داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

افغانی کون زنم گذشت جلوی چشمم (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

زهرا: وقتی اومدی باید در موردش صحبت کنیم
من: نیازی نیست در موردش صحبت کنیم باید فراموشش کنیم
زهرا: نه اخه اتفاق دیگه ای افتاد که وقتی اومدی بهت میگم
من: چه اتفاقی الان بگو؟
زهرا: نمیشه اینجوری باید بیای خودت…
من: میگم الان بگو یا همین الان میام
زهرا: باشه باشه صبرکن یه لحظه
چند دقیقه بعد یه فیلم بیست دقیقه ای اومد رو گوشیم زیرشم زهرا نوشت گفت از این به بعد باید بهش حال بدم هر وقت میخواد یا فیلمو پخش میکنه…
فیلمو باز کردم…
اولش دوربین فقط داشت از زمین می گرفت و قالی خونه من بود بعدش دوربین چرخید به طرف اتاق خوابم و آروم از گوشه در که باز بود داخل و نشون داد
زهرا با یه شلوار خونگی کرم رنگ و خیلی نرم و یه تاپ سفید که بیشتر سینه هاش ازش بیرون بود رو زانو نشسته بود و ساک میزد برا پسره افغانی که روی صندلی آرایش نشسته بود.پسره موهای دم اسبی زهرا رو فقط گرفته بود تو دستش ولی فشار نمی داد چون خود زهرا داشت حرفه ای براش ساک میزد و تا ته کیرشو می فرستاد تو حلقش که صدای گلو زهرا تو فیلم کامل مشخص بود
آق آق آق اق …‌اوووووه اوووووومممم اوققققق
یه دستشو از موهای زهرا برداشت و برد تو تاپش و سینه های گندشو مالید بعد دوتا سینه هاشو انداخت بیرون بعدشم گفت کیرمو بزار وسط سینه هات گنده آن دوستشان دارم.
دو تا سینه هاشو زهرا فشار داد دور کیرش بعد پسره خودش خم شد و یه تف انداخت وسط سینه های زهرا و بهش گفت حالا بالا پایین کن.هر چی میگفت زهرا بدون هیچ حرفی براش انجام میداد.
افغانی: بسه بلند شو وایسا کونتو بکن طرف من
زهرا بلند شد و چرخید طرفش کون زهرا دقیقا جلو صورتش قرار گرفت…
افغانی: چه کونی داری…همون روز اول دیدمت عاشقت شدم…بهترین کون ایرانی…
دست انداخت شلوار زهرا رو کشید پایین کون گنده سفید زهرا که شورت هم نپوشیده بود افتاد جلوش وحشی شد و صورتشو کرد وسط کون زهرا و شروع کرد لیس زدن
زهرا: آروم…اروم وحشی…
افغانی: با دستات کونت باز کن
زهرا دوتا باسن گندشو از هم باز کرد براش و سوراخاشو انداخت بیرون براش پسره هم زبانش فشار میداد به سوراخ کونش.
زهرا عصبی شد چرخید طرفش…تو اصلا کس هم میدونی چیه؟
افغانی: آره میدانم ولی شما فقط باید کون بدی اخه خیلی بزرگه حال میده…
زهرا: ایشششششششش…ندیده ای دیگه
افغانی: داگی شو مثل دفه قبل روی تخت…
همچنان که دوربین داشت فیلم می گرفت و من هنوز نمیدونستم کیه
زهرا با اشو خاصی رفت رو تخت و داگی شد و کونشو گذشت در اختیارش
پسره رفت پشت سرش دوباره مثل دفه قبل نشست و یه روغن اورده بود و گفت به زهرا این روغن مخصوصه خوشت میاد
ریخت رو کل کون زهرا و کامل چربش کرد مثل ژله می لرزید تو دستهای پسره و از بس گنده بود پسره اصلا نمی تونست کل حجم کونش رو بگیره تو دستش.
کیر خودشم کامل چرب کرد و سرشو فشار داد داخل که رفت توش بخاطر روغنها
ایییییی ای ای ای ویییییییی
بقشو نکن تو صبرکن
پسره دو سه تا کشیده زد رو کونش
اوییییی مادر جنده صبرکن یکم صبرکن
پسره وحشی شد و کیرشو تا ته چپوند توش و درجا شروع کرد تلمبه زدن زدن وحشی…
زهرا نفسش بند اومد…
اخخخخخخخخخخخخخخخخخخ…ایییییییییییییییییی آه آه آه آه آه
زهرا زد زیر گریه و التماس میکرد…‌غلت کردم اخخخخخخخحح
افغانی: مادر جنده کیه؟
زهرا: منم منم تورو خدا
افغانی حالیش نبود…و وحشی تر از قبل تلمبه میزد و میگفت من کون تو را پاره میکنم…کون گندتو پاره میکنم
ایییییییی جرم دادی اخخخخخخخخخخخخخخحححخخخخححخخخخخخخخخ
چلپ چلپ چلپ میزد ته کون زهرا و رحم نمی کرد بهش…
نزدیک بیست دقیقه همینجوری تلمبه زد زهرا زیرش گریه میکرد فقط…بعدش زهرا رو به شکم دراز کرد روتخت و دوباره وحشی ادامه داد کونشو گاییدن کون ژله ای گنده زهرا زیر تلمبه هاش حسابی می لرزید و صورت زهرا رو چرخوند به طرف خودشو ازش لب گرفت.زهرا همینجوری با هر تلمبه پسره اخش در میومد و اهش بلند میشد به پسره لب میداد و از لب دادنش مشخص بود بدش نیومده اینجوری داره گاییده میشه…افغانیه تا میتونست تلمبه ها رو میزد ته کون زنم و سینه هاشو می مالید و لب می گرفت ازش…یکم که گذشت دیگه اخ اخ اخ های زهرا تبدیل شده بود آه های ریز از سر لذت…جالب بود پسره که خسته میشد خود زهرا دستشو میبرد پشت گودی کمر افغانیه فشار میداد که یعنی بزن محکم تر واینستا پسره هم میزد براش محکم ته کونش هر چند تو این حالت که زهرا به شکم خوابیده بود از بس کونش گنده بود کیر پسره به جایی نمی رسید…
نزدیک یک ساعت بود که زهرا زیر پسره افغانی بود و هر چی افغانیه میگفت براش انجام میداد حتی به زهرا میگفت زبونتو در بیار بعدشم پسره لیسش میزد و هم زمان میکوبید تو کون زنم…زهرا از بس به پسره لب های جانانه ای میداد دیگه مشخص بود کم کم ابش داره میاد هر چند خدا میدونه چی زده بود که کمرشو اینقدر سفت کرده بود…تلمبه هاش وحشی تر شده بود زهرا هم زمان بهش لب میداد و براش عشو میومد آه آه اوووووووم اههههههه اییییییی بزن…دوست داری؟ اووووووووومممم بزن اهههههههه واییی کونم اههههههههه بزن تهش ایییییییییی
چلپ چلپ چلپ
لب بده لب بده
چلپ چلپ چلپ چلپ چلپ چلپ چلپ
اههههههخخخخخ
اهههخهخخخخخخهخ
اوممممممممممممم
اههههه اومد اومد
اییییییییی داغه
هوووووووووووم
پسره که ابشو ریخت تو کون زنم بازم مثل دفه قبل بلند نشد و کیرش رو هم توش نگه داشت و راحت لب می گرفت هی دستشو میبرد تو سینه های زهرا…بعدش فیلم قطع شد
نوشتم کی بود که فیلم می گرفت گفت دوستش بوده که بعدش اونم اومده رو زهرا و اونم زده بود…البته دوستش بیشتر از کس زده بود…
گفتم یعنی دو نفری کردن؟
زهرا: اره دوتاشون کردن
من فردا برمیگردم و باید این افغانی ها رو حالیشون کنم…
زهرا: میخوای چکار کنی؟الان دیگه فیلم هم گرفتن و افغانیه بهم میگفت هر هفته میکنمت منم از سر ناچاربهش گفتم باشه بیا بکن…
اشکال نداره تو فعلا هر چی گفتن باهاشون راه بیا تا من اینارو سر جاشون میشونم
روز بعدش برگشتم خونه و زهرا هم اصلا به روی خودش نمیورد…هر وقت هم باهاش سکس میکردم همش تو ذهنم بود که کیر افغانی تو کس زنم بوده که منم الان دارم میکنم توش.
چهار پنج روز گذشته بود که افغانیه پیام داد…‌.
افغانی…فردا خوشگل کن شوهرت رفت سر کار من میخوایم بیام
گفتم بهش بگو شوهرم صبح سر کار نمیره بجاش خونه دوستم‌ هست آدرس میدم بیا اونجا بکن‌
افغانی: خونش کجای؟کلک تو کارت نباشد فیلمت پخش میکنم…
گفتم یکم خرش کن که بیاد
زهرا: نه عزیزم میدونم فیلممو داری بعدشم خودم خوش اومده…
افغانی: خوشت اومده؟
زهرا: اره عزیزم
افغانی: همون روز اول در خانه دیدمت می فهمیدم کونی میشوی راحت…کون گنده سفیدت را پاره میکنم.
زهرا: اره همش مال تو جرش بده…
به زهرا گفتم بگو رفیقتم بیار.
زهرا: دوستتم بیار باشه؟
افغانی: خخخخخ خوشت امده؟
زهرا: اره به دوتاتون میدم
افغانی: دوستم عاشقت شده میگوید بهترین کس کون را داری
زهرا: اره از گردنش مشخص بود خیلی داره حال میکنه
: زهرا آدرس میدم فردا ساعت پنج عصر بیاین تا شب ساعت نه بهتون میدم
افغانی: باشه باشه.
زهرا گفت عزیزم خوب حالا میخوای چکار کنی؟
نگران نباش عزیزم تو فقط فردا اینارو بکشون بیار تو اون خونه ای که میگم.نگران هیچی هم نباش
زهرا: عزیزم نکشی پسره رو بخدا بدبخت میشیم.
نه عزیزم گفتم که نگران نباش میدونم چکار کنم من که نمیام بخاطر یه افغانی خودمو بدبخت کنم
زهرا: باشه عزیزم.
روز بعدش زهرا یه ساپورت کرم رنگ خیلی سکسی با یه مانتو کوتاه مشکی و کشف پاشنه بلند مشکی پوشید…کونش خیلی گنده و سکسی شده بود و کلا زهرا خیلی خوشتیپ بود ولی بخاطر مذهبی بودن و اینکه بدنش تو چشم نباشه تیپ اینجوری نمیزد…حرکت کردم زهرا رو رسوندم داخل خونی خالی بهشم گفتم پیام بده بگو بیان…نیم ساعت بعد دیدم افغانیه با یکی دیگه از تاکسی پیاده شدن و رفتن به طرف خونه…دیگه معطل نکردم و پیام دادم بچه ها بیاین…(سه تا از لات های تهرون رو پول داده بودم و اورده بودم)پنج دقیقه بعد چهار نفری رفتیم بالا…در باز کردیم پریدیم داخل…افغانی زهرا رو گرفته بود تو بغلش داشت سینه هاشو می مالید از رو مانتو و تا ما رو دید یخ کرد سر جاش وایستاد زهرا خودشو کشید عقب و یکی هم زد تو گوشش.رفیقشم داخل یکی از اتاق ها بود که انگار داشت تخت رو آماده میکرد که زهرا رو روش بکنن…
بچه ها فرصت بهشون ندادن و یکی شون رفت مچ دست افغانیه رو گرفت و گفت بشین رو زمین اینجا…اون دوتا هم رفتن داخل اتاق که پسره انگار صدا ما رو شنیده بود و داشت سعی میکرد از پنجره فرار کنه که بچه ها گرفته بودنش…
زهرا رو گفتم خودشو مرتب کنه و بره پایین ماشینو برداره بره خونه.زهرا دوباره گفت بهم قول دادی ها…گفتم نگران نباش بروسریعتر…
پسره همون جوری نشسته بود رفتم بالا سرش و کیرمو در آوردم گفتم ساک بزن مادرجنده بیناموس.دیگه حتی جراتتهدید کردن هم نداشت…
(دو تا افغانی هارو اون عصر تا صبح روز بعدش گاییدیم چهار نفری و ازشون فیلم گرفتیم…اون لات ها هم همه کیر گنده بودن که کون دوتاشون بدجور پاره شد)بعدشم پسره رو آخر کار بهش گفتم گورت گم میکنی از تهران میری و این فیلم هارو نگه میدارم جای اون فیلم هایی که گرفتی…
روز بعدشم برگشتم خونه و زهرا هنوز نگران بود و بعدشم ماجرا رو براش توضیح دادم و اونم دلش خنک شده بود که کونشون گذاشته بودیم هر چند زهرا حالشو کرده بود و بدش نیومده بود که حال داده بود به بهشون…اما زهرا اصلا به روی خودش نمیورد و بهرحال از اینکه مشکلمون حل شده بود خوشحال بود…

ادامه دارد

نوشته: سیاوش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها