داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

عاشق هم شدیم اون بیوه من متاهل

سلام خدمت دوستان .
اسمم آرشه ۳۲ سالمه قد ۱۹۷ وزنم ۱۱۲ طبق گفته ی خیلی از اطرافیان چهره ی خوب و قابل اطمینانی دارم . متاهل هستم در ۲۱ سالگی ازدواج کردم قبل از ازدواج فقط با یک نفر دوست بودم ،فقط دوست .سکس نداشتیم نهایتا چندتا لب و بوس . (اسم ها مستعار هستند) اما متاسفانه بعد از ازدواج فقط تو فکر این بودم که با نفرات بیشتری سکس کنم واقعا چراشو هم نمیدونم .
خلاصه گذشت تا تقریبا ۲۸ یا ۲۹ سالم بود که با یه زن شوهر دار دوست شدم و اولین سکسم با اون بود و ۲ سالی باهام بودیم که خانومم فهمید و گندش دراومد با پا درمیونی بزرگترها و سر به راه شدن خودم خانومم از طلاق منصرف شد . هر چند که هنوز پس لرزه هاش تو زندگیم هس .
یک سال و نیم پیش بود که یه مغازه اجاره کردم یه سوپر مارکت کوچیک بیشتر مشتری ها اقا بودن چون مغازه تو خیابون اصلی بود و بیشتر راننده ها و مغازه های اطراف که تعمیراتی بودن خرید میکردن فقط چند تا خانوم بودن که میومدن مغازه .از بین این چندتا خانوم دوتاشون بیوه بودن که یکی جدا شده بود و نفر دوم همسرش فوت کرده بود که اسمش مریمه .خیلی از بچه ها بهم میگفتن تو مخ این مریم رو میزنی منم میکفتم اخه من ۳۲ ساله کجا مریم ۴۴ساله کجا خلاصه شرایط ب همین روال میگذشت و من هر روز بیشتر تو کفش بودم .واقعا کار ب جایی کشید که عاشق این زن شدم هرچند که قد و هیکل خوبی نداره ولی از نظره چهره بی نظیره .قدش ۱۶۵ وزنش ۸۰ تقریبا یه خانوم گرد و توپولو . چند باری که تو مغازه نشسته بودم بهش فکر میکردم که چجوری مخش رو بزنم همون موقعه ها پیداش شد و یه بار از همین موقعه ها بهش گفتم :چه جالب داشتم بهتون فکر میکردم که یهو پیداتون شد که در جواب گفت دل به دل راه دیگه .
(البته اینو بگم که هر وقت میومد مغازه با هم کمی خوش و بش میکردیم و خیلی سرسنگین نبودیم) وقتی که این جمله رو گفت واقعا قلبم از دهنم زد بیرون از شدت ذوق و خوشحالی . تقریبا ۴ یا ۵ ماه رابطمون ب همین روال میگذشت تا نزدیک روز ولتاین شد یکسری لوازم کادویی اورده بودم برای فروش بعلاوه یه شاخه گل که میخواستم بهش بدم چون میدونستم میاد واسه خرید کردن .اومد داخل مغازه مقداری خرید کرد و داخل مشما ی خریدش ی شکلات کادویی انداختم البته با کلی ترس و لرز چون همسایمون بودن و اگه به خانواده اش میگفت واقعا دیگه نمیتونستم تو اونجا کاسبی کنم .بعد شاخه گل رو هم از زیر اوردم بهش دادم که گل رو قبول نکرد فقط شکلات رو قبول کرد گفت گل رو ببر بده ب خانومت انگار ی پارچ اب یخ ریختن رووم .
خلاصه چند روز بعد دوباره اومد مغازه گفتم میخوام باهات حرف بزنم اگه میشه یه شماره تماس بده گفت بله حتما منم باهاتون حرف دارم تو دلم گفتم یا حسین وقتی یه خانوم اینجوری میگه قطعا حرف های خوبی نداره که شماره دادم بهش زنگ زد شروع کردیم ب احوال پرسی بعد گفت راستش ازت خوشم میاد ولی متاهلی .گفتم هرکسی جای خود اونروز نزدیک ب ۳ ساعت حرف زدیم و بالاخره راضی شد که واسه یکبار با من بیاد بیرون .نزدیک ب دو هفته با هم تلفنی حرف میزدیم و چت میکردیم از مشکلات از خانواده از همسرش که فوت شده و… و در ابن حین کمی بحث رو میبردم ب سمت سکس خلاصه بعد از دو هفته قرار شد بریم بیرون ساعت ۱۱ مغازه رو بستم زدیم بیرون رفتیم یه رستوران ناهار خوردیم .هر دومون منتظر ی فرصت بودیم که بشه سکس کنیم بهش گفتم سوییت اجاره میکنم تو دیوار یه سوییت پیدا کردم رفتیم رسیدیم ب مقصد .
وقتی داخل سوییت شدیم گفتم دوس ندارم کار حروم انجام بدیم قبل هر چیزی بیا صیغه محرمیت بخونیم که با یه سرچ تو گوگل جمله اش رو پیدا کردیم و خوندیم .
همو بغل کردیمو شروع کردیم ب حوردن لب همدیگه (قبلا بهش گفته بودم کاری میکنم که یادت نره ) رفتم سراغ گردنش کلی گردنش رو خوردم
اینم بگم دوتا تاخیری انداخته بودم بالا .
بعد ممه هاشو که سایزش ۸۰هس رو خوردم نوک ممه هاش عین چوب سیخ شده بود و زده بود بیرون واقعا هر دو خیلی عطش داشتیم همینجوری اومدم پایین و شلوارشو خواستم در بیارم که کمی مقاومت کرد چون بخدا که هردومون هنوز کمی از هم خجالت و شرم داشتیم خلاصه با کمی نازو نوازش شلوارش رو در آوردم واییییییی کوس ب اندازه ی کف دست توپول سفید لای چاک بشدت خوشرنگ .
شروع کردم ب خوردن هیچ حرفی نمیزد و کامل توو شُک و حس بود .بهش گفتم نمیخوای بخوری اومد نشست جلوم شروع کرد ب خوردن با تمام لذت جوری میخورد که انگار تاحالا کیر نخورده
خوابوندمش رو تخت پاهاشو دادم بالا فکر میکردم اماده س که بکنم تا ته بره توش همین کارو کردم و مثل ی دختره باکره تنگ بود چون میگفت ۱۲ساله بعد فوت همسرش با کسی نبوده چون یه دختر ۱۳ ساله داشت و واقعا راست میگفت با چند بار عقب جلو کردن و درد کشیدنش بهش گفتم نترس نصف بیشترش جا رفته و ارووم تر شد و تقریبا ۴۰ ۵۰ دقیقه سکس کردیم انواع پوزیشن های مختلف .
دست دومم هم یک ساعت بعد شروع کردیم . بهم گفت واسه بار اول که اینقدر خوب سکس کرده چون همسرش اعتیاد داشته و زمان سکساشون کوتاه بوده . الان نزدیک ب یک ساله گه با همیم و هر روز بهتر و بیشتر همو درک میکنیم و درد و دل میکنیم .ای کاش میشد ب طور رسمی و علنی همسرم بشه .
اگه دوس داشتین از بقیه سکسامون تعریف میکنم ب.
بد نوشتمو طولانی معذرت .
هر کی فحش هم بده به خودش داده چون ماجرای واقعیه زندگیم هس
بدرود

نوشته: آرش

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها