داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

نفر سوم ثابت (۳ و پایانی)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

اونطوری که خواستیم پیش نرفت.
تصمیم گرفتیم برای اینکه از فکر محمد بیاد بیرون و تنوع بدیم (چون تا وقتی جوونی و بچه نداری میتونی از این فانتزی بازیا انجام بدی) با چندین نفر چت و تست و… انجام دادیم تا یکی با اسم ارشیا ۲۰ ساله بچه کرج دوست شدیم.خیلیا فیک بودن خیلیا کنجکاو و البته خیلیا به راحتی اون روی واقعیشون نشون میدادن کافی بود الکی باهاشون کات کنی ببینی واکنششون چیه.ارشیاخیلی زبون باز بود.اصلا بهش نمیخورد.به راحتی نگین رو اوکی کرد بعد از ازمایش منفی hivتصمیم گرفتیم وقتی رفتیم تهران بیاد دنبالمون و ببرمون خونه.چون زیاد تهران میرفتیم.
تهران از شهر ما ۴ ساعت فاصله داره.یروز که نگین خیلی حشری بود و داشت باهاش حرف میزد اونم سوار اتبوس شده بود و اومد شهر ما.نگین زنگم زد گفت شب میرسه برو بیارش خونه ماشین نداره.
رفتم و سوارش کردم خیلی بچه خوبی بود.مودب و خوش حرف.
رسیدیم خونه نگین گفت مهدی میشه تنها پیشش باشم.قبلا هم بهم گفته بود که دوس داره تنها سکس کنه.
اخر شب فرستادمشون تو اتاق خواب.درم ققل کردن.گفتم بزار راحت باشن.
تا وقتی نگین اومد بیرون حدود ۲ ساعت بعد اصلا خوابم نبرد.ساعت ۲ شب میشد.
رفتم تو دیدم ارشیا با شرت وایستاده گفت بیا باهم بکنیمش.گفتم نه بزار راحت باشه.
ارشیا رفت حموم و فقط کیرش شست و اومد بیرون دوباره رفتن تو اتاق منم دیدم راحت نیستن رفتم بیرون.
تا صبح حسابی سکس کرده بودن.کیر خوبی داشت.
صبح هم بردمش ترمینال و فرستادمش.طبق قرار قبلی هم فقط یکبار باید میومد و بعدش کات.تا وابستگی مثل محمد پیش نیاد.
صبح خانمم انگار پشیمون شده بود و گفت دیگه کلا رابطه با غیر من رو کنار بزاریم.
گفتم باشه.تا یروز خیلی نگران اومد خونه.گفتم چی شده اعصابش خراب بود.گفت لو رفتم.محمد فهمید من زن توام.اون چیزی که ازش میترسدیم اتفاق افتاد
من ماشینم بخاطر رنگش و دوربین و مانیتوری که واسه نگین گزاشتم روش به راحتی همکارا تو شهر میشناسنش نگینم که گاهی باهاش میرفت بیرون و از شانس ما محمد ماشین میبینه و سربسرش میزاره میره ، پیشش و وقتی شیشه رو میاره پایین همو میبینن.محمد فقط میگه ببخشید و گازش میگیره.
گفتم شاید نشناخته ،گفت نه شناخت.
راستم میگفت چند ساعت زیرش بوده قیافش میشناسه.اونشب همه تحلیلا و براورد ها و…تا صبح نخوابیدیم‌.
حالا محمد از من اتو داشت.تنها نکته مثبت قضیه این بود که محمد قابل اعتماد و دوست صمیمی من بود.بچه شمال بود و مادر و پدرش جدا شده بودن و اون موقع ۲۳ سالش بود پیش عموش بزرگ شده بود.مادرش کویت زندگی میکرد.
ساعت ۳ شب تصمیم گرفتیم از بلاک گوشی خانمم درش بیاریم و ازش بخواد بمن چیزی نگه .که مثلا یعنی من نمیدونم.
بهش پیام داد.اونم نخوابیده بود.
-سلام.
سلام عشقم
-لطفا به مهدی چیزی نگو.من اونطوری که تو فک میکنی نیستم.
مهدی پسر خوبیه چرا بهش خیانت کردی.
-خیانت نبود تلافی بودفقطم اون یبار بود.
-بهش نگو شر میشه.
کسم خوله برم بگم مهدی من زنتو کردم و شب تا صبح زیر کیرم بوده.زنت جندس
-بیشعور گفتم فقط یبار بوده جنده خودتی
قربون چشای نازت نمیدونی چقد دوس داشتم یبار دیگه ببینمت ولی دوس نداشتم پیله باشم‌ از همه جا بلاکم کردی.
-اون رابطه دیگه تموم شد.
الانم که پیدات کردم زن بهترین دوستمی.
خیالت راحت مهدی چیزی نمیفهمه ولی بلاکم نکن.من تو این شهر کسی رو ندارم.
-باشه بای
بای عشقم
دیگه از اینجا رابطه من و محمد عوض شد کافی بود اخر شب بشه و همش صحبت سکس.شیفتای من ۸ ساعته هستن.و شیفتای که ۱۰ شب تا صبح بود اگر محمد سرکار بود که پیشم بود اگر نه میومد پیشم و تا ساعت ۲ و ۳ میموند.
نگین هم از محمد زیاد میپرسید چی شد و چی گفت و…
خاستم ببینم چی تو فکر نگینه وسط سکس گفتم دوس داری دوباره به محمد بدی؟
گفت اگه بدت نمیاد اره.
گفتم پس اوکیش کن.از زیر کیرم اومد بیرون میدونست ارضا بشم ممکنه تصمیمم عوض بشه.
گفت چطوری.اون همکارته.ابروت میره و‌…
گفتم تا الان کسیو نگفته از این ببعدم نمیگه.
ولی شرطش اینه منم بدونم.
بهش بگو شوهرم راضی کن.(چون تو چتاشون زیاد ازش میخاست دوباره سکس کنن)
من و نگین هماهنگ کردیم باهم.تلفنی بهش گفته بود دیگه دوس ندارم خیانت کنم.
-اگر میخای شوهرم راضی کن که اونم بدونه و خیانت نباشه با رضایت.
یعنی برم به مهدی بگم زنتو بده بکنم؟
-نه دیوونه مثلا شرط بندی کن یا مستش کن یا باهش دوس شو بیا خونه و دیگه خودت میدونی
نمیشه نگین خودت راضیش کن.
-رو من حساب نکن.مهدی اینقدا هم که فک میکنی رو من تعصب نداره.یکم رو مخش راه بری اوکی میشه.همیشه تعریف تو میده که بهترین دوستشی و…
-باشه
منم همش هیجان و استرس داشتم.دوس داشتم بینم چطور میخاد بمن بگه زنتو بده بکنم.
تا اخر شب میشد و شیفت خلوت میشد میومد پیشم همش داستان سکس برام میفرستاد کلیپ سکس و… البته قبلا هم باهم تبادل عکس و فیلم میکردیم.ولی الان همش داستان بی غیرتی میفرستاد و کلیپ سکس سه نفره
پیش من کیرش در نمیاورد ولی شوخی سکسی داشتیم.دیگه داشت تند میرفت حتی تو روز هم داستان سکس تریسام و همسر و …میفرستاد.نگینم تو اوج انتظار و هیجان بود
شب که رفتم گفتم بی شعور نمیگی شاید خانمم گوشی رو بگیره.این گیفا چیه میفرستی‌؟
گفت ول کن زنا هم همشون دوس دارن فیلم و داستان بخونن‌.
گفتم باشه ولی چرا برا من میفرستی.برا دوس دخترت بفرست.
گفت دختر اصلا خوب نیست.بعد از کلی مخ زنی و خرج کردن و ناز کشیدن اخرشم میگن پرده داریم.یا انتظار ازدواح دارن یا فوق فوقش لاپایی بدن اونم به استرسو خرجش نمی ارزه.زنا خوبن هم اوپنن هم انتظار ازدواج ندارن.
-زنا هم دردسر دارن اگر شوهرش بفهمه میکشت زنه هم طلاق میده
نه یه دوست دارم گفت دوستم منو برده خونه و گفته بیا زنمو بکن.چون نمیتونسته ارضاش کنه و الان دوستم با زن دوستشه.
من کیرم شق شد فهمیدم داره بهم‌میگه زنتو بده بکنم.
اونم با این داستان الکی.
کار پیش اومد و مجبور شدم برم.گفتم بی خیال اخر شب در موردش حرف میزنیم دوس نداشتم کیر شق شدم ببینه
به نگین پیام داده بود گفته بود یا امشب مخ مهدی رو میزنم و فردا شب جلو شوهرت کیرم میزارم تو دهنت یا کلا بی خیال میشم.
نگین پیامش واسم فرستاد.
گفتم خوب چیکار کنم؟
-مهدی تورو خدا هر چی بگی قبول میکنم فقط نزار بی خیال بشه.
باشه نفسم فک کن فردا کیرش مال خودته‌.
-جبران میکنم
شب اومد پیشم.گفت حالم خرابه.گفتم چی شده دوباره؟
-دوستم هر شب پیش زن دوستشه و من هیچکی باهام دوست نمیشه.
توام کم دوس دختر نداری.
-ولشون کن بابا اینا بده نیستن دردسرن.
الان دوستم شده کمک خرجشون و کلا دیکه خوابگاه نمیره .
گفتم محمد دیوونه.نکنه منظورت منم (کیرم دوباره شق ولی پشت میزم معلوم نیست)
-نه بابا تو دوستمی و کلی دارم میگم سو تفاهم نشه.
اخه گفتم همش برا من میفرستی شاید منظورت منم.
-نه چون باهات راحتم برات میفرستم.
زن من از اون سختگیراست به هیچ کی پا نمیده.حتی اگر من موافق باشم کسی نمیتونه مخش بزنه‌.
-زن اگر مزه کیر بره زیر زبونش دیگه به همه پا میده
فک میکنی زن من بهت پا میده؟حتی محلت نمیزاره.
-هر زنی دوس داره تنوع داشته باشه.البته مال تو شاید اینجوری نباشه ولی اکثر زنای متاهل دوس پسرم دارن.
زنم تا حالا بجز من با کسی نبوده (دیدم یمقدار سرد شد.
میخای یکاری بکنیم.
-چی؟
بیا زنمو تست کنیم بینم پا میده یا نه
-چطوری تستش کنی؟
ای دیش میدم بهت برو مخش بزن .
-خوب اگر مخش رو زدم چیکارش میکنی؟
هیچ.زنمه دوسشم دارم.مگه نمیگی همه زنا دوس پسر دارن.
-اره ولی نمیترسی مخشو بزنم؟هیچ دختری بمن نه نمیگه
برو بابا عمرا بتونی مخش بزنی.
-اگر‌ اوکیش کردم چی؟
(روم نشد بگم بکنش)
اگر مخش رو زدی هر کاری بگی برات انجام میدم.ولی اگر مخش نزدی لخت میشی کونت میزارم.۲۴ ساعتم وقت داری
-هر کاری یعنی چی؟مرده و قولش.
چی میخای بگو؟
-نامردیه مخش بزنم و سرکارش بزارم.دوستامم اکثرا با زنای متاهلن .اگر مخش زدم میزاری اااااا…
اااااا چیه من دوستتم اشغال.
-نه فقط در حد یه بوس کوچیک…خودت گفتی هر چی.
بی شعور تو اصلا ندیدیش هنوزم مخش نزدی چطور میخای بوسش کنی.
-دیگه شرطه خودت گفتی هر چی باشه قبوله.
باشه قبوله ولی میکنمت.
-قسم‌بخور اگر مخش زدم ناراحت نشی.
این چه حرفیه .خودت میگی همه زنا دوس پسر دارن.کی بهتر از تو
ولی نمیتونی مخش بزنی.
-باشه
رفت بیرون و گفت مخش رو میزنم ولی اگر ناراحت شدی دیگه باهات حرف نمیزنم‌.
نه ای دی ازمن گرفت نه شماره و نه چیز دیگه
رفت بیرون.
به نگین زنگ زده بود.
نگین شوهرت میخاد تستت کنه من الکی بهت چند تا پیام میدم و تو همش بگو عاشق شوهرتی و دوس نداری خیانت کنی.
خیلی که من اسرار کردم بگو باشه بزار همدیگه رو ببینیم.
-باشه
نگین اگر بفهمه اوکی دادی به من نمیکشت؟
-نه دیوونه .همیشه از این شوخی و متلکا داریم.سخت گیر نیست.فوقش میگم سرکارت گزاشتم.
عواقبش پای خودت.
بعد نیم ساعت که اومد تو گفتم چخبر کجا رفتی؟گفت مرده و قولش
خاستم یقش بگیرم که بگم ای دیش از کجا اوردی و نامردی کردی که سریع گفت حالا ای دیش بده برم مخش بزنم.
اگر هم اوکی داد مسئولیتش با خودت ولی قسم بخور ناراحت نشی
-برو اماده شو میخام بکنمت.عمرا مخش بزنی.حتی اگر گوشیش خاموشم باشه میکنمت.(الکی فقط برا اینکه نقشه درست پیش بره)
ای دی رو بهش دادم و رفت کمتر از ۱ ساعت بعد اومد
گفتم چی شد مخش زدی یا باید بکنمت.
گوشیش داد دستم .
_سلام نگین من محمد دوست شوهرتم و…
نگینم بعد از کلی نه و وقت تلفی گفته بود باشه ولی فقط یبار اونم کاری نمیکنیم.
گوشی رو دادم بهش(نمیتونستم بگم بیا زنم بکن تو شرط رو بردی تابلو بود)
گفتم خوب کونی تو قیافت دختر پسنده الانم زنم نگفته بهت میدم .
گفت پس شرطمون چی؟
-برو گمشو الکی گفتم.
ناراحت شد گفتم ناراحت نشو.زنمه فقط خاستم تستش کنم.
باشه نارحت نیستم و رفت پیش دوستاش همیشه تایم استراحت شبکارش پیش من بود اون شب تا صبح پیش دوستاش بود و دیگه پیشم نیومد.
انگار نامید شده بود.
نگین زنگ زد گفت چیکارش کردی دیگه جوابم نمیده.
گفتم چی گفت بهت ،گفت پیام داده شوهرت زد زیر حرفش.دیگه بی خیال نباید از رابطمون خبردار بشه.همینجا تمومش کنیم.بای
منم گفتم باشه و کار پیش اومد و قطع کردم و رفتم.
صبح که تعویض شیفت بود یه سلام سرد کرد و رفت خیلی گناه داشت.
از پشت رسیدم بهش دستم انداختم گردنش گفتم بیا قبول شدی.
گفت این چیه؟
-کلید خونست
کلید خونه کی برای کی…
-مگه نمیخاستی بری یه بوس کوچیک کنی مرده و قولش
نه شوخی کردم و فقط برا سرگرمی بود و…
-کسشر نگو شمارش خو داری ازش ادرس بگیر.
پس تو نمیای؟
-نه من تا ۹ یا ۱۰ جلسه دارم بعد میام.
باورش نمیشد که جدی بگم.
-تو راه میری نونم بگیر.
باورش نشد.
مهدی بخدا شوخی کردم .
گوه نخور دیگه، مگه نمیگی دوستم با زن دوستشه.
بعدشم کی از تو بهتر برو من باید برم.فعلا بای.
دیگه نزاشتم حرف بزنه و رفتم.
وقتی رفتم خونه نگین دروباز کرد گفتم محمد کو.گفت ترسیده اینجاست.
محمد که دید لبخند دارم و عصبی نیستم ترسش ریخت.
نگینو بوس کردم و گفتم صورتت بوی بوس محمد میده.
محمد بهش گفته بود بگو هیچ کاری نکردیم.
نگینم گفت فقط بوس؟خیلی از خودت حشری تره.
محمد باز ترس از قیافش معلوم شد.
گفتم کونی مگه نگفتم فقط بوس.
گفت چرا نگاه نگین کرد نگین خندید که لوش داده و رفت تو اتاق.
به محمد گفتم میزاشتی من بیام.الانم اشکال نداره.تا وقتی نگین دوس داره و خودت دوس داری میتونی بیای پیشمون.یا اینجا بخوابی.
ما اینجا فامیل نداریم که بیان بگن تو چیکاره ای.
هیچ کس نباید از رابطه تو خبر داشته باشه وگر نه هم برای تو و هم نگین بد میشه.
مهمونای ما از شهرستان میان ۲۴ ساعت قبل اومدنشون تا ۲۴ بعد رفتنشون محو میشی‌،
پیش همسایه ها میگید داداش و ابجی هستین.
ماهی هم ۲ یا نهایت ۳ بار میای پیشش.
قبوله؟
اره.
سرکار هم کونت میزارم باشه؟(بچه خوشکله)
باشه.
از موارد فوق فقط وقتی مهمون میومد غیب میشد.
وگر نه هر وقت سرکار بودم میرفت پیش نگین.حتی وقتای که پریود بود براش خوراکی میرد.
باهم بیرون میرفتن.
خرید لباس و تفریح با محمد بود.
۲ سالی باهم بودیم و محمد جزوی از خانواده ما بود خیلی رابطمون خوب بود و بهترین روزای که داشتیم.
الان بخاطر اینکه میخایم برای بچه دار شدن اقدام کنیم
بهش گفتم حق سکس ندارن.اونم فقط تایمی که با هم میرن دانشگاه پیش همن.میدونم تنها تو خونه باشن سکس میکنن.
وقتی هم بهش گفتم بیا کونت بزارم قسم خورد تا حالا کون نداده و دوس نداره بده.منم سخت نگرفتم
گفتم با اسرار قبول میکنه بهم بده.
به نگین پناه اورده بود .نگین وقتی فهمید قسمم داد اذیتش نکنم.
منم گفتم شوخی کردم و بی خیالش شدم.
خیلی سکسا با هم داشتیم .نوبتی، ۳تایی(خیلی کم)
تو کوه و تفریح تو چادر خوابای ۳ نفره .
الانم پشیمون نیستیم و خوشهایم .
محمد بیشتر از من تعصبیه وقتی کسی چپ به نگین نگاه کنه.
من و محمد با هم دعوا داشتیم ولی ارتباطش به سکسش با نگین ندادیم.همینطور من و نگین.اصلا تو اوج دعوا اسم محمد نمیاوردم‌.
اونام به سختی باهم دعوا میکردن نهایت سر ندادن یا دادن.
منم دیگه هیچ‌گرایشی به همجنس نداشتم و از رابطمون لذت میبردم.
شاید اخرین لذتی که از همجنس بردم بوس کردن صورت نگین بود وقتی کیر محمد توش بود ،چون خیلی خوب میخورد.
محمد چندباری سعی کرد منو بکنه خصوصا تو چند باری که سکس ۳ نفره داشتیم ولی موفق نشد و نزاشتم . دوس نداشتم فک کنه کون میدم.نگینم از رابطه ۳ نفره بدش میومد و اکثرا تکی بهمون حال میداد.
فعلا رابطمون ادامه داره.شاید بعد از حاملگی یا بدنیا اومدن بچه تغییر کنه ولی قطعا محمد حتی اگر ازدواجم کنه تا اخر باهم دوستیم.فعلا میگه بخاطر شرایط اقتصادی نمیتونه زن بگیره.(وقتی تو سکس به نگین گفتم‌محمد اگر زن بگیره زنشو میکنم ،گفت غلط میکنی تو بجز من حق نداری با کسی سکس کنی😀)
این رابطه ظرفیت زیادی میخاد.اگر جنبش ندارین وارد نشین.
ببخشید سکسی نبود یکم تغییر محتوا دادم تا خلاصه و داستانی بشه.

نوشته: مهدی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها