اسم من مجید هستش ، 24 سالمه ، اولین بار زمان دانشگاه با یکی دو تا از همکلاسی ها سکس داشتم ، بات هستم و گاهی که خیلی حس و حالم میزنه بالا واقعا اذیت میشم و دوست دارم کسی باشه که باهام سکس کنه . بعد از دانشگاه سر کار میرفتم و به خاطر پارتی بازی بابام امریه گرفته بودم و هر روز از سیدخندان که خونه امون بود تا نزدیک غرب تهران میرفتم، مشغول کار شده بودم و غیر از یکی دو بار سکس با غریبه ها که توی نت باهاشون آشنا شده بودم مدتها بود سکس نکرده بودم . گاهی ماشین خواهرم رو روز های زوج میگرفتم و میرفتم سرکار، یه روز موقع برگشت ، غروب بود و نزدیک برج میلاد بود که ماشین خراب شد. زده بودم کنار و تلاش می کردم که بتونم راهش بندازم ولی نشدنی بود. یه ماشین امداد رسید و یه آقایی حدود 37 /38 اینا اومد پایین و با خوشرویی تلاش کرد ماشین رو درست کنه ولی شدنی نبود به بابام زنگ زدم و گفت بیارش سمت خونه و قرار شد تا تعمیرگاه نزدیک خونه ماشین رو ببره . ماشین رو یدک کرد و منم نشستم جلو . هیکل بزرگ و صمیمی بودن اون آقا که اسمش محمد بود کم کم توجه من رو جلب کرد . اعتراف کنم حشری شده بودم . سعی کردم صمیمی بشم . ولی اصلا امیدی نداشتم که طرف گی باشه یا اصلا چکار میشد کرد . بخصوص اینکه بخاطر سرکار ، یه ته ریش هم گذاشته بودم و تیپ معمولی داشتم .
اونروز چیزی نشد و غیر از اینکه شماره اش که روی فاکتورش بود رو داشته باشم ، چیز دیگه ای نداشتم . کلا بی خیال شده بودم . یکی دو هفته ای گذشته بود . یه روز که داشتم برمیگشتم ماشین اش رو دیدم که کنار اتوبان و کنار گذر ایستاده . زدم کنار کمی جلوتر از ماشین اش ولی وقتی دید منو نشناخت و منم الکی گفتم حس کردم ماشین یه صدایی میده ایستادم . یه کم وایساد و نگاه کرد و رفت و منم نا امیدتر راه افتادم . اون شب بخاطر اینکه دوباره دیده بودمش و نشناخت و یه جورایی حالم گرفته شده بود ، دیونه شده بودم . چک کردم توی تلگرام دیدم اکانت داره . میدونستم من رو سیو نداره . یه عکس از کونم براش فرستادم . سین خورد . منتظر شدم دیدم چیزی نداده . یه ساعتی گذشت و یه سلام نوشتم و یه عکس دیگه از کونم که متوجه بشه پسرم براش فرستادم . خوشبختانه بایسکشوال بود و یکی دو بار سکس گی داشت و واکنش داد – این رو بعدها فهمیدم – خیلی پرسید از کجا آشنا شدی و منم هی پیچوندم . اما دیگه آشنا شدیم و این آشنایی یه هفته ای طول کشید و یه جورایی روم نمی شد که بهش بگم من کی ام و چطوری ازش خوشم اومده و خوشبختانه دیگه گیر نداد که از کجا آشنا شدی ، محمد عکس کیرش یا هیکلش رو که می فرستاد آمپرم می رفت بالا و دیوونه می شدم .از علایق و اینکه توی سکس چجوری هستیم از هم می پرسیدیم . من عاشق اسپنک روی کونم بودم و اینکه با سینه هام بازی بشه موقع سکس، وسوسه میشدم که قرار بزارم باهاش ولی یه حسی جلوم رو می گرفت. چون من شروع کرده بودم احساس میکردم خیلی ضایع است . از طرفی دلم سکس میخواد و از طرفی هم خیلی شناخت نداشتم و چون خودم پیشنهاد داده بودم حس میکردم شاید سواستفاده کنه و یه جورایی بد باشه . مجرد بود و با پدر و مادرش زندگی می کرد و از طرفی هم نه من مکان داشتم و نه اون و این فرصت شناخت به من می داد. تا اینکه یه تعطیلی خورد و کلی خواهش میکرد که خونه تنهاست و برم پیشش .
دلم رو زدم به دریا و شماره دادم ، تلفنی یه کم حرف زدیم و کلی اطمینان می داد که آدم خوبیه و اذیت نمی کنه و … که من راضی بشم و برم پیشش ،خودم تصمیم گرفتم که برم و باهاش سکس کنم اما گفتم فکر می کنم و جور شد خبر می دم . سه شنبه شب بهش گفتم اوکی ام و پنجشنبه صبح میرم پیشش ، آخر شب بهش پیام دادم و گفتم بذار بدونه و بهش گفتم که چطوری می شناسمش و بهش پیام دادم . خیلی عادی برخورد کرد و من راحت شدم .
قرار بود پنج شنبه قبل از ظهر برم پیشش ، وقتی فهمید که ماشین ندارم و ماشین برای خودم نیست و قراره اسنپ بگیرم گفت میام دنبالت . حس خجالت آوری بود . یه مرد قرار بود بیاد منو ببره و بکنه . دیشب رفته بودم حموم و شیو کردم ، صبح قبل از اومدنش رفتم سرویس بهداشتی و خودم رو خالی کردم و تمیز کاری کردم و زدم بیرون ، قرار شد جلوی فرهنگسرای ارسباران بیاد دنبالم . فکر می کردم با همون ماشین یدک کش اش بیاد ولی دیدم با ماشین دیگه ای اومد و وقتی سوار شدم دیدم خیلی خوشتیپ و بوی عطر میداد و با ظاهر اون روزش خیلی فرق می کرد . بهش گفتم خیلی فرق می کنی با وقتی که سر کاری ؟ خندید و دستش رو گذاشت روی پام و گفت نه اینکه تو کلا یه آدم دیگه بودی اون روز ؟ خیلی آدم پر هیجانی بود و شلوغ میکرد توی راه . دستم رو گرفت و گذاشت روی کیرش و گفت تا برسیم نازش کن تا بیدار بشه . رسیدیم دم خونه اش و رفتیم داخل پارکینگ مجتمع ، با آسانسور رفتیم بالا و از درب آپارتمان که رفتیم تو ، سریع در رو بست و بغلم کرد و روی لبهام رو بوسید و دستای بزرگ اش روی کون و کمرم بود . هیکل بزرگ اش و من که توی بغل اش گم بودم دیونه ام می کرد. با مهربونی من رو تا وسط خونه همراهی کرد و گفت مجید جان خوش اومدی . نشستیم توی پذیرایی و دستش دور من بود . یه کم به مالوندن و بوسیدن صورت و روی لبهای من گذشت و بهم گفت : اگه می خوای سرویس بری برو . آروم گفتم تمیزم عزیزم ! گفت پس تا لباسهات رو در میاری من یه دستم رو بشورم و بیام . پا شد و اول تلویزیون رو روشن کرد و از روی فلش آهنگ گذاشت که پخش بشه و رفت داخل سرویس و منم تیشرتم رو درآوردم و بعدش شلوارم و ولی شورت پام بود . رفته بودم یه شرت رنگی و تنگ گرفته بودم که سکسی باشم . اومد کنار کاناپه و اول شلوارش رو در آورد و بعد پیرهن مردونه اش رو در آورد و با یه شورت مشکی که کیر برجسته از زیرش معلوم بود اومد و کنارم نشست ، بدنش مو داشت و با اینکه کمی شکم داشت ولی بازوها و رون هاش عضله ای بود ، حسابی از دیدنش حشری می شدم. شروع کرد با دستاش بدنم رو مالوندن و منم دستم روی کیرش بود و می مالوندمش و بعدش دستم رو کردم توی شورتش رو کیر داغ و نیمه خواب اش رو توی دستم گرفتم و کمی مالوندم . کمی جابجا شد و شورتش رو درآورد و منم همینجوری که کنارش نشسته بودم سرم رو خم کردم و کیرش رو گذاشتم توی دهنم و مشغول شدم به ساک زدن براش، اونم تکیه داده بود و دستش رو برده بود داخل شورتم و داشت کونم رو می مالید، گاهی با انگشت لای کونم رو می مالید و روی سوراخم رو آروم نوازش می کرد. یه کم که ساک زدم، همونجوری که جاش نشسته بود سعی می کرد کمی بالا و پایین کنه، احساس کردم دوست داره کیرش رو بیشتر داخل دهنم کنم. سخت بود برام اما یکی دو بار کیرش رو تا ته کردم تو دهنم تا جایی که سرش توی حلقم بود و رفلکس باعث می شد که حالت عق زدن پیدا کنم و کیرش رو دربیارم. دومین بار که اینجوری شد، از روی مبل پاشد و روبروم ایستاد و دستم رو گرفت که سرپا بایستم و شروع کرد به درآوردن شورتم. بعد دستم رو گرفت که روبروش زانو بزنم. حالا هیکل اش بالای سرم بود و کیرش که شق تر از قبل شده بود جلوی صورتم . کمی با دست مالیدمش و سر کلاهک کیرش که سرخ شده بود رو فقط کردم داخل دهنم و لبهام رو دورش گرفتم و باز زبونم کمی باهاش بازی کردم. دستش رو گذاشت پشت سرم و خودش رو به جلو فشار داد و کیرش رو فرو کرد داخل دهنم و منم شروع کردم در حالی که کیرش رو توی دستم گرفته بودم ادامه ساک زدن. یه کم بعد دستم رو از روی کیرش کشید و خودش هم کمی عقب و جلو می کرد و حالا گاهی کیرش بیشتر داخل می شد و تلاش می کردم که به ساک زدن ادامه بدم. دستام رو گذاشته بودم رو رونهاش و پر مو بودن و عضله ای بودن رونهاش دیونه ام می کرد. سرم رو با دو دستش گرفته بود و کمی مایل شده بود و داشت توی دهنم تلمبه می زد . کیرش شق شق شده بود و به سختی می تونستم وقتی داخل می کنه جلوی عق زدنم رو نگه دارم و چند بار عقب می کشیدم، برای آخرین بار کیرش رو تا ته حلقم برد و سرم رو به سمت خودش محکم نگه داشته بود. دستام روی پاهاش بود و سعی می کردم خودم رو رها کنم. چند تا زدم به پاش و رهام کرد. برای من حس خوبیه ولی خب گاهی سخت می شه. کیرش رو که در آورد یه نفس کشیدم و خودش بلندم کرد. چشم تو چشم شدیم و با لبخندی گفت : اذیت شدی ، ببخشید. صورتم رو بوسید و با دستاش نوک سینه هام رو می مالید و باهاشون بازی می کرد. آروم نشستم روی مبل و اونم شروع کرد به خوردن سینه هام . حس دیوانه کننده ای بود. دستش رو از لای پام به سوراخم رسونده بود و سعی می کرد با انگشت کردن سوراخم رو باز کنه ولی نمی شد. کمی آب دهن ریخت توی دستش و اولین انگشت اش داخل شد و دوباره مشغول شد به خوردن سینه هام . گاهی گاز می گرفت و این دردش لذت بخش بود. نوکش رو با دهنش می گرفت و می کشید . حالا دو تا انگشت اش داخل سوراخم بود و آروم آروم داخل ام می کرد و بازی می داد. سینه هام حسابی سرخ شده بود که تمومش کرد، بهم گفت اینجا روی مبل یا بریم روی تخت ؟ من عاشق حس کردن سنگینی بدن یه مرد روی خودم و بغل شدن موقع سکس ام و بخاطر همین تخت رو خیلی دوست دارم . بهش گفتم برید داخل اتاق منو از روی مبل بلند کرد، و دستش دور کمرم بود و همونطور لخت به سمت اتاق خواب رفتیم. اتاق خودش بود و یه تخت تکی داشت بهم گفت : به شکم بخواب. روی تخت به شکم دراز کشیدم و سرم رو برگردونده بودم که ببینم چیکار می کنه. دیدم اومد رو خواست که روم دراز بکشه . یه دفعه بهش گفتم : کاندوم نمیذاری ؟ خندید گفت : چرا، اما اولش یه کم آماده بشی . بدن پشمالو و گنده اش رو روی من جا داد و حس گرما و موهای بدنش که تمام بدن لخت و نرم من رو احاطه کرده بود دیونه کننده بود . یه دستش رو برده بود روی شکمم و اون یکی هم روی سینه ام . پاهاش رو دوطرفم گرفته بود و فشاری که توی آغوشش حس میکردم بهترین چیزی بود که میخواستم. سرش کنار سرم بود و گردن و صورتم رو می بوسید. آروم گفت : آماده ای که کون خوشگلت رو حال بیارم ؟ گفتم جون . عزیزم . می خوام. از روم بلند شد و روی پایین رونهام نشست و اول یه کم با شست اش سوراخم رو مالید و انگشت کرد. بعد دو تا لپ کونم رو گرفت و می مالید . گاهی از هم باز می کرد و گاهی بهم فشار می داد. یه کم بعد اول یه سیلی محکم به یکی از لپا زد و بعد به اون یکی . صدای شلپ کردن سیلی زدن اش و دردش حشری ام می کرد. یه کم مکث و بعدی و بعدی و بعدی. بعد از چند تا دیگه ناله من در اومده بود. گاهی که تکون می خورد کیرش به رونهام و کونم مالیده میشد . بلند شد از روم و بلندم کرد و آورد جلوی آینه ای که کنار تخت بود و کونم رو توش می دیدم. سرخ سرخ شده بود . بهم گفت داگی لبه تخت بشین . من آماده شدم و محمد هم داشت کاندومی رو که از کشو برداشته بود رو روی کیرش می کشید . کمی با دستش مالید و اومد سمت من . اول یه کم با دستش کونم و سوراخم رو مالید و دوباره از کمد یه ژل روان کننده برداشت و یه کم به سوراخم مالید و با انگشت کردن داخل اش کرد و باقی اش رو به کیرش مالید . حالا دیگه سوراخم چرب و آماده شده بود برای گاییده شدن، یه دستش روی کمرم بود و با یه دستش کیرش رو روی سوراخم میزون کرد و کمی فشار داد. انقدر انگشت کرده بود که با درد و فشار کمی کیرش داخل رفت و تا نصفه داخل شد . بهترین قسمت سکس ورود کیره. دستش رو از کیرش برداشت و حالا با هر دو دست پهلوم هام رو نگه داشته بود و کیرش رو یه کم تکون داد و کمی فشار داد. وقتی دید خیلی بد نیست بیشتر فشار داد و کیرش بیشتر داخل شد. قاعدتا کیرش از انگشتها بلندتر بود و حالا درد شروع شده بود. کمی فشار داد و صدام در اومد و چند بار آی و اوی کردم . یه فشار دیگه و ایندفعه کیرش کامل داخل شد و من که درد داشتم کمی جلو رفتم و دستم ناخوداگاه عقب رفت که آروم باشه و تلمبه نزنه یه موقع. دستش رو آروم روی کمرم و کونم می کشید و ثابت ایستاده بود . بهم گفت : خوبی ؟ ادامه بدم ؟ گفتم یواش فقط . گفت پس کمی نگه می دارم که عادت کنی . آروم دستش رو روی پشتم می کشید و لپای کونم رو توی دستاش می چلوند و نوازش می کرد . یه کم توی اون حالت در سکوت طی شد و بعدش محمد کمی کیرش رو بیرون کشید و آروم فرو کرد و یک بار دیگه هم تکرار کرد اما اینبار کمی بیشتر و وقتی دید واکنش خاصی نمیدم شروع کرد آروم تلمبه زدن، کمی درد و فشار وقتی کیرش تا انتها داخل می شد داشتم ولی قابل تحمل بود و حس ورود کیرش برام لذت بخش بود . با ناله های شهوتی لذت درد خفیف و فشاری که کیرش می آورد رو نشون می دادم و محمد هم با نوازش کمر و کونم و گاهی سیلی های آروم به کونم از تسلط اش رو بدنم لذت می برد. دستم رو به لبه تخت گرفتم و کمی بلند شدم ، محمد خم شد روی من دستاش رو دورم حلقه کرد و کمی گردنم رو بوسید و آروم بهم گفت : خوبی ؟ تندش کنم ؟ برام جالب بود که اینقدر مراعات می کنه ، گفتم : جون، همه اش رو میخوام و دوست داشتم یه کم مردونه تر و خشن تر باهام باشه و اضافه کردم : منو بگا، من مال خودتم. محمد منو به سمت خودش کشید و من روی زانوهام لبه تخت ایستادم و با دستاش که دورم حلقه کرده بود منو کاملا به خودش چسبونده بود و خیلی محکمتر از قبل و سریعتر شروع کرد به تلمبه زدن، سرم رو برگردوندم طرفش و شروع کرد لبهام رو خوردن و بوسیدن . ضربه هایی که داخلم میزد ناله ام رو درآورده بود و لبهاش که روی لبهام بود و صدام رو خفه میکرد کمی تسکین بود . یه دستش رو روی گلوم گرفته بود و حالا فقط نفس هاش کنار گوشم بود و با یه ریتم خاصی دیگه ضربه نمی زد و فقط کیرش رو تا جایی که می شد بیرون می کشید و تا انتها فرو می کرد، داخل شدن کیرش که شق تر از قبل بود توی سوراخم دیوونه کننده بود و از ته دلم ناله شهوتی میکردم، زانوهام درد می کرد و بدنم مثل موم توی بازوهای محمد بود. درد و فشار کمی که قبل اش تحمل میکردم تبدیل به لذت محض شده بود. اما نمیتونستم روی زانوهام بایستم . فهمید که خسته شدم. بدنم رو رها کرد و بدون اینکه کیرش رو بیرون بکشه ، فقط دستش رو زیر شکمم گذاشت و آروم هدایت کرد که روی کناره تخت دراز بکشم . روی شکم دراز کشیدم و پاهاش رو دو طرف پاهام گذاشت روی رونام نشست ولی کیرش داخل بود . یه کم با کونم بازی کرد و شروع کرد توی اون حالت نشسته کیرش رو عقب و جلو کردن . حالا کیرش کمتر داخلم حرکت می کرد. خیلی راضی نبودم . دلم حجم کیرش و تلمبه های عمیق می خواست. سرم رو برگردوندم و بهش گفتم بخواب روم . روم خوابید و سنگینی بدنش روم باعث می شد که حسابی حشری بشم. محمد شروع کرد به تلمبه زدن . پاهام رو با پاهاش بهم فشار می داد و با دستش یکی از سینه هام رو گرفته بود و جوی فشار میداد و می کشید که انگار می خواست از جا بکنه . زیر محمد خوابیده بودم و همه چی با هم مخلوط بود ، درد و فشار توی کونم و کمر و سینه هام. خود م با ناله کردن موقع سکس خیلی لذت می برم و بیشتر از حدی که درد و فشار و لذت باشه ناله می کردم و محمد هم انگار تشویق می شد و محکم تر و خشن تر تلمبه می زد و منو می گایید. یه دفعه دستش رو جلوی دهنم گرفت و چندتا تلمبه محکم و عمیق داخلم زد و یه ذره صبر کرد و دو سه بار دیگه کیرش رو محکم تا انتها کوبید داخلم . حشری شده بود و خشن تر می گایید . از روم بلند شد و کیرش رو از داخلم کشید بیرون . حسابی داغ بودیم . محمد بدون لحظه ای مکث منو به شکل سجده نشوند و خودش رو پشتم ایستاد . کونم اونقدری که اون میخواست بالا نبود و به قولی قمبل نشده بود . از پشت کیرم رو گرفت و به سمت بالا می کشید و گفت : بده بالاتر و منم سعی کردم بالاتنه رو پایین تر بدم و کونم رو بالاتر و محمد دستاش رو گذاشت روی کمرم و بالای کونم و کیرش رو فرو کرد داخل و کمی جابجا شد و یه جوری سوار کونم بود و به زور وزن اش رو تحمل می کردم و بدون معطلی شروع کرد به ادامه گاییدن کونم . دستاش رو محکم دو طرف کمرم رو گرفته بود جوری که ناخن هاش پوستم رو خراش می داد و عرق کردن بدنم باعث سوزش جاش می شد، تلمبه هاش حالا سریعتر شده بود… چقدر دوست داشتم ارضا می شد و آبش رو داخلم می ریخت ولی خب نمی شد ریسک کرد. کیرش رو درآورد و از حرکت تند بدنش متوجه شدم که داره ارضا میشه ، سرم رو برگردوندم . دیدم کاندوم رو درآورد و کیرش رو لای کونم می کشید و به سوراخم که حالا باز باز بود ضربه می زد . اول فکر کردم میخواد بکنه داخل که کمی بلند شدم و دستم رو بردم عقب و گفتم : نکنی داخل . که محمد کیرش رو لای کونم جوری که سرش بالای چاک کونم بود محکم فشار داد و گرمای آبش رو روی کمرم حس کردم و تا وسط کمرم شره کرد و آروم روی شکم دراز کشیدم که آبش نریزه روی تخت . محمد با دستمال کیرش رو پاک کرد و پشت منم پاک کرد و از اتاق زد بیرون که بره دستشویی ، من اما هنوز حشری بودم و ارضا نشده بودم . بدنم رو می مالیدم و کیرم شق شده بود . طاق باز شدم و داشتم کیرم رو می مالیدم که محمد اومد توی اتاق با دیدن این صحنه نشست روی تخت و پاهام رو از هم باز کرد و به یه دست دو تا انگشت رو داخل سوراخم کرد و با یه دستش دیگه اش شروع کرد کیرم رو مالیدن . منم با سینه هام بازی می کردم و گاهی که چشم تو چشم می شدیم ، توی اون حالت کمی معذب بودم . کیرم حسابی شق شده بود و محمد انگار از لمس کیر شق شده من حسابی لذت می برد . یه بار که دو تا انگشت رو بیشتر از معمول داخل کرد تمام تنم داغ شد و مور مورم شد و ارضا شدم و آبم رو که داشت روی دست محمد و شکمم می ریخت رو می دیدم . بی حال شدم و محمد یه بوسه از لبهام گرفت و دستش و شکم من رو تمیز کرد و کنارم دراز کشید . چشمام رو بسته بودم و محمد هم با بدنم بازی می کرد و آروم نوازش می کرد.
نوشته: مجید