سلام به همه به گرمای ممه اول بگم داستان گی هستش دوس نداری نخون کس شعر هم میخوای بگی بگو به کونم سنمم بالاست حس درونمه عاشقشم تو بگو کونی بگو خجالت بکش …بگذریم داستان از اونجایی شروع میشه که یکی از دوستام زنگ زد و گفت میخوایم دور هم تو ویلاشون جوج بزنیم با شلوارک منم اوکی دادم و رفتم رسیدم دیدم چند نفر دیگه که نمیشناسمشونم اونجان بعدا فهمیدم که از دوستای اونان که تهران زندگی میکنن . موقع جوج با مشروب بود که سر صحبت رفت به سمت سکس هر کس از سکساش میگفت و بقیه میخندیدن تو حرف زدنا متوجه شدم که امیر نامی با کیر بزرگ بکن خوبیه اخه دوستاشون از کیرش میگفتن و به ننش فحش میدادن منم ناخواسته تو ذهن بیمارم تصورش میکردم و با هر پیک داغ تر میشدم و کم کم به سکس با امیر فکر میکردم از اون طرفم ترس از آبرو نمیزاشت حرف بزنم خلاصه تو چن جابجایی چشمم افتاد لای پاش دیدم بقیه راست میگفتن اخه خوابیدش اندازه شق من بود از رو شلوارک . کم کم یکی یکی میگفتن بسه ونمیخوردن و کنار میکشیدن منم تا زمانی که امیر نشسته بود نشستم بعدش رقصیدن شروع شد من با امیر رقصیدم که بتونم بهش نزدیک شم تو رقص مسخره بازی بهش دست میزدم و حشرم بیشتر میشد کم کم رفتیم سراغ ورق که گفتم منو امیر از شانس ما افتادیم تیم بعدی و گفتم بریم قلیون رو تراس اومد در حین قلیون نظرشو راجع به سکس گی پرسیدم که گفت داشته و من خوشحال شدم بعدش گفتم بنده های خدا گناه دارن تا میفهمن تحقیرشون میکنن کل محل میخوان بکنن و … اونم تایید میکرد کنار هم نشسته بودیم بیشتر چسبیدم بهش کمی خودشو جمع کرد گفتم نترس نمیکنمت خندیدیم بعد قلیون مستی زد بالاتر و گفتم امیر اگه پیشنهاد سکس داشته باشی گی الان قبول میکنی یکم خندید و گفت فکر کنم چشت منو گرفته گفتم تو فکر کن اینجوریه غش کرد و گفت بهت نمیاد و کلی کس شعر گفتم و اونم باخنده جواب میداد و رفتیم ورق و بعدش خوابیدن که من یه اتاق کوچیک بود رفتم توش گفتم گرماییم دیدم امیر میگه منم گرماییم گفتم بیا پیش من اونم اومد تو اتاق یه تخت بود یه تشکم زیر جا میشد اون بالا و من پایین با هم حرف میزدیم که بهش گفتم بچه ها راست میگن کیرت بزرگه یه جوری شد وگفت اره کمی کلید کردم گفتم ببینم خلاصه با اصرار در اورد اووف ۱۶سانت ولی کلفت گفتم دهنت سرویس این چیه خندید کشید بالا گفتم چرا قایم میکنی در که بسته است گفت یکی میاد رفتم دید زدم دیدم همه بیهوشن دوباره اومدم خودم کشیدم پایین اون فقط نگاه میکرد دستمو بردم جلو گرفتم اروم بهش گفتم فقط این یه راز بین منو تو باشه گفت چی کیرشو کردم دهنم یکم کشید عقب محکم نگهش داشتم شروع کردم خوردنش که دیدم شل شد از رو کیرش میخوردم تا تخمش از زیر تخم تا کله که اروم شلوارک رو کشیدم پایین و رفتم پایین تر تا سوراخ کونشم میخوردم اومدم بالاتر و سینه هاشو خوردم همزمان خودمو لخت کردم و اومدم رو صورتش گفتم نترس تو قرار نیست بدی من عاشق کیرم و بوسیدمش و اونم همراهی میکرد پشت گوشش رو خوردم اومدم تا روی کتف و زیر گلو یکم با هم ور رفتیم داشتم میترکیدم گفتم بزار برم دستشویی میام رفتم خودمو خالی کردم و اومدم شروع کردم به خوردن کیرش اینقدر حال میداد که پیش ابم میومد میزدم به سوراخ کونم گفتم تخت ممکنه صدا بده بیا رو تشک اومد و دراز کشید یه ساک پر تف زدم و اروم روش نشستم نفسم بند اومده بود بند بند کونم کیرشو حس میکرد دردو شهوت دیوونم کرده بود بغلش کردم و لباشو میخوردم سر کیرش داشت لبه کونمو پاره میکرد که بهش گفتم امیر جون دوستت دارم لباشو خوردم و نشستم رو کیرش سرش رفت تو با درد و من بیشتر میخاستم و فرو میکردم و زبونشو میخوردم و لذت زیاد کامل نشتم روش و اروم بالا پایین میکردم لذتشو فقط باید حس کرد گفتنی نیست در اوردمش دوباره کیرشو خیس کردم و دوباره فرو کردم اینبار راحت تر و با حس بیشتر میکوبیدم کونمو به شکمش که گفت ابم داره میاد تند ترش کردم و دیدم خودشم تلاش میکنه یهو جلو دهنشو گرفت و گرمای آبشو تو کونم حس کردم بلند شدم کیرشو کردم دهنم و مابقی ابشو میک زدم اومد تو دهنمو تف کردم رو کیرم کیر کلفتش نرم شده بود تو دهنم و منم با تف ابی اون جق زدم ابمو ریختم تو یه دستمال کنارش دراز کشیدم و گفتم امیرجون روت حساب کردم نکنه فردا بگا بدی آبرومونو که گفت خیالت راحت شمارشو گرفتم و قراره برم تهران پیشش تا ببینیم قسمت چی میشه . حالا نشین لابلاش اون این بود کاندم نبود کونی … در نیار. بوس بوس .
نوشته: ماسا