داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

منو تبدیل به یه جنده کرد

سلام. تقریبا یه سال پیش اتفاق افتاد. داستان طولانیه
من تهران دانشجو بودم با دختر خالم هم خونه بودم. یه آخر هفته ای اون برنامه ریخت با دوست پسرش بره شمال و منم که تنها بودم گفتم یکی از دوستام با رلش بیاد که مست کنیم حال کنیم.
دوستمم از همکلاسی هام بود که دوست پسرشو توی جمع دو سه باری دیده بودم. این رفیقم که معصومه اسمش بود از این تیپ آدما بود ک فقط انگار بنفیت میزد ولی چون چند بار با این پسره دیدمش فکر کردم رلشه
من کلا آدم سگ حشری بودم همیشه از هفده سالگی به دوست پسر اولیم دادم و واقعا عاشق سکس بودم. معصومه هم همینطور بود . حرفای جنسی بین ما زیاد رد و بدل میشد دیگه همش بحثا سکسی بود کلا ازون دوستا شد ک تا میدادی زنگ میزدی تعریف میکردی
خلاصه اون شب اومدن و پسره هم اومد من شروع کردیم مشروب خوردن رفتیم پیکای بدی میزدیم منو معصومه میرقصیدیم همو میمالیدیم جلو سامان (رلش)
دیگه همینجوری وسطش منو معصومه لب می‌میگرفتیم سامان اومد وسط ما رو بغل کرد کونمو چنگ گرفت از معصومه لب میگرفت من شوکه شدم اونا عین خیالشون نبود خیلی هم مست بودم رفتم نشستم ی لحظه . اونا می رقصیدن معصومه خیلی مست شده بود .
سامان اومد کنارم نشست رونمو شروع کرد مالیدن گفت چرا نشستی . من چیزی نداشتم بگم معصومه هم می‌میخندید میگفت نیست بدت میاد. منم خندم گرفت ک ی هو سامان دستشو برد رو کسم آروم میمالید. من فقط خشکم زده بود . جلو معصومه داشت منو میمالید و معصومه به یک طرفشم نبود ‌ .
که یه هو اومد لبامو بخوره و منم پاره بودم باهاش ادامه دادم و دستشو کرد تو شرتم تا اومد روم . دیگه من روی مبل خوابیده بودم داشت گردنمو می‌میخورد چشامو باز کردم دیدم معصومه با آهنگ قر میده مارو نگاه میکنه با نیش باز . یه دفعه دیدم سامان داره شلوارکمو در میاره من فقط نگاه متعجب میکردم بهش گفت حال میدم بهت الان که کلا در آورد بعد پاهامو باز کرد شروع کرد به لیس زدن . منم عاشق این کار بودم آه و نالم رفت هوا . خیلی خوب میخورد وسطشم وای نمیستاد
همینجوری داشت می‌میخورد معصومه گفت حال کن ریلکس کن می‌میخندید منم اصلا عقلم دیگه کار نمی کرد که جلوش سامان هی لیس میزد هی انگشتم میکرد . خیلی طولانی برام خورد و همین نکته باحالش بود که در اصل ترفندش بود بعدا فهمیدم . من ک چشام بسته بود متوجه شدم چند ثانیه طولانی سرش پایین نیست کیرشو حس کردم رو کسم . گفتم وای نکنی توش . بخاطر اینکه حواسمون نبود آبی چیزی توم نریزه که اونم همون لحظه کرد تو کسم و کلا اومد روم وزنشو انداخت روم شروع کرد تند تند کوتاه تلمبه زدن . منم جز ناله کردن کاری از دستم برنمیومد صدای معصومه رو میشنیدم که می‌گفت اها اره خوب بکنش دوست داره . واقعا داشتم جلو رفیقم میدادم. سامان از روم بلند شد و همچنان می‌میکرد منو تا یه دفعه معصومه اومد تاپمو بالا داد سینه هامو انداخت بیرون . سامانم سینه هامو گرفت تلمبه میزد که یه کم بعدش کشید بیرون رو شکمم ریخت ارضا شد. یه کم انگشتم کرد بعدش پاشد لباساشو پوشید.
منم با کمک معصومه رفتم حموم و بعدش خوابیدم .
اون شب گذشت و معصومه گفت آره ما بنفیت بودیم نه رل اونجوری اونم خیلی روی تو چشم داشت و اینا. آره خجالت داشت جلوش دادم ولی خیلی خوب بود خیلی برام خیلی خورد یه حس عجیبی بود ، حشر خالص بود.
گذشت و سامان شمارمو گرفت بهم پیام میداد که باز سکس کنیم منم اوکی بودمو سه چهار باری سکس کردیم همشم ارضا میشدم وسطشون. این واقعا چیز مهمیه چون خیلی از پسرا اصلا بلد نیستن ارضا کنن. یه شب که چت میکردیم پرسید سکس با دو تا پسرو دوست داری یا چند تا . منم میگفتم اره پیش نیومده. بعد گفت اوکیی یه روز یه نفر دیگه هم بیاد تو رو بکنه ؟ من گفتم نمیدونم . رفتم تو فکرش . یکی دو روز بعدش گفت جواب ندادی نمیخوام مجبورت کنم اصلا طرف میاد هرکار تو دوست داشتی . خلاصه مخمو زد . یه روز اوکی کردیم رفتم خونش دیدم تنهاست گفت ما شروع کنیم تا بیاد. خلاصه روکار رفتیم گفتم ک استرس دارم گفت اصلا میگم نکنتت فقط حال کن. با همین کس و شرا مخمو میزد. ما رفتیم روکار لختم کرد داگی بودم داشت کس و کونمو می‌میخورد که آیفونش زنگ زد درو باز کرد منو برد توی هال رو مبل . درو نیمه باز گذاشت بعدش اومد پاهامو باز کرد گفتم در بازه و اینا گفت الان میاد ک شروع کرد لیس زدن کصم و انگشتشو می‌میکرد توم منم مجبور بودم صدام درنیاد ولی نمیشد ریز ناله میکردم. تا یه پسره اومد تو وضعو دید گفت جون چه کسی. سامان پاشد هی لنگامو بازتر کرد هی می‌مالید کسمو جلو پسره میگفت اره خوب کسیه. یه حس عجیبی داشتم انگار جنده پولی بودم . چیزی نمیگفتم . تا پسره یه هو زانو زد انگشتشو کرد توم . اون لحظه سامان کیرشو درآورد تا ساک بزنم منم ساک میزدم اون پسره که اسمش ممد بود برام می‌خورد. داشتم حال میکردم از وضع . تا ممد پا شد کاندوم کشید رو کیرش گذاشت در کسم هول داد تو . منم آهم بلند شد . قرار نبود منو بکنه . شروع کردن آروم کردن سامانم سرمو می گرفت تا ساک بزنم . یه کم کرد منو بردن رو تخت . ممد گفت بشین رو کیرم من شروع کردم بالا پایین شدن روش . هی میزد در کونم . سامانم منو میدید جق میزد . خلاصه منو کرد ممد ابش اومد تو کاندوم کشید بیرون که سامان منو بکنه ولی کیرشو گذاشت دهنم چن ثانیه براش خوردم رفت کنار دیگه. سامان منو کرد تا آبش اومد ریخت تو دهنم و تموم شد.
من رو تخت ولو شدم که شنیدم ممد به سامان گفت دمت گرم و رفت بیرون. سامان اومد پیشم گفت آره خیلی حال داد و فلان. ولی یه حس عجیبی داشتم . نمیدونم انگار خیلی جنده شده بودم و حالم میکردم. دو بار دیگه تو هفته بعدش همینطور سه تا سکس داشتیم تا بار سوم .
بار سوم من وسط دادن بودم مث سگ داشت ممد منو می‌میکرد یه هو یه نفر اومد . کیر شقو در اورد جلو صورتم اونا میخندیدن من شک شده بودم. سامان سرمو فشار داد گفت بخورش دیگه باید بخوریش. واقعا سخت بود داشتم اونطور کرده میشدم کیر یه غریبه هم باید میخوردم. ولی سامان میگفت و من چون هی منتظر بودم اون آخرش منو بکنه انجام می‌میدادم. خنگ شده بودم . محمد آبش اومد. اون مرده هم که اصلا غریبه بود منو کلی کرد کیرشم خیلی گنده بود . اخرشم سامان منو کرد وسطشم هی با سوراخ کونم ور میرفت با اینکه من آنال دوست نداشتم. انگشت می‌کرد کونمو . دیگه اعتراض نمی کردم چون به دو نفر دادم تا سامان بهم برسه . انگار فقط میخواستم با اون سکس کنم ولی بخاطر اون باید به بقیه هم میدادم . هی میگفت عاشق سکس باهاتم عاشق اینم برات میخورم ارضا میشی دوس دارم سکست با بقیه رو هم ببینیم . من خر میشدم .
دفعه بعدی گفت بازم غریبه هست منو بردن ویلا . دو تا غریبه دیگه بودن باز دادم . دیگه روانی داغون شده بودم
باز خر میشدم انگار دوسش داشتم نمیدونم چی بود گفت یه برنامه دیگه ویلا بریم . من اون روز پاره شدم . چهار تا پسر منو کردن. چهار تا اصلا هم دروغ نیست واقعا نوبتی هی مشروب میخوردن هی منو میکردن. آخرشم سامان کار خودشو کرد کونمم باز کرد هم خودش هم دوستش منو از کون کردن و من جیغ میزدم . قشنگ دست به دست میشدم آخرش یکیشون هی کسمو می‌کرد هی کونمو می گایید دیگه صدام در نمیومد فقط گذاشتم بکنه. اون روز افتضاح شد . نه کاندوم گذاشتن نه هیچی ابشونو هرجام خواستن ریختن . اخریه کامل خالی کرد تو کونم . رفتم زیر دوش فقط گریه کردم
فقط گریه دیگه دیدم جون ندارم خیس اومدم بیرون رفتم رو تخت خوابم برد .
اون شب تموم شد و دیگه کلا تموم شد . ریدم به سامان گفتم قرار نبود کونم بزاری اونم گفت از اولش با همه چیز اوکی بودی حالا چرا گیر دادی و فلان خلاصه بهش گفتم دیگه نمیخوام ببینمت من به این همه غریبه دادم چون فکر میکردم تو اینهمه ارضام میکنی و در مقابل از سکس من با بقیه خوشت میاد پس به بقیه میدادم . اون شب دیدم که نه فقط انگار جنده داشتی . یه پوکر فرستاد .
یکی دو ساعت بعد یه مبلغ پولی اومد تو حسابم . پشتش سامان تکست داد که اره جندم بودی اینم مزدت. شماره کارتتم از معصومه گرفتم. خوب چیزی برای کردن هستی این همه دادی الان ادا تنگارو در میاری خنده داره ولی اوکی اینم پول جندگیت
اره آخرش این شد که منو واقعا جنده کرده بود معلوم نبود از اونا چقدر پول می‌میگرفت . دیگه جوابشو ندادم و با معصومه هم کات کردم کلا . واقعا به فنا رفتم کلی دنبال آزمایش رفتم که مریض نشده باشم . چیزی نشد ولی از خودم متنفر شدم . تا الانم دست به کسی نزدم میترسم همش. آره من کونم میخارید زیاد ولی ای کاش عقلم کار می‌میکرد فکر نمیکردم سامان گوه خاصیه . واقعا این فتیش های سکسی آدمو به فنا میده

نوشته: سمانه

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها