سلام هومن هستم این داستان را تقدیم میکنم به شیوا جان
من از بچگی متوجه هوس شدید بجنس موافق شدم و چون چهره زیبا و بدن گوشتی بودم چند نفر من را کردن
یکی پسرعمه من سعید بود که ۳ سال از من بزرگتر بود
وخیلی خشن بود الان که اینو مینوسم ۳۴ ساله هستم این قضیه مال۱۷ سالگی من بود یه روز سعید زنگ زد و گفت میخواد بره دهاتمون گفت تو هم بیا برای عرق خوری و عشق حال من ساده قبول کردم رفتیم متوجه شدم به چندتا از دوستاش هم گفته بیان من هم ترسیدیم هم یجوری حشرم زد بالا شب شد و یکی یکی دوستش اومدن با سعید ۸ نفر شدن بعضی ۲۰ بعضی بیشتر از نگاه کردنشون معلوم بود که دنبال چی هستن با کمک سعید جوجه ها رو کباب کردن با عرق حسابی خوردیم مست مست شدم سعید گفت با جمال برین یه فیلم بزاره ببینین الان میام جمال یه فیلم گذشت یه فیلم داستانی پورن با دیدنش حسابی اوبم زد بالا جمال هم بینش انگشتم میکرد که یکدفعه دیدم کیرشو درآورد یک کیر بزرگ سیاه بعداًمتوجه شدم عربه گفت بخور منم اینقد اوبم زد بالا و مست بودم که خیلی تند تند براش میخوردم
الان که اینو مینوسم خیلی هوس کردم ؛ بعد از کلی خوردن لخت مادر زادم کرد و بدون آمادگی حتی یک تف فشار داد کله کیرشو سوراخ ، الکی نبود اولین راند اونو فرستادن خواستن حسابی باز کنه بزور سرشو بیرون تو کرد و خیلی این حالا میداد سر کیر بره تو بیاد بیرون 🤤😝
نمه نمه و اینیچ اینیچ بیشتر میکرد تااینکه واقعا تا ته گذشت داخل زیر دستای قویش نه جای پست داشتم نه پیش چند لحظه نگه داشت و بعد شروع کرد واقعا سگی تلمبه زدن واقعا جر م داد از زیرش نمیشد فرار کرد
هرچی خوردم پرید بد از حدودا یک ربع ناله زدن من در آورد و گفت بخور منم خوردم ویکدفعه با یه فشار ریخت تو حلقم گفت خودتو برو تمیز کن که تا صبح مونده
من اینقد درد داشتم که نمیتونستم تکون بخورم مثل یه متکا من انداخت تو سرویس واقعا سوراخم بی حس بود
و خون میومد فکر اون ۷ تا فکر سعید نامرد آخه چرا من که برات بدنبودم چه کینه ی داشتی
با لگد سعید اومد تو گفتم نامرد خیلی خون ازم رفته چرا؟ آخه گف پول خوب و خسته شدم ازت از تکرار گفتم دیگه نمیتونم راه برم داد زد دو نفر من بلند کردن بزور انداختن روی تختخواب وای همشون لخت بودن بادیدن من اومدن سروقتم اینا واقعا منو باچی اشتباه گرفته بودن بزور وحشیانه میگفتن بخور از بغل کیر شون میکردن تو کون پاره من اینقد بعد تو دهنم میکردن ۲ یا ۳ بار بالا آوردم اما چون مست بودن حالیشون نبود فرغونی داگی یه پسر ۱۷ ساله چقد تحمل داره ؟من دست ب دست میکردن ساعت ۴ صبح بود اما اونا ولکن نبودن وسط دست ب دست کردنشون یک شون سیگاری بار زد چند تا دود سنگینم دادن من گرفتم واقعا جمال عرب ودادش سیرمونی نداشت بعد از اون قضیه زیرخواب چندتا عرب شده بودم وهیچکدوم سیر نمیشن و اینو نفهمیدم ساعت ۶ صبح بود از هوش رفتم در تجاوز چندتا نکته بود اول اینکه چه مرد و چه زن به هیچکس به عنوان همراه نمیشه امتحان کرد دوم لاپایی چه از عقب و چه جلو ، و کیر بزرگ بخوره به تخم و دول پسر مفعول لذت زیادی دارد سوم خواهشا اینو بفهمیم همنجس باز فاحشه نیست مثل یک تکه کثافت باهش برخورد نکنیم هنجس باز عشق بازی و خیانت و دوست داشتن را میفهمد و مثل یک زن دوست دارد با یک نفر مرد باشد مرد قوی ؛ و دلیل هدیه کردن داستان به شیوا درک کردن ما در داستانش بود
راستی تایادم نرفته بعد از اون تجاوز بی اختیاری مدفوع و همچنین خون ریزی زیاد شدم و پیش دکتر رفتم و اونم فهمید و گفت پاره گی روده که باید عمل شود .
با تشکر هومن شاه کون
پایان
نوشته: هومن