داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کردن دختر تپل غریبه در ماشین

با سلام این اولین داستان منه امیدوارم که راضی باشید با لحن عامیانه مینویسمش

سال ۹۹ بود ۴ یا پنج ماه مونده بود تا خدمتم تموم بشه
ی شب که فرمانده ریده بود به اعصابم بعد پست رفتم تو یکی از برنامه های دوستیابی ، و به همه فحش میدادم لابلای کسایی که بهشون فحش دادم ی دختر هم بود
جمله ای که من براش نوشتم این بود
سرکیرمو بدم دستت میخوریش؟
بعد از ۶ یا ۷ دقیقه دیدم ی جواب اومد جواب رو باز کردم دیدم نوشته« آره»
اسم خودم رو اینجا امیر(فیک) میگم و اسم دختر هم یسنا ،تعجب کردم ولی شک هم کردم ،گفتم شاید پسره میخواد تیغ بزنه پول و شارژ و اینا
گفتمش ساک رو بزنی چی میخوای نوشت« هیچ»
شک بیشتر شد ،گفتمش کاری نداری بای
دیدم پیگیره طرف گفت چیشد پس گفتم حس میکنم دروغ میگی که ماجرارو گفت
یسنا از ی شهر دیگه بود و فقط و فقط واسه دیدن مادر بزرگش با خالش اومده بود دزفول ، خانوادش خیلی سخت گیر بودن
و توی شهر خودش حتی اجازه نمیدادن تا دم در بره بخاطر یک سری عقاید
و یسنا توی این چند روزی که دزفول بود فرصت خوبی داشت تا حسابی عقده هاشو خالی کنه
خالش توی بیمارستان پیش مادرربزرگش میموند و یسنا هم با هر بهونه ای میتونست بیاد بیرون

باهاش قرار گذاشتم روز بعدش ساعت ۷ بعد ظهر رفتم دنبالش ،تو خوزستان صبح ها کم قرار میزارن ظهر ها هم کم چون صبح حسش نیست ظهر هم گرمه خیلی گرم
،یسنا خیلی حشری بود ،خیلی خیلی حشری
تا سوار ماشین شد بهم دست داد و ی بوس کوچولو
،بهش گفتم از کجا شروع کنیم ، گفت هرجا تو بگی ،من هم آدمی نبودم که فرصت رو از دست بدم بهش گفتم بیا به قولت عمل کن و بخورش
،یسنا هم یکم دل دل کرد چون میگفت فقط توی فیلما دیده ،راست هم میگفت میگم دلیلشو

چون میدونست بعد سکس و خدافظی دیگه همو نمیبینیم خیلی پرو بود تو اون جلسه
آروم دکمه شلوارمو باز کردم با یک دستم و با دست دیگم رانندگی میکردم
کیرمو در آوردم و یسنا یکم جا خورد انصافا کیرم خیلی خوبه
چون تپل بود مجبور بود صندلیشو ببره عقب که بتونه خم بشه
دستش که بهش خورد انگار کیرم رفت تو پنبه واقعا نرم بود،آروم دهن کوچیکشو باز کرد و سر کیرمو گذاشت داخل دندوناش یکم اذیت میکرد ولی با یکم راهنمایی که از دوست دخترای قبلیم یاد گرفته بودم راش انداختم
خیلی خوب بود ،اون با عشوه میخورد و من هم رانندگی میکردم ،آهنگ هم تتلو گذاشته بودم
همین که میزد رفتیم و رفتیم تا رسیدیم جای خلوت
بهش گفتم بریم صندلی عقب ،
قبول کرد و رفتیم ،
اونجا با ی صحنه خیلی خیلی بد مواجه شدم ،یسنا پریود بود خخخخ
شاید اگه شماها بودید دست بهش نمیزدید ولی من خیلی کثیف تر از این حرفام خخخخ
گذاشتمش دم سوراخ کونش ،خیلی اذیت میشد ولی دوست داشت تجربش کنه سینه هاش واقعا بزرگ بود و خوردنی
من خیلی دیر ابم میاد یعنی حداقل باید ۳۰ دقیقه بکنم تا بیاد
کونش جر خورد زیرم
ولی ناله هاش تو ماشین خودمم شهوتی تر میکرد واقعا عالی بود و کردنی ،
بعد از ۴۰ دقیقه کردن و مالیدن و لب حس کردم ابم داره میاد ،و گفتم به یسنا ،مثل این بود که خدا بهش جون دوباره داده خخخ
گفتم بریزم داخل ،گفت بریز ،
دوست داشت همه چیز رو تجربه کنه منم ریختم داخل وقتی ریختم ی آه بلند کشید و گفت سوختم
منم کیرم قرمز شده بود آخه خیلی تنگ بود
یکم درش اوردم و و سینه میخوردم و لب میگرفتم که چند دقیقه بعدش دیدم داره دوباره راست میشه
یسنا گفت دیگه از پشت نکنمش و من هم ok دادم و گفتم میزارم لای سینش انصافا سینه هاش از کص دست کم نداشت،سینه هاشو جفت کرد و منم گذاشتم لای سینه هاش و اون دوتا سینشو به هم فشار میداد
یکم که حال کردم دیدم یسنا تو اوجه
بهش گفتم من خسته شدم دیگه بقیش کار خودته
رفتیم جلو نشستیم و شروع کرد به ساک زدن ساک زد تا دم ی رستوران ،شام خوردیم و بعد از شام جاتون خالی ۲ بار دیگه کردمش و بعد بردمش در بیمارستانی که مامان بزرگش بستری بود
اولین خاطره که من نوشتم امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: پسر دزفیلی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها