داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و خواهر زن مطلقه ام

دوستان سلام . قبل از‌هر چیزی بگم این داشتان نیست و واقعیته . اسمم سامان هست و خواهر زنم اسمش مریم و سمت خزانه زندگی میکردن . یه روز مریم ازم گوشی خواست تا گوشی خودش درست بشه . منم گوشی دومم رو دادم بهش بعد از یک مدت گوشی را بهم پس داد . از اونجایی که خیلی ب خودش میرسید توی کف این بودم که چجوری بکنمش . مخصوصا داشت کارای طلاقش رو انجام میداد . از روی کنجکاوی گوشی رو چک کردم دیدم چندتا پیام مشکوک مونده توی گوشی . بهترین فرصت بود برای کردن کوس و کون مریم . انقدر پیام دادم بهش و ابراز علاقه کردم تا راضی شد . با هزار مصیبت رفتم خونشون . وای همون اول بدون مقدمه پرید توی بغلم که سامان دارم دیوونه میشم تورو خدا سریع بکن . چیزی خوردی آبت زود نیاد . گفتم عجله چرا میکنی خوردم قرص . یه چند دقیقه ای گذشت از استرس شاید چند بار قفل درب واحد و اتاق خوابش را چک میکرد . خلاصه اومد توی بغلم . لباساشو در آوردم . جووووون یه سوتین و شورت قرمز ست توری پوشیده بود . از روی همون سوتین شروع کردم به خوردن سینه هاش . از شهوت نوک سینه هاش سیخ شده بود . دستمو کردم لای کوسش خیس خیس بود . ازم خواست یه خورده کوسشو لیس بزنم . لبه شورتش رو دادم کنار یه کوس کوچولو و سیاه لای پاهاش بود . شروع کردم به بوسیدن کوسش زبون ک زدم به کوسش خیلی مزه باحالی داشت لیز ش
ده بود . اومدم لای پاهاش و پاهاشو حلقه کرد دور کمرم . کیرمو کردم توی کوسش . رفت توش مریم گفت سامان میخام برات ساک بزنم گفتم مریم آخری موقع ارضا شدن . گفت باشه . محکم پاهاش دور کمرم بود . بوی کوسش تموم اتای رو برداشته بود . شروع کردم به تلنبه زدن . انقدر شیطون بود که با جیغ زدن و صداهایی که در میاورد منو به اوج لذت رسوند و داشتم ارضا میشدم . گفتم مریم داره آبم میاد گفت خفه شو قول دادی دیر آبت بیاد و بخورمش . گفتم داره میاد دست من نیست . با حرص کشید خودشو کنار و اومد زیر کیرم . به رگ زیر کیرم شروع کرد زبون کشیدن و با دستش کیرمو لمس کردن که یه دفعه آبم پاشید روی صورت
و بدنش . با زبونش با آبم و سر کیرم بازی میکرد . آخری هم همونجوری پاشی منو بوسید و رفت دوش بگیره . بعد از این قضیه یکی دو دفعه دیگه با هم سکس داشتیم.

نوشته: سامان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها