داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

نرگس تپل

مدتی بود که حس میکردم نگاش و حرف زدنش باهام عوض شده!فکرشو که کردم دیدم شوهر هفتاد سالش مطمئنا نمیتونه بهش برشه ، اون فقط 45 سالش بود!باکره بود ک ازدواج کرده بود ، حالا هم ک فقط داشت بشور بساب یه پیرمرد رو میکرد ،
نرگس بلند بود و تپل ، البته بعد از ازدواج و رسیدن به سر و سامون بعد از 45 سال زندگی مجردی تپل شده بود ، تیپ زنای قدیم رو داشت ، بلوز و دامن ، جلوی همه همینطور بود ، ولی مدتی بود که جلوی من سعی میکرد خودشو نشون بده!

20 سالم بود و اوج جوونی و حشریت! از کوچیکی صورت و اندام ردیفی داشتم ، سر همین صورت و اندام ، یا تو خونه بودم یا وقتی هم که میومدم بیرون به فکر بچه بازایی بودم ک با چشمشون میخاستن منو بخورن و شماره میدادن و تقاضای رفاقت میکردن ، برام خنده دار بود ! محل نمیذاشتم و بخاطر همین دست کسی بهم نرسید و در عوضش دستم به خیلی دخترا راحت رسید چون تو شهر کوچیک ما ، همه آشنا بودن و دخترا هم بر اساس حرف یکیشون ک میگفت تو کلاسمون همش حرف تو هست ، منو میشناختن ، منم با خیلیاشون حرف زدم ، البته الان میبینم که هرکدوم یه بچه بغلشونه و جلوو دست شوهرشون دارن اینور و اونور میرن و انگار نه انگار که یه زمانی با من حرف میزدن و تو تلفن این جمله رو میگفتن:بیا پیشم هرکاری دوس داری باهام بکن!!!

منم با احتیاط کامل چن تاشون رو مورد لطف کیرم قرار دادم و کلی حال کردم ولی از اون طرف خیلیا میخاستن کونمو مورد لطف کیرشون قرار بدن ولی بقول معروف ، پا نمیدادم.
شاید باور نکنین ولی مثل یه باند مافیایی میخاستن منو شب تو یه جا خفت کنن ، یعنی کمین میکردن برای من ، فقط برای یه سوراخ تنگ سفید!!!
تا پایان مدرسه ، شب جرات بیرون اومدن نداشتم ، 18 سال شب تنهایی بیرون نیومدم!ولی در عوضش روز ، کون خواهر بعضیاشون گذاشتم و احساس غرور میکردم!

اولا فقط صورتمو میبوسید ، نرگس رو میگم، دختر باکره ای که آخر عمر زن پدربزرگ من شد! بعد ها دیگه منم میبوسیدمش ، روبوسی اشکال نداشت ، روزایی ک میرفتم اونجا ، میرفت تو اتاق و با تاپ و شلوارک برمیگشت ، تعجب میکردم اولا ولی بعد گفتم شاید دوس داره جلو من راحت باشه ، من دوست دختر داشتم و هرموقع مکان و دختر جور میشد یه حالی باهاش میکردم ولی از جلو تجربه ی کردن نداشتم!
چن بار ک تاپ شلوارکی دیدمش و چیزی نگفتم اون متوجه شد برام فرقی نداره ، روز بعدی ک رفتم پیش پدربزرگ ، دیدم یقه باز پوشید ، بدون کرست!!!نوک و چاک ممه پیدا بود ، منم چشام بهش بود و اونم میدونست، حس میکردم ک مث دخترای تازه ب دوران رسیده دنبال کیر میگرده ولی بخاطر سنش مطمئن نبودم ، یه روز رفتم اونجا ، درو که باز کرد رفتم تو دیدم بابابزرگ نیست ، گفتم کجاست ؟ گفت رفته شهر ، کار داشته ، بیا تو ، رفتم داخل ،
پرید تو اتاق خواب و با یقه باز و شلوارک اومد بیرون ، باز بدون سوتین!
شق کرده بودم ، اومد کنارم نشست ، شونش به شونم چسبیده بود ، یه نگاه بهم کرد ، منم چشام افتاد تو چشاش ، بی اختیار ی بوس از لپاش کردم ، چیزی نگفت ، لبمو گذاشتم رو لباش و یه کم خوردمشون ، باز هیچی نگفت ، بلندش کردم و بردمش تو اتاق خواب ، انداختم رو دشک که پهن بود ، سریع شورت و شلوارمو در اوردم و پیرهنمم در اوردم و پریدم تو بغلش ، اونم لخت شده بود ، مث وحشیا لبشو میخوردم ، صدای آه و ناله بلند شده بود ، با دست کسشو میمالیدم ، خیس خیس بود ، طاقت نیاوردم ک لاس بزنم
کیرمو گذاشتم در کسش ، قبل از اینکه چیزی بگه کردم تو! عجب چیزی بود ، گرررم داااغ تنننگ
یه جیغ بلند کشید که حشری تر شدم ، مث اسب تلمبه میزدم ، اونم جیغ میزد ، وحشیانه تلمبه میزدم ، بعد از 4 یا 5 دقیقه آبم اومد و ریختم رو کسش ، توبغلش افتادم و بعد از چند دقیقه بلند شدم ، دیدم کیرم خونیه!!! ترسیدم ، اونم خوابیده بود ، گفتم نرگس؟چت شده؟گفت هیچی ، تازه به جمع زنا اضاف شدم!!!اونجا بود ک فهمیدم تنگی کسش به خاطر دختر بودنشه و من برای اولین بار تو عمرم که از جلو سکس کردم پرده یه دختر 45 ساله رو زدم!!!
نوشته: علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها