داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین تجربه سکسی بعد از ازدواج (۵ و پایانی)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلامتی و شاد بودن را براتون آرزو دارم

ندا هستم همسر مجید
مجبورم که آخرین قسمت از رویداد زندگیمو خیلی کوتاه و مختصر و بدون توضیحات براتون تایپ کنم . ولی یکی دو مورد دوستان لطف کردن و نظرشونو با برداشت فکری و سنی مورد انتقاد قرار دادن را جوابگو باشم .
اول اینکه بیست و یک سال پیش تورم مثل امروز نبود ، اجاره منزل تو افسریه دومیلیون و پانصد ودیعه ، ماهی سیصد تومان بود ، از طرفی چون در حین کار شوهرم دچار برق گرفتگی شده بود اداره برق یه سری پوئن هایی برای شوهرم در نظر گرفته بود ، مثلاً تغییر وظیفه شغلی ، اضافه حقوق به خاطر صدمات جسمی و روحی و جلو انداختن وام به مبلغ شش ملیون با کارمزد ناچیز . با توجه به وجود عموی شوهرم که جزو روسای آن اداره بود گه یه پارتی بزرگ محسوب میشد .منزل تو آجودانیه را در یکی از خیابانهایی که آسفالت نشده بود و تک و توک آپارتمان ساخته بودن به مبلغ نه میلیون دویست خریدیم .از طرفی هم ارث پدری که چندین مغازه تو خیابان خاوران بود بین دو برادر تقسیم شد و ادامه آن باید خودتون متوجه بشید .
دوم اینکه من هیچ خیانتی به شوهرم نکردم ، هر دو مرتبه تعرض جنسی به من بود . واگر با دکتر ادامه دادم در چندین نوبت بخاطر نیاز جنسی بود که برای شوهرم در زمان و مکان مناسبی همرو تعریف کردم ، و چون اون حسی که برای شوهرم در اثر برق گرفتگی بوجود آمده بود بدون ناراحتی گفت ، من هیچ گله ای نمیکنم چون من مشکل داشتم . دو سه ماه بعد هم وقتی مورد قشم را تعریف میکردم و بهش گفتم که طعم جدیدی از سکس را چشیدم ، چنان شهوتی در وجودش پدیدار شده بود که هیچ وقت یادم نمیره و با لذت از اولین تجربه کیر کلفت که برام اتفاق افتاده بود ، گفت نوش جونت ، واقعا خیلی دلم میخواست که بدونم تحمل کیر کلفت را داری یا نه ؟ طی این چند سال ده ها بار به درخواست خودش، براش تعریف کردم .
الان که چهل و دو سال سن دارم فانتزی و حرف زدن از سکس هایی که داشتم و تکرار مجدد برای هر دومون لذت بخش . در واقع تکرار و یادآوری آن جزیی از سکس کردنمون شده .
من بعد از جریان قشم به خواست شوهرم و توافقی چهار مرتبه سکس با اشخاص متفاوت داشتم که دو مورد آنرا که خیلی خوب بود را بطور کوتاه تعریف میکنم . البته اینو هم بگم که به این راحتی نبود چند ماهی خیلی دوستانه و بدون دلخوری با یه اعتماد متقابل در این زمینه حرف زدیم و تمام جوانب را در نظر گرفتیم تا به نتیجه رسیدیم . به نظر من علت این تصمیم که برای خیلی از زوجین باور کردنی نیست و با عصبانیت ما را کثیف و خیانتکار میدونن ، عقیم شدن مجید ، و نداشتن بچه در محیط خانواده و پذیرفتن تمام علایق سکسی مجید هست .
دو سه سالی مجید با داستانهایئ که ساخته ذهن خودش بود و اکثرا منو در محتوای داستانش نقش میداد گذروندیم .
و چون با هم مچ شده بودیم کم کم موقع برگشت از عروسی ، یا خرید از فروشگاه ، یا مسافرت در مورد شخص سومی چه مرد و چه زن تو ماشین صحبت میکردیم .
حدودا دوازده سال پیش بود که با مجید یه فیلم سوپر دیدیم مجید هم با شیطنت‌های که داشت ازم سوال میکرد که کیر کلفت مرد تو فیلمو دوست داری ؟ و ده مدل از این جور حرفا . با جواب من حسابی داغ میکرد و گاهی هم بطور مستقیم ازم سوال میکرد مثلاً اگه کسی مختو بزنه و متوجه بشی که کیرش کلفته ، میری باهاش . اینقدر تکرار کرد تا منو وسوسه کرد ، تو یکی از سکس هامون به مجید گفتم و درخواست کردم . مجید گفت باشه برات جور میکنم به شرطی که از اول تا آخر ثانیه به ثانیه برام تعریف کنی . چون از شنیدنش خیلی لذت میبرد .
دو هفته بعد وقتی به منزل اومد گفت ندا جون بیا بشین کارت دارم .
– فکر کنم چیزی که میخواستی تونستم برات پیدا کنم
– چی ؟
– خوشگلم ازم چی میخواستی ؟
– من متوجه منظورش شده بودم ولی خودمو زدم به اون راه .
– پدر سوخته کوس کوچولوی من مگه نگفتی خیلی هوس کیر کلفت کردی ؟ …
– شوخی کردم ، باورت شد ، میخواستم تورو شهوتی کنم
– چرا قرمز شدی ، خجالت کشیدی ؟ ، نکش . اگه واقعا دلت میخواد هیچی نگو ، و اگر رضایت داری یه چای برام بریز .
وقتی چایی ریختم ، کلی ازش صحبت کرد . ساعت پنج بعد از ظهر بود و من آماده پذیرایی بدون حضور شوهرم با یه مرد چهل ساله ، که مهندس معماری بود و ده ها پروژه آپارتمان سازی و یه کارخانه سنگبری در پایین شهر داشت را بودم . آپارتمان روبرویی را هم مجید خریده بود فقط برای مهمانی های زنانه و گاهی هم مردانه . تقریبا وسایل کامل داشت . قرار بود که آنجا از این مرد پذیرایی کنم . مدت شش ماهی بود که مجید با این مرد دوست شده بود و در دوهفته اخیر تونسته بود این پیشنهادو بده .که بعد از چندین بار ارتباط تلفنی و دوبار قرار شام در رستوران به همراه مجید روز ملاقات مشخص شد ،
در روز دیدار کارهای لازمه را روی تن وپدنم انجام دادم و موهامو کمی حالت دادم و با آرایش مختصری در صورتم سعی کردم که ساده به نظر بیام و با یه تاپ ساده .و دامن تنگ کوتاه بالای زانو مشکی رنگ ، منتظر بودم تا مهمونم برسه . مجید هم در آپارتمانی که محل زندگیمون بود مونده بود .
پس از اومدن و احوال پرسی ،روبوسی کردیم و چشم در چشم ،خیره شدیم ، دستم را با یک بوسه ، و ابراز علاقه به من فهموند که براش خیلی ارزش دارم و بخاطر شخصیتم اینجاست . حدود دو ساعت با هم صحبت میکردیم که پنج دقیقه آخر به حرفهای عاشقانه کشیده شد .براش قهوه ریختم و کنارش نشستم که بلافاصله دستشو روی شونه هام گذاشت و لبامو با لباش قفل کرد . منم دستمو از روی شلوارش رو کیرش گذاشتم . حس کنجکاوی باعث میشد که زودتر سایز کیرشو ببینم . یه اوهوم کرد و با سینه هام ور رفت
زیپ شلوارشو کشیدم پایین ، و چون دستم داخل شلوارش نرفت کمربندشو باز کردم تا بتونم دستمو ببرم تو شورتش تا کیرشو لمس کنم سر کیرشو که رو به پایین بود راگرفتم ، شل بود اما دراز .
– الهی قربونت برم عزیزم تو زن خاصی هستی و از همون دیدار اول فهمیدم لباشو رو لبام گذاشت نفسهای تندش با نفسهای تند من آمیخته شد . کیرش تو دستم بود و بزرگ شدنشو حس میکردم .–
عزیزم معذرت می‌خوام من بلوزتو در بیارم . وای عشق منی تو چه بدن سفید با سینه های زیبایی داری ، چه پوست لطیف و صافی داری . دستشو لای پام حس کردم که دامن تنگم اجازه نمی‌داد تا مانور بیشتری بده . سر کیرش از بالای شورتش منو صدا میکرد . وقتی سر کیرشو تو دهنم گذاشتم اصلا انتظار نداشت و گفت این اولین باره که خانمی از بزرگ بودنش تعجب نمیکنه و بدون درخواست برام ساک میزونه . …
کیف سامسونتش که روی میز بود باز کرد و یک جعبه که روی آن گلی تزیین شده بود درآورد و گفت ندا قشنگم , خوشگله این مال شماست .
– این کارا چیه ، من برای کادو ، تو رو انتخاب نکردم ، ناراحتم کردی
– نه عزیزم می‌دونم که نیازی نداری ولی فقط یه یادبوده . و اگر دوست نداشتی میتونی بندازی دور . درششو باز کردم و یه سرویس طلا ی بسیار شیک که کار ایتالیا بود دیدم و تشکر کردم . سوتینمودر آورد و به سختی دامنو کشید پایین . از روی شورتم کوسم را بو کشید و لیسید
ای جانم چه بوی خوبی میده .
– بریم رو تخت ؟
– هر چی تو بگی ، منو روی تخت نشوند و از نوک، انگشتان پام بوسید ، تا به شورتم رسید ، بصورت ایستاده از گردنم شروع کردو بعد از سینه هام با زبونش لیس میزد و از لطافت پوستم تعریف میکرد و وقتی شورتمو در آورد ، گفت وای ، من چطوری دلم بیاد کیر کلفت مو تو این کس کوچیک و تنگ کنم . کمی نوازشم کرد و با زبونش از بالا به پایین کوسم میکشید عجب زبون سفتی داشت .
– آماده ای عزیزم؟
– اوهوم . مدتها بود که هوس کیر کلفت کرده بودم و خوشحال بودم که می‌خوام دوباره تجربه کنم .
ایییییییییییی ،کمی صبر کن ، دارم می‌ترکم ، فشار نده ، اخخخخخخخ ، بعد دو دقیقه خودمو به سمتش حرکت دادم و گفتم آروم آروم بفرستش . ازم پرسید دردش کمتر شد ، گفتم دردش هم خوشمزه .
آخه عزیزم تعجب میکنم که تو با این جثه کوچیکت و کوس تنگت چطور کیر کلفت ، دوست داری گفتم نمی‌دونم . در صورتی که میدونستم چون مجید در موردش همیشه حرف میزد . خوب میدونستم که این سکسم با دو مورد سکسهایی که قبلاً داشتم، خیلی فرق داره ، چون مجید در جریان این مورد بود . ندا جون می‌دونی شوهرت خیلی دوستت داره ، گفتم آره . گفت کمتر کسی حاضر میشه که برای هوس زنش ارزش قائل بشه . گفتم یه سوال ازتون بپرسم گفت حتما عزیزم . گفتم مجید از کجا میدونست که شما التی بزرگ داری و چطوری از شما در خواست کرد . گفت بیست روز پیش فرار استخر گذاشتیم . وقتی زیر دوش بودم .از لای در منو دیده بود . فردای آنروز خیلی رک و پوسکنده بهم گفت مهندس یه خانوم سی ساله خوشگل سراغ دارم ،که ‌دلش میخواد با مردی که التش بزرگ باشه تجربه سکسی داشته باشه . من از همه نظر تاییدش میکنم تمایل داری بعد از دیدن و گفتگویی مختصر برای سکس قرار بزاری ؟، با تعجب پرسیدم ، این خانم کیه گفت چیکار داری کیه ، چه فرقی می‌کنه ، گفتم اشناس گفت بله راستش همسرمه و می‌خوام خوشحالم کنم چون فک کنم آلت شما بزرگه . گفتم داستان نشه من حوصله گرفتاریهاشو ندارم گفت ابدا .اینطور نمیشود ، نگران نباش . شما منو خیلی وقته می‌شناسی ولی خواهش میکنم جایی درز نکنه .بعد از تموم شدن صحبتش سرعت تلمبه زدناشو زیاد کرد کیر کلفت و محکمشو حس میکردم و برای دومین بار غرق در لذت و شهوت بودم . ازم خواست مدل داگ استایل بشم ، وقتی که بدنشو به پشتم میکوبید ، نوک سینه ام به اندازه ده سانت روی تخت کشیده میشد که بخاطر لذت زیادش به اوج رسییدم . تمام بدنم به لرزش افتاده بود ودراخر خودشو روی سینه هام تخلیه کرد . نیم ساعتی کنار هم بودیم و از سلیقه های مجید و علت بوجود آمدن این تمایلات را براش توضیح دادم و در آخر با یه بوسه به من گفت ، قدر این لحضاتو همیشه در نظر داشته باش. لباساشو پوشید و تشکر کرد و رفت . من هم کاملا. راضی بودم و از اتفاقی که مجیدی برام بوجود آورده بود هیچ نگرانی نداشتم
وقتی به خونه اومدم مجید گفت خسته نباشی ، خوش گذشت . خجالت کشیدم و رفتم حمام .
در چند سطر بالا گفته بودم که دو مورد سکس را براتون تعریف میکنم ولی خیلی طولانی شده . از شما اجازه می‌خوام که مورد دوم را چند روز آینده با تیتر آخرین تجربه سکسی بعد از ازدواج براتون بفرستم .
یکی از دلایل بزرگی که گذشته ام را براتون تعریف کردم این بود که با نوشتن کلی نکات فراموش شده ، یادآوری میشه و برای تعریف مکرر فانتزیهامون کمک می‌کنه .
اگر نپسندید ید و خسته شدید ، عذر خواهی میکنم و مجددا برای همتون شادی و لذت زیاد بدون حاشیه و بوجود آمدن رویاهای زیبا براتون آرزومندم .
خدا نگهدار

پایان

نوشته: ندا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها