داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

خواهر زن زیبای من

سلام داستانی میخوام براتون بنویسم کاملا واقعای هست.من غلط املا هم زیاد دارم
من محسن 31 سالم خانومم هم 29 سالشه
من هم چنان عاشق همسرم هستم ولی خواهرش رو مخ دست پا زیاد میزنه،من قدم 180 وزنم 95 یکم شکم دارم. خواهر خانمم 27 سالشه قد 170 وزن هم 65 داره.من از نامزدیم تو کف خواهر خانومم بودم ولی چون بدرد زندگی نمیخورد من برا زندگی با اون هیچ تلاشی نکردم.
خوب بریم سر اصلا مطلب من 10سال از زندگیم میگذره ولی تو این ده سال تو کف این بودم فرصتی میشد میمالیدمش یادمه رفتیم خونه آشناها کف پای من خوابید بود دم صبح از بس با پا ،پاهاشو مالیدم ارضا شدم .یه روز گرم تابستانی برادر خانومم پیشنهاد کوه داد که شب اونجا بخوابیم من و خانمم و دختر و پسرم برادر خانومم و خواهرش شب خوابیدیم خانومم و کوچلو ها داخل چادر خواهرش هم بود اون دم چادر خوابید دم صبح از بس وسوس شدم سرد بود بلند شدم پتو رو بردم داخل چادر دادم روشون و یه دست به باسن خوش فرمش زدم از باسنش بگم بزرگ و کمر باریک سفید و بعد متوجه بیدار بودنش شدم خلاصه اون روش همش متلک و … تا چند ماه بد رفتاری میکرد. خلاصه بد از چند ماه بهتر شد،یه با برا کلاس سنتور داشتم میرشوندمش گفتم بابت اون رو معذرت میخوام و شروع به زبون ریزی کردم از اونجای که خانومم همیشه خونه پدرش هست بهش پیشنهاد کردم بریم خونه قلیون بکشیم و در حال دور زدن بودیم که یهو دست انداختم وسط پاش نمیدونم چی شد شل شد رفتیم به سمت خونه ما شروع کردم به لب گرفتن نفهمیدم کی لباس در اوردم و در آورد افتادم روش سینه هاش خوردم چنان خوردم آب از کوصش میومد آومد سراغ کوصش خوردم ارضا شد.بعد به شکم خابوندمش شروع به لاپای کردم چیزی نشد آبم آمد ریختم تو دستمال میدونم خیلی بد دلی بود اونم تو رابط اول اگر میریختم جایش شاید زده میشد و کیرم نخوابید دوباره شروع کردم که دیگه به دلم نبود گذاشتم کیرمو دم سوراخ کونش اول گفت نه بعد با اسرار گذاشت سر کیرم رو با وازلین چرب کردم گذاشتم دم سوراخ با کوچک ترین فشار رفت تو تعجب کردم ولی بیخیال تلمبه میزدم تا 20 دقیقه شد دیدم داره آبم میاد با اجازه آبم که حس کردم چند قطر بود ریختم تو کونش چند لحظه روش بودم بعد بلند شدم اونو بردم کلاس و خودمم رفتم خونه پدر خانمم از اون تاریخ هفته ای یک بار باهم رابط داریم من عاشق باسن خواهر زنم هستم

نوشته: محسن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها