داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

لیسیدن کس خواهر زن

سکس با خواهر زنم گلم
اسامی مستعاره داستان هم واقعی اگر کسی باور نمیکنه نخونه
من کیوانم داخل ی خانواده اومدم که سه تا خواهرزن دارم یکی از یکی شاه کوس تر من اولش زیاد تو فکر نزدیکی و سکس با خواهر زن نبودم تا از سر بیکاری و وقت اضافه اسیر سایت انجمن کیر تو کس شدم و داستانهارو خوندم گفتم منم ی امتحانی کنم
ی چند وقتی بود تو فکر زری بودم من ۴۴ سالم هست و اون ۴۶ سالش فقط ی ترمز دستی داره که ی پسر داره ۱۴ سالشه همش باهاش میاد اینورو اونور خانمم بهم گفته بود که زری موهای کوسشو لیزر کرده منم بیشتر حشری شدم تا ببینم چیکار کرده تا یک روز که خونمون کسی نبود و خانمم رفته بود بیرون دیدم زنگ میزنن منم فکر کردم خانمم هست همینجوری درو باز کردم چون من همیشه تو خونه با ی شرت میگردم درو باز گذاشتمو رفتم تو اتاق داشتم کارامو میکردم که دیدم زری اومد تو درو بست رفتم دیدم زری اومده گفتم فکر کردم زنم هست گفت کجاست گفتم رفته خرید نشست منم با شرت رفتم تو حال گفت راحتی گفتم خونه خودم نمیتونم راحت باشم گفت چرا ولی من اینجام گفتم تو که خودی هستی رفتم براش ی چایی ریختم و اوردم تعارف کردم و برداشت چشمش به کیرم بود کیرم شق شده بود گفت من برم گفتم کجا حالا چایتو بخور بعد برو گفت باشه منم نشستم کنارش گفتم شنیدم لیزر کردی گفت چیو گفتم اونجاتو گفت اره با خنده گفتم میشه ببینم اگر خوب باشه به خواهرت بگم بره همونجا لیزر کنه گفت خوبه از من بگو نشون بده و از اون نه گفتم بابا نمیخوام بخورم که زد زیر خنده به زور شلوارو شرتشو ی جوری کرد که بالای کسش و ببینم صاف شده گفتم میخوام پایینترو ببینم چون من میخوام برا خواهرتو بلیسم میخوام ببینم چجوری زده تا به زور کشیدم پایینو ی دست رو چوچولش کشیدم که دیدم وا داد منم سریع دهنمو چسبوندم به کسشو مک زدم دیدم شل شد گفتم بیا رو تخت بزور اوردمش رو تخت گفت زشته من خیانت به خواهرم نمیکنم گفتم همین ی باره نگران نباش گفت دیگه خبری نیست گفتم باشه لختش کردمو ازش اب گرفتمو سینه هاشو مکیدمو اومدم سرمو چسبوندم رو کسش انقدر مک زدم که میگفت بکن دیگه منم کیوانو که به حد اعلی بلند شده بودو کردم تو بعد از یک ربع کردن دیدم شل شد منم ابمو ریختم تو گفت برا چی ریختی تو گفتم نگران نباش بچه دار نمیشی چون اب دهن مانع از بچه دار شدن میشه تو بغلم که بود گفت تاحالا شوهرم برام نایسیده بود گفتم هر موقع خواستی بگو من برات میلیسم ی لبخند از روی رضایت زد و گفت بسه دیگه اینم اشتباه کردم ولی دوستداشت ادامه داشته باشه بعدش سریع رفت خودشو شست و لباساشو مرتب کرد تا خانمم بیاد بعد از ی ربع دیگه خانمم اومد تو این یک ربع بهش گفتم ی برنامه میزارم با هم بریم ی مسافرت ی روزه با هم اونجا انقدر برات میلیسم تا حالت جا بیاد گفت تا ببینم چی میشه حالا ی برنامه براش چیدم بهش گفتم گفتش بزار ببینم ی جوری بپیچونم شوهرمو

نوشته: کیوان

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها