درود به همه دوستان عزیز من محمد هستم و این داستان مربوط به چند روز پیشه راستی هجده سالمه و متین هم هم سنمه خوب از شادی تو پوست خودم نمیگنجیدم که بالاخره قبول کرد سالیان سال تلاش کردم که تبدیلش کنم به گی و موفق شدم پسر خوشگلیه سفیده با فیس عالی همیشه هم حسابی تیپ میزد از زمان بچگی تا اینکه چند روز پیش قرار گذاشتیم با هم گی بکنیم رفتیم خونه متین اینا که کسی خونشون نبودبا هم رفتیم دوش گرفتیم همزمان و من یکبار دیگه بدن زیبای متینمو دیدم 😍 قبلا تو استخرم دیده بودم ولی خوب این بار واقعا میتونستم بهش دست بزنم و لمسش کنم اونم میخندید و میگفت بالاخره به آرزوت رسیدیا پس از سالها تلاش 😂 قبلا چند باری هم بهش پیشنهاد گی داده بودم و خوب سر به سرش میذاشتم تو مسائل جنسی که متین بزرگی میکرد و چیزی نمیگفت فقط میگفت به شوخی که کتک میخوای ؟ یا میگفت اوسکلی و دیوانه ایو از این حرفها البته خود متین هم همچین آدم پاکی نبود و خوب دوست دختر خوشگل داره آخه خوشگله دیگه و چند تا دخترم کرده بود این بود که باید به خاطر رسیدن بهش زحمت بیشتری میکشیدم خوب بر گردیم سر داستان اصلی رفتیم حموم و همو شستیم از قبل دستشویی رفته بودیم و خودمونو حسابی خالی کردیم خوب رفتیم تو اتاق من به متین گفتم اول من میکنم متین گفت نخیر اول من بعدش من قبول کردم رفتم خوابیدم یه ذره وازلین مالید و شروع کرد انگشت کردن و بعدم یواش یواش کرد تو اولش یه ذره سخت بود ولی خوب بالاخره راه افتاد و شروع کرد به تلمبه زدن من خوابیده بودم رو تخت و متین هم خوابیده بود روم و تلمبه میزد خوشبختانه متین زود انزالی داشت و زودی آبش اومد و ریخت توم و حدودا دو دقیقه طول کشید یه نفس راحتی هم کشیدم از این بابت کشیدم که طولانی مدت گاییده نشم 😂 و خوب نوبت من شد اولش متین که بیحال بود گفت بیخیال و از این حرفا منم عصبانی شدم و رو همون تخت پاشو کشیدم و خوابیدم روش گفتم نمیذارم در بری ناقلا وازلینو بدون معطلی برداشتم کونشو چرب کردم و چند تا انگشت زدم و یواش کردم تو کونش اشکش در اومد ه آی و اویش شروع شد خلاصه خوابیدم رو و تا ته کردم توش به هر زوری بود یکذره کیرمو نگه داشتم توش و شروع کردم تلمبه زدن مثل سیاه پوستا کلفت و خنده دار آه آه میکردم و تلمبه محکم میزدم از دستش عصبانی شدم چون ظاهرا دیگه پایه نبود و به زور داشتم میکردمش اونم گفت بابا غلط کردما ولم کن اصلا من گی نیستم بعد کیرمو در اوردم و ازش معذرت خواهی کردم و گفتم که شرمنده هل شدم بعد دوباره به حالت داگی درش اوردم یه ذره دیگه وازلین مالیدم کیرمو کردم و شروع کردم به تلمبه زدن اونم هی آه آه میکرد یه دو دقیقه ای تو حالت داگی کردمش بعدهم یکی از پاهاشو دادم بالا و تلمبه زدم که اونم آه آه میکرد و آخر سرم ریختم توش خلاصه صادقانه بگم کردنش واقعا حال داد بعدم یکذره لباش رو ماچ کردم که اونم لذت بخش بود به متین گفتم بازم میخوای بعدا گی انجام بدیم ؟ اونم گفت نه حس و حالی ازش نگرفتم بعدشم بهش التماس کردم و خواهش اونم قبول کرد و گفت امید واره رابطه بعدیمون بهتر پیش بره خوب این بود خاطره دو سه روز پیش من و رفیق خوشگلم متین بعدا اگر باز هم با هم گی کردیم مینویسم و عکس از گیمون هم میذارم ببینم قسمت میشه تو عید بازم کون خوشگلشو مورد عنایت قرار بدم یا نه 😂 اینم بگم این یه خاطره بود نه داستان آقایون روش عن فکر نیان ایراد بگیرن بگن ای وای چرا گیومه نذاشتی چرا غلط املایی داری و این کوسشعرا خوب بدرود
نوشته: محمد