داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کس طلا

باعرض سلام خدمت دوستان خوب وحشری خودم:من امیر علی هستم واهل تهران.زید زیاد داشتم وسکس هم بسیار داشتم ولی این یکی رو براتون گلچین کردم.خب حالا ازخودم بگم :من قدم 180ووزنمم90وسنمم الان 31سال میشه. داستانی که میخوام براتو تعریف کنم ریشش برمیگرده به حول وهوشه 5سال پیش که من به خاطرشغلم سرکار بودم(شغلم کابینت اشپزخونسmdf) داشتم به نصابم توضیح کارومیدادم که موبایلم زنگ خوردولی انتن نداشت اونجاومجبور شدم بیام جلو پنجره وخلاصه چن بار که الوالو گفتم صدام باعث جلب توجه دختری شد که روبروی خونه مشتریم بود شد که ازقرارمعلوم اونم اونجاکارمیکرد اموزشگاه زبان خارجی بود.دختره که اسمش بهار بود البته بعداکه پرسیدم متوجه اسمش شدم .بهارکه متولد 67بودباقدی بلندوچشم ابروی مشکی بایه جفت ممه ی خوشکل ویه کون حسابی قلمبه وای که چقدخوردنی بود یه رونهای داشت حسابی پر و خوش تراش به معنای واقعی بنزه بنزبود اما حیف که دختربود. خلاصه سری بالاکردواشوه ادا شروع شدواشاره کردم شماره بدم که اوکی شد.چن وقتی بود که باهم در ارتباط بودیم حسابی هم اینور اونور فرمیخوردیمو میچرخیدیم .نم نم شروع کردم رفتن رومخش که نرمش کنم تا دلی از عزا دربیارم اخ که نمیدونید چه گوشتی بودخلاصه تو ماشین که بودیم هی از هم لب میگرفتیم وباهاش ور میرفتم که دیدم انگار بدش نمیادکه حسابی تکونش بدم.زدبه سرم تابیارمش خونه ازون جایکه خونمون عین کاروانسرامیمونه واکثرمستاجرامون اشنان نمیشدبریم خونه خودمون پس ناچارا بادامادمون هماهنگ کردم تاکلیدو ازش بگیرم که اونم چون زیرپرچم خودم بودقبول کردو برای فرداش ساعت 4هماهنگ کردم بابهارقشنگم البته گفتم بریم خونه خواهرم بشینیم یکم خلوت کنیم اونم با نق ونوق قبول کرد. تافردا دل تو دلم نبودخدایی یه ترامادول100 هم انداختم تاهم کمرم سفت شه هم فازمحبت بگیرم.فرداساعت 3/30رفتم جلومحل کارش وایسادم تا اومدسوارشدورفتیم خونه خواهرم.برقاروخاموش کردم بااندک نوری که ازپنجره هامیتابیدفضارو رمانتیک کردم بعداز اینکه باهم کلی حرف زدیم وشوخی کردیم نم نم دیدم داره دیرمیشه وامکان داره الکی الکی کپنم باطل شه تصمیم گرفتم قضیه رو به اصل مطلب نزدیک کنم که شروع کردم به بوسیدنش اولین بوسو که از گونش کردم حس کردم خشکش زدوانگارحشرش قراره اساسی بزنه بالا.خوابوندمش ونشستم رو شکمش و سینه هاشوهمش ورز میدادم نگاه چشماش میکردم که چقدخمار شدن وبازبون بی زبونی دارن میگن یالاامیر جان یالامنو بکن.خلاصه دلو به دریا زدم خوستم شلوارشو دربیارم که باممانعت شدیدش روبرو شدم .منم که عین گوله اتیش بودم از حشر استرس کلادپرس شدم اومدم تا لباسامو بپوشم ازم پرسید قهر؟جواب دادم تو که انقدبچه ای چرااومدی پس که جواب داد تو گفتی بریم حرف بزنیم ودرد دل کنیم نه سکس خلاصه گفتم بیخیال پاشو بریم وقتی دیدناراحت شدم از دستم گرفت وبایک تکون به سمت خودش کشید انداخت رو خودش. داشت قند تودلم اب میشد شلوارشو کامل در اوردم اونم لباس منو در اوردچشمم به کسش افتاداخ اخ اخ نمیدونید چی دیدم که یه کســـــــــــــــــــــــ قلمبه و تپل که خدایی خوردن داشت از روی شرت حسابی کسشوخوردم گاز گازش کردم.بعدش کیرمو در اوردم ازش پرسیدم میخوری که با سراشاره کرد نه که منم زیاد اسرارش نکردم. برش گردوندم روشکمش وشروع کردم به زبون کشیدن به پشت کمرش وکپلاش وقتی به پشت شونه هاش رسیدم انقد مست شده بود که یهوباسنشو بالا اوردوکونشو چسبوند به کیرم نرمی کونشو داغیش داشت به اوج میرسوندم ودست از لیسیدن برداشتم ولبه شرتشو از پشت پایین کشیدم اما اجازه نمیداد بعد کیرم یواش گذاشتم از پشت لای پاش که کیرم کامل داشت گرمی کسشو لمس میکرد حسم بهم میگفت این نرمی بایددلیل از یه کس گنده وابکی باشه با کلی اسرارشرتشو کامل ازش جدا کردم ورفتم سربخت کسش که پاهاشوسفت چسبونه بود به هم تا من کسشو نبینم که این بار زوربازو رو به کار گرفتم لنگاشو از هم باز کردم وای حدس بزنید چی میدیدم یه کس تپل وبی مو بادوتا چوچوله ناز قشنگ من چوچول خیلی دوس دارم بعد شروع کردم به خوردن کسش وقتی درحین خوردن یواشکی نگاه صورتش میکردم میدیدم چشماشوبسته وداره سرشو رو بالش محکم تکون میده اما بخاطر غروره زیادش صداش درنمیومد. سرکیرمو گذاشتم روی کسشو شروع به بالاوپایین کردن کردم که یهو دیدم پاهاشو بست ومارو حسابی شرمنده کرد کلی لاپایی زدم که دیدم داره کیرم میسوزه بهش گفتم اجازه هست از درپشت وارد بشم که گفت امیر میترسم چون شنیدم درد داره که ازش خواستم بخاطر من تحمل کنه.توکیفش از داخل لوازم ارایشیش یه کرم در اوردم وشروع کردم با اون سوراخ کونشو نوازش کردن هی نم نم با انگشت کرمو وارد سوراخش میکردم یکمم به سر کیرم زدمو سرشو گذاشتم دم سوراخشو یواش یواش فرو کردم اونم درد داشت ومرام به خرج میدادوهمش متکارو گاز میگرفت یه ده دقه ای تلمبه زدم وابمو بدون اینکه ازش سوال کنم تاقطره اخرتو کونش خالی کردم خیلی حال داد. لباسامنو پوشیدیم ورسوندمش در خونشون وقتی برگشتم بهم اس دادامیر خدا لعنتت کنه اومدم دستشویی خواستم دستشویی کنم یهو یه جیغ بی اختیار کشیدم که همه متوجه جیغم شدن وامدن پرسیدن چیشده چیشده الکی گفتم سوسک دیدم تو دستشویی ولی بعدا میگفت تایه هفته نمیتونستم رو باسنم بشینم.خیلی باهاش سکس داشتم خیلی جاها باهم رفتیم نظر بدیدتابقیشونوبراتون بنویسم.بوس بای بای بچه ها.

نوشته: امیر علی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها