخاطر دخترش هیچوقت نتونستم نفرینش کنم.
پایان

نوشته: NiloFrrr

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها