داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

كردن مينا پس از چند سال

با سلام به همه دوستان شهوانى اسم من اميره و ٢٩ سالمه خاطره اى كه ميخام واستون تعريف كنم مال يك سال پيشه وقتى ١٧ ١٨ سالم بود يه دوست دختر داشتم كه از من دوسال كوچكتر بود به اسم مينا با پوست سبزه وتو دلبرو يه چند سال بود كه با هم دوست بوديم تا اينكه اونا از محل ما رفتن و ديگه ازش خبرى نداشتم ما هم يه سال بعد از اونا از اون محل رفتيم ولى من هر از گاهى ميرفتم به محل قديميمون وبه دوستام سر ميزدم اخه تو محل جديد با كسى دوست نبودم تا اينكه پارسال كه تو محل قديم پيش دوستام ايستاده بودم يه لحظه چشام به دخترى افتاد با همون مشخصات مينا ولى با يه كون خيلى گنده تر از اون موقعه مينا واى چى ميديدم اره خود مينا بود چه كوسى شده بود مثل اينكه با خواهرش ميخواستن برن خانه يكى از فاميلاشون كه هنوز تو همون محل قديم زندگى ميكردن مينا هم كه من و ديده بود وانگار همه ى اون خاطرات گذشته براش زنده شده بود يه لبخند زدو به قول معروف يه نخ مرتب داد و رفت منتظر موندم تا موقع برگشتن برم و شمارم و بهش بدم

خلاصه برگشتنى رفتم كنارش و يه جورى كه خواهرش متوجه نشه شمارم و بهش دادم شبش بهم زنگ زد… سريع داستانرو ميبرم جلو تا هرچه زودتر برسيم به جا هاى خوبش يه چند بار با هم قرار گذاشتيم و با هم بيرون رفتيم تا يه روز كه خانه ما خالى بود از مينا خواستم كه بريم خانه ما تا راحتر از بيرون بدون استرس كه شايد كسى ما روو ببينه پيش هم باشيم البته كسى ما رو نبينه و استرس اين حرفا همش كوسشعر بود من فقط هدفم اين بود كه با اون وكون خوش فرمش و برونزيش يه سكس با حال بكنم ساعت5 بود كه مينا اومد خنمون چه مالى شده بود با يه ليوان شربت ازش پذيراى كردم ، مانتوش و در اورده بود وبا يه تاپ حلقه اى قرمز و يه ساپورت مشكى كنار من نشست بود من دستم و انداخته بودم دور گردنش و همينجورى كه داشتيم تعريف ميكرديم سينش و ميماليدم يواش يواش مينا خانوم داشت ميرفت توى حس چون تمركزش و تو حرف زدن از دست داده بود ديگه موقعش بود كه ببرمش توى اتاق ازش خواستم بريم توى اتاق من و روى تختم دراز بكشيم روى تخت كه دراز كشيديم شروع كرديم به لب گرفتن چه لبهاى شيرين وخوشمزه اى داشت همينجورى كه لب ميگرفتم ازش دستم وبردم سمت كمرش وشلوارش و كشيدم پايين و باسنش و ميماليدم ازش خواستم تا تاپش و دربياره حالا اون با شرت و كرست سفيد رنگ توى بغل من ولو بود همينجور كه توى بغل هم قلت ميخورديم و همديگرو ميماليديم لباس و شرت خودم و هم در اوردم و يواش يواش كيرم و كه شق وتنگ شده بود به جلوى دهنش رسوندم وبدون اينكه چيزى بگم بهش فهموندم كه كيرم و بخوره اولش نه و نو كرد چون يه خورده بد دله دوست نداشت كه برام ساك بزنه با يه كم قربون صدقه رفتن و اين حرفا راضيش كردم حالا كير من توى دهن داغ مينا بود و اون داشت واسم ساك ميزد البته زياد وارد نبود چون هى دندوناش داشت ميخورد به كله كيرم كرستشو كه كشيده بودم بالاى سينه هاش دراوردم شورتشم همينطور واى چى ميديدم يه كوس ناز واز اون ناز تر يه كون تپل و قلمبه ازش خواستم تا روى شكم بخوابه و يه بالشت گذاشتم زير شكمش تا حسابى قمبول فنگ كنه وسريع رفتم سر اصل مطلب اخه من مثل اين كسشعرهاى كه بقيه دوستان مينويسن اهل كوس خوردن و كس ليسى اين حرفا نيستم اخه كوس واسع كردنه نه خوردن قوطى كرم و كه از قبل كنار تخت گذاشته بودم برداشتم وسر كيرم و سوراخ كبودى رنگ كون مينا رو حسابى چرب كردم چون به نظر خيلى تنگ ميومد سر كيرم و گذاشتم در كونش و يواش شروع كردم به فشار اوردن خيلى تنگ بود وپيشرفتى حاصل نميشود مينا هم همينجورى اه ناله ميكرد ناله اى كه به نظر ميرسيد توئم با درد و لذت هستش با يه فشار ناگهان سرش و كردم تو كه جيغ مينا بلند شد و ازم خواست كه درش بيارم كيرم و دراوردم و يه چند دقيقه گذاشتم نفسى تازه كنه دوباره سر كيرم چرب كردم با قربون صدقه رفتن مينا دلداريش دادم و يواش يواش سر كيرم و كردم داخل واى چه كون داغى داشت داغيش و با همه ى وجودم حس ميكردم چند دقيقه تو اون حالت موندم تا يه كم دردش كم بشه وسينه هاشو كه سايز هشتاد بود ميماليدم تا امده تلمبه زدن بشه يواش يواش شروع كردم به تلمبه زدن واى چون سوراخش تنگ بود خيلى حال ميداد با دستم كوس مينا جون و كه حسابى خيس شده بود و نوازش ميكردم تا لذتش بيشتر بشه ودرد و كمتر متوجه بشه صداى جيغ مينا همه خونه رو برداشته بود فكر كنم ناله هاى مينا ديگه از جنس لذت بود ومثل اينكه حشرو شهوتش زده بود بالا با چند تا تلمبه ى جانانه ابم و با فشار ريختم توى كون گندش چند لحظه اى روش خوابيدم بعدش كيرم كشيدم بيرون از اون روز به بعد چند تا سكس ديگه با مينا داشتم البته از جلو ميپرسيد چطور از جلو؟ خودش داستانى داره كه اگه دوست داشته باشيد براتون مينويسم، اميدوارم از اين داستان وخاطره من خوشتون اومده باشه.

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها