چند سال پیش توی یک اردو برا اولین بار به علی کون دادم و اون اون شد بهترین دوست من، هر وقت فرصت میشد با هم میرفتیم یه جای خلوت و عشق بازی میکردیم، اما علی ازدواج کرده بود و این برا من سخت بود حدود 8 ماه نتونستم پیشش بخوابم و حسابی دلم میخواست، چند روزی بود زن علی رفته بود سفر و خونه خالی بود پس بهش زنگ زدم و رفتم اونجا، موقعی که رسیدم دیدم یه نفر دیگه هم هست، یه رفیق مشترک به اسم ماهان، حالم خراب شد آخه این شانس بد کجا بود، بعد از احوال پرسی، یه نیم ساعتی حرف زدیم و ماهان رفت تو آشپزخونه آب بحوره، سریع به علی گفتم چیکار کنیم، گفت خواب که رفت میریم،… آخر شب خسته بودیم و همه خوابیدیم علی رفت تو اتاق خودش، یه کم که دیدم ماهان خوابه رفتم پیش علی گفتم یه لباس قشند بده برات بپوشم، اونم یه دست لباس توری خانمش رو برام آورد و من پوشیدم و دوتایی رفتیم تو بغل هم، بعد ماچ و خوردن سینه من رفتم سروقت کیر بزرگ علی و شروع کردم به ساک زدن، علی هم محکم سرم رو گرفته بود و کیرش رو میکرد تو دهنم، بعد رو دوتا زانو منو خم کرد وتف کرد روی سوراخ کونم و آروم کرد داخل، کم کم تا ته کرد داخل که یه آه ریز کشیدم آخه کیرش کلفت شده بود و منم دردم گرفت، کم کم تلمبه زد که متوجه شدم در یکم بازه و ماهان داره میبینه، خواب نبود، خندیدم و بلند گفتم علی مهمون داریم، علی جا خورد ولی کیرش رو داخلم نگه داشت، گفت ماهان بیا حال کنیم، ماهان هم احتمالا کامل دیده بود ساک زدن مند اومد داخل، دیدم کیرش باد کرده رفتم طرفش و زانو زدم و کیرش رو کردم تو دهنم، همین جور که ساک میزدم علی مند آورد بالاتر و کیرش رو کرد تو کونم، یه کم زد و گفت ماهان تو بزن، من کونمو کردم سمت ماهان، اونم یه کم دل زد، علی محکم زد رو کونم که آه کشیدم، گفت بزن تا گرمه، ماهان هم کرد داخل، وای چه حالی میداد، من هم دهنم پر بود هم کونم، چند باری که جابه جا کردن ماهان گفت داره میاد و آبش رفت تو کونم، علی که میخندید، گفت اگه حامله شدی بچت مال ماهانه، ماهان هم خندید و افتاد، علی که هنوز کیرش جون داشت کونم رو کشید جلو گفت بزار من بیام و شروع کرد به زدن و تند و تند میزد، خیلی محکم و تا ته منم خم شده بودم روی کیر و تخم ماهان و لیس میزدم، که علی گفت بیا برا تو کیرش رو درآورد و من نشستم و کرد تو دهنم یکم که خوردم آبش ریخت تو دهنم منم خوردمش. واقعا عالی بود اون شب
نوشته: mantikor