سلام من سینام ۲۵سالمه این داستان برمیگرده به ۵سال پیش اگه بخوام از خودم بگم ی پسر سفید گوشتی با قدی ۱۸۰ و وزنی ۸۰ کیلویی هستم خدایی نمیدونم چی دارم که بیشتر پسرا عاشق کردن کون من هستن . نمیگم ندادم ،دادم تو دوران بچگی ولی کم ، خیلی دوست دارم کون دادنو ،همیشه دنبال ی پسر پایه و همیشه پا بودم که خدا اونو جلو راهم گذاشت اسمش عرفانه پسری کاملا حشری واقعا عالی میکنه من عاشق کون دادن بهشم خیلی باهم جوریم …
چند سال تنهایی با هم سکس میکردیم و لذت میبردیم اواخر گفت سینا من میخوام تو رابطه مون ی نفر اضافه کنم مخالفت شدید کردم با توجه به اینکه واقعا ته قلبم دوست داشتم ی کیر گنده تر منو بکنه …قبول کردم ولی جوری وانمود کردم که به اونم بر نخوره گفتم حالا اون کیه گفت میشناسی تعجب کردم گفتم یعنی کیه؟ گفت خیلی تو کفته امده باهام دردو دل کرده بهم میگه عاشق کردن سینام ولی پا نمیده …عرفان چون میدونست اون چه کیر گنده ایه و دوست داشت که اون منو جلو چشماش جر بده … ی عکسی که داشتم به عرفان کون میدادمو نشونش داد…اون شاخ در آورد به عرفان میگه تو چطور مخ اینو زدی😅😅از داستان خارج نشیم …ما ی خونه ویلایی مبله خالی داشتیم به عرفان گفتم پنجشنه بریم صفا سیتی 😍😍عرفان میگه برییم ، سینا ی سوپرایزم برات دارم…من دوزاریم افتاد چه خیالی داره رفتم دنبال عرفان از راه دور دیدم عرفان با یکی دیگه ایستادن شاخ در آوردم دیدم آرمانه اااا
آرمان یکی از دوستای ما بود که گردش میرفتیم باهامون میومد خلاصه سوار شدن رفتیم ویلا تا درو باز کردم آرمان بغلم کرد شروع کرد گردنمو خوردن واییی حشری بودم شدید نفهمیدم کی لختم کردن دوتا کیراشون تو دستم بود وایی خدا الان دارم تعریف میکنم کونم تیر میکشه دوست دارم بازم بدم چه کیر گنده ای داشت آرمان راحت ۲۰ سانت بود نازو گوشتی 😋شروع کردم به ساک زدن …بیشتر کیر آرمانو دوست داشتم بخورم 😅😅عرفان خندش گرفت گفت منو یادت رفتا😀 عرفان منو حالت داگی نگه داشت شروع کردم به ساک زدن کیرش آرمانم رفت سراغ سوراخ کون نازم …اول خوب سوراخمو لیس زد و لیزش کرد وقتی زبونش به سوراخ کونم میخورد اهل دلا میدونن چی دارم میگم❤ …لذت رویایی …❤بعد کیرشو آروم رو سوراخم نوازش میداد التماس میکردم آرمان جون مادرت بکن تو، بعد آروم آروم تا ته فرو کرد داخل ی نفس عمیق کشیدم شروع کرد به تلمبه زدن بکوب داشت تلمبه میزد داشت حال اساسی میکرد منم داشتم کیر عرفانو میخوردم زیر چشمی به عرفان نگاه میکردم دیدم آرمانو و عرفان دارن بهم لبخند میزنن و از کردن من لذت میبرن .فهمید دارم نگاش میکنم گفت آرمان چطور میکنه داری خوب جر میخوری …با شهوت گفتم عالیه…
عرفان کیرشو از دهنم بیرون آورد رفت ی گوشه نشست داره جق میزنه به آرمان گفت سینا امروز مال توه تا میتونی جرش بده با این حرفا من بیشتر حشرم بالا میرفت آرمان منو برگردوند پامو گذاشت رو دوشش سوراخم کامل جر خورده بود راحت داخل میرفت ی کم دیگه تلمبه زد آبشو ریخت تو کونم عرفان دیدد آرمان آبش امده اونم کیرشو آورد تو دهنم آبشو خالی کرد من چند باری آبشو خوردم ولی اینبار ی لذت دیگه ای داشت .بعد باهم رفتیم حموم عرفان گفت سینا نامردیه جق بزنی آبت بیاد بیا برات ساک بزنیم آبتو بیاریم که دمشون گرم آبمو به صورت عالی آوردن منم آبمو ریختم رو صورتشون …سکس با دو نفر واقعا عالیه …البته که اونا واقعا پا باشن
نوشته: سینا