داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خیلی هوس کرده بودم

سلام دوستان اسمم لیلاس .بیست و پنج سالم یه ساله که ازدواج کردم شوهرم راننده ترانزیته که بیشتر وقتا تو سفره.از وقتی که ازدواج کردیم توی این یکسال شاید نتونستیم بیشتر از سی چهل بار بیشتر باهم سکس کنیم .شوهرم ادم خوبیه و نمیدونم تو راهی که همش بیشتر خارج از ایرانه با کسی سکس داره یا نه خودش که میگه ندارم ولی مگه ممکنه مردی این همه وقت تو جاده و بیابون بدون سکس بمونه.

بگذریم تو این این یکسال که ازدواج کردم شمال تهران خونه خریدیم ماشینم زیر پامه خرجیمم سر موقع میرسه از اونجا که خانوادم اراک هستن و من اینجا تنهام خیلی حوصلم سر میره.هیکلم پره و یه کم تپلم سینه هامم سایزه هشتادو پنجه ولی تعریف از خودم نباشه خوشگل وسفیدو تو دل بروام. نزدیک یکماه بود که شوهرم رفته بود سفر و من خیلی تو کف بودم.یه مدت بود که شبا فیلم سوپر میدیدمو و با دیلدو کیر مصنوعی که شوهرم از اونور با خودش اورده بود خودمو تخلیه میکردم ولی لامصب مزه اصلیشو نمیده.خیلی دلم میخواست یکی بغلم کنه نوازشم کنه سینه هامو بمالونه و بخوره کسمو لیس بزنه ولی تنهایی که نمیشد.

خلاصه حالم خیلی خراب بود عین مردای هیز که زنارو با چشم میخورن منم اونجوری شده بودم همش تو کف این مردای هیکلی بودم ونگام به کیرشون بود و از رو شلوار دایم کیرشونو سانت میزدم و دلم میخواست باهاشون سکس کنم.دوست نداشتم هنوز اول راهی به شوهرم خیانت کنم ولی امان از این هوس که هر چی باهاش جهاد کردم نشد. اهل سوار شدن ماشینو واتو زدن نبودم از ابرو ریزی بعدش خیلی میترسیدم. یه هفته گذشت و من تصمیم گرفتم برای خرید قدم زنان به بازار روز کرمان برم .

اونروز تیپ خفنی ام زده بودم که حتی کسم از زیر مانتو شلوار معلوم بود خیلی بهم تیکه انداختن و منم حال میکردمو میرفتم .اون روز به خیال اینکه ماشین همرامه کلی خرید کردم وقتی میخواستم برگردم دنبال ماشینم میگشتم که یادم افتاد امروز ماشین نیاوردم.اومدم دم در بازار روز که یه تاکسی بگیرم دیدم یه کارگر هیکلی تو باجه تلفن وایساده و داره با تلفن صحبت میکنه ولی با چشاش داشت منو میخورد.جرقه ای تو ذهنم زد که اگه میخوای کاری کنی این اون ادمه با یه عشوه یخاصی رفتم جلو و با لوندی بهش گفتم اقا ببخشید من خونم این نزدیکیاس ولی ماشین نیاوردم میشه به من کمک کنید بارمو تا خونمون ببرم پول خوبی ام بهت میدم. اون طرف که اسمش یحیا بود انگار از خدا خواسته زود تلفنو قطع کردو گفت کجا باید ببرم خانوم ولی معلوم بود سیخ کرده. هیچی ما هم راه افتادیم طرف خونه با اقا یحیا جونم.تو راه هزار جور فکرو خیالو نقشه از تو سرم گذشت.

بالاخره رسیدیم خونه .دم در بهش گفتم اقا یحیا اسانسور خرابه میشه لطف کنی تا بالا برام بیاری اونم قبول کرد.اومد گذاشت جلو در و گفت خانوم دیگه امری ندارین گفتم چرا اقا یحیا حالا که انقدر زحمت کشیدی و خسته شدی بیا تو یه شربت درست کنم بخور بعد برو کلی تعارف کرد اخر سر هم اومد داخل و روی پله اشپزخونه نشست.گفتم راحت باش .من الان میام رفتم یه لباس باز و راحت قرمز با یه ست قرمز زدمو زودی برگشتم تا منو دید اول سرشو انداخت پایین یعنی خجالت کشیده رفتم سمت اشپزخونه تا شربت درست کنم گفت خانوم مزاحم نمیشم من رفع زحمت میکنم پریدموجلو درو گرفتم گفتم کجا گفت بزار برم گفتم دنشد مزدتو که هنوز نگرفتی گفت نمیخواد تا همین جاش از سرمونم زیاد بود .گفت من زن و بچه دارم نمیتونم گفتم خوب منم شوهر دارم گفت دیگه بدتر .عصبان شدمگفتم اگه بخوای پاتو از این در بدون کردن من بزاری بیرون انقد داد و بیداد میکنم و میگم میخواستی بهم تجاوز کنی اونوقت تا بخوای ثابت بکنی تازه اگه بتونی میدونی چهقدر درد سر داره؟پس پسر خوبی باشو هم حالشو ببر هم مزد امروزتو بگیر.بالاخره قبول کرد.منم تو کونم عروسی که به بهچه کیری گیر اوردم اول فرستادمش حموم بهش یه تیغ دادم تا حسابی خودشو بتراشه وقتی از حموم در اومد کلی رو اومده بود یه ادکلن که خیلی بوشو دوس دارم دادم تا بزنه بعد یه پیک ویسکی با یه قرص ترامادول براش اوردم تا بی جنبه بازی در نیاره بعد یه فیلم سوپر گذاشتمو رفتم پیش نشستم اولش عین بچه ها خجالت میکشید بعد یواش یواش یخش واشد رفتم بغلش نشستم چون نمیشناختمشدلم نمیمد ازش لب بگیرم شروع کرد به مالوندن سینه هام یکی رو میمالوند و یکی رو میخورد سوتینمو باز کردو عین یه بچه گرسنه شروع بمکیدن کرد انقدر بهم حال میداد گردنمو لیس میزد و قربون صدقم میرفت کم کم بلند شدیم و رفتیم تو اطاق .دیگه اقا یحیا مثل وحشیا شده بود پرتم کرد رو تخت و شروع کرد به در اوردن شورتم .شورتم خیس خیس بود یه لیسی روی شرتم زد و افتاد به جون کسم اخ الان که یادش افتادم بازم خیس کردم میدونم الان همتون میخواین بزارین توش قربون کیرای همتون برم.اقد چوچولمو مک زدو سیننه هامو مالوند که دو سه بار پشت سر هم ابم اومد.دلم میخواست منم بهش حال بدم یه کاندوم میوه ای کشیدم رو کیرشو شروع کردم به ساک زدن براش انگار باراولش بود که یکی کیرشو براش ساک میزد شانس اوردم کاندوم سرش بود وگرنه ابشو میریخت تو دهنم.یه خورده استراحت کردیمو یه چیزی خوردیم و خودمونو تمیز کردیم و دوباره رفتیم توکار هم.این دفعه حرفه ای تر شده بود نقطه های حساسمو پیدا کرده بود و دقیقا دست رو همون نقاط میزاشت که نفسم میرفت این دفعه کلی بعد از 69 شدن یه سری ابم اومدولی هنز سیر کیر نشده بودم دوباره کاندوم کشیدم و گفتم بزار توش که دارم میمیرم فقط کیر میخوام یه ذره روش عقب جلوکردو یه دفه کرد توش وای که چه حالی داد کیر بزرگ و خوبیم داشت یه خورده که تلمبه زد گفت داره ابم میاد یه خورده تمرکزمو بیشتر کردمو با هم ارضا شدیم .دیگه واقعا از ته مغزم ابم اومد انقد که دیگه نای بلند شدن و شستشو هم نداشتم بعد از یه ساعت بلند شدیم دوتایی باهم رفتیم حموم یه سری هم تو حموم حال کردیم و اومدیم بیرون لباس پوشیدیم کلی ازش تشکر کردم .بهم گفت تو با این خونه و زندگی برای چی یه همچین کاری کردی شرایط زندگیمو براش توضیح دادم که مدتهاس سکس نداشتم و واقعابهم فشار اومده بود.زنگ زدم از بیرون شام اوردن و با هم خوردیم یه تراول پنجاهی هم رفتنی بهش دادم تازه بهش مزه کرده بود گفت بازم میتونم بیام گفتم شرمنده اقا یحیا خواهشن به خاطر حفظ ابروی منم که شده دیگه این طرفا پیدا نشو .کلی تشکر کردو گفت حالی که بهم دادیو هیچ وقت فراموش نمیکنم امشب مثل یه رویا برام بود من بخوابم همچین سکسیرو نمیتونستم تجربه کنم و رفت .بعدش من موندمو یه حس که هم لذت بود و هم عذاب وجدان .تا امروزم دیگه بازار روز نرفتم و یحیا رو این طرفا ندیدم امیدوارم از این خاطرم خوشتون اومده باشه چون واقعی بودلطفا فحشم ندین هیچ کسی تا توی یه شرایطی قرار نگیره نمیتونه طرفودرک کنه.
ممنون
لیلا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها