داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

مسافرت قشم با هواپیما

باسلام خدمت دوستان عزیز انجمن کیر تو کس
اسامی در این ماجرای سریالی مستعار میباشد
من نادر هستم 30 ساله و همسرم مژده 25 ساله،ماجرای ما از اونجا آغاز میشه که پس از ازدواج به مرور زمان که با همسرم برای گردش یا خرید بیرون میرفتیم همیشه بهم گیر میداد و میگفت چرا به زنها خیره میشی چرا چشم چرونی میکنی و از این حرفا،از حقیقت نگذریم من هم نگاه مینداختم البته با وجود همسرم ،نگاهام گذری بود،ماجرا به همین روال ادامه داشت بهم میگفت مگه چی کم دارم که نگاهت دنبال دیگرونه،از استیلش براتون بگم ،قد 173،وزن 64،باوجود باسن واقعا معرکه ای که داره ،اما سینه های رو به بالا ولی تقریبا کوچیکی داره که البته در حال رشده که میگن مادر بشه درست میشه،چشم وابروش که معرکه هستش،تو خیابون هم چشم خیلیها دنبالشه و خدا وکیلی خیلی خوش سکسه،به مرور زمان که گیراش ادامه داشت تا رسید به شب عید امسال که واسه خرید رفته بودیم هفت حوض،حواسم تو کار خودم بود که بهم گفت داری از پشت به کون یکی نگاه میکنی ،هر چی قسم خوردم باور نکرد و در عوض گفت کاراتو تلافی میکنم و مثل تهدیدات گذشتش میگفت واسه خودم یکی رو پیدا میکنم.
پس از تحویل سال نو تصمیم گرفته بودیم بریم قشم،رفتیم مهر آباد سوار هواپیما بشیم که دیدم یکی تو نخ همسرمه،تیپ و قیافش بد نبود سرش به تنش می ارزید،در این بین متوجه شدم که زنم بدش نمیاد نگاش کنه که بعدها گفت از سر کنجکاوی بود،سوار هواپیما شدیم اینا تو نخ هم بودن،یاد تهدید زنم افتادم با خودم گفتم ببینم چیکار میکنه و تا چه حد پیش میره،خودمو زدم به خواب ولی حواسم به طرف بود چون ردیف جلو سمت چپ ما نشسته بود،شماره هاشونو رد و بدل کردن ،بعد از حدود 1.5 ساعت رسیدیم قشم تو راه هتلی بودیم که از قبل رزرو کرده بودم ،دیدم زنم با خجالت میخواد یه چی بگه که بهش گفتم همه چی رو میدونم به خاک مادرش قسم خورد که از کنجکاوی بوده و همینجا تمومش میکنه،گذشت و از روز بعد پیامک ها و تماسهای طرف شروع شد،ول کن معامله نبود ،زنم بهم گفت ولی همه چی رو سپردم به خودش میخواستم ببینم کار به کجاها میرسه ،خیلی دوست داشتم شخصیت مغرورش رو داغون کنم،برگشتیم تهران ،طرف همش پیام میداد تا اینکه کار به پیامهای سکسی رسید ،از اندام زنم میگفت و میگفت که آرزو داره یه روز تو آغوشش بگیره،من همه چیرو به خودش میسپردم و در ضمن خیلی تحریکش میکردم،آخرش قرار شد توی پارک همدیگرو ببینن ،من هم با زنم رفتم و هواسم به طرف بود که فکر بد به سرش نزنه،حدود 3 ساعتی با هم گپ زدن بدون اینکه حتی دست به هم بزنن،البته زنم نمیذاشت ،برگشتیم خونه از اون شب به بعد پیامک سکسی دو طرفه شده بود،البته با هماهنگی من،یه هفته بعد قرار شد با هم برن بیرون رفتن ارتفاعات تهران و طرف یه حال خروسی با زنم کرد یه مقدارشو زنم تعریف کرد و یه مقدارش هم از آثار کبودی سینه و گردنش پیدا بود ،وقتی طرف ازش میپرسه چرا حاضر شدی باهام رابطه داشته باشی،زنم با راهنمایی من بهش میگه که شوهرم با یکی رابطه داره و این کار واسه انتقامه و طرف هم با خیال راحت پیش میره،ماجرا میگذره تا با اصرار پسره قرار میزارن پس از گشت و گذار و شام خوردن بیرون ،بیان خونه و یه شب خونه من با هم باشن ،طرف فکر میکرد که واسه دیدن خونوادم رفتم شهرستان،به زنم گفتم میرم خونه خواهرم بعد اینکه طرف با یه پژو پارس اومد دنبالش و رفتن گردش تا بعد شام بیان خونه ،من توی این فاصله دو تا میکروفن و دو تا دوربین میکرو که از قبل تهیه کرده بودم رو جاهای معین،جاساز کردم ،شغل دومم نصب دوربینه،پس از فعال کردن دستگاه،ازخونه زدم بیرون،شب رفتم خونه خواهرم و قرار شد به خواهرم بگم زنم امشب تو بیمارستان ،همراه یکی از دوستاشه که جراحی کرده،صبح از خونه خواهرم رفتم سر کار و حدود 11 زنم بهم زنگ زد گفت رفتش،دست و پا شکسته پشت تلفن یه چیزایی برام تعریف کرد تا بعد از ظهر اومدم خونه،طوری تو اتاق ،کناش نشستم که صدا و تصویرش رو بتونم ضبط کنم،چون همه اینا رو واسه مدرک نیاز داشتم شروع کرد از ب بسم الله تا آخرش رو برام گفت که چند بار وچیکارا کردن،شب شد گفت خونه بابام میخوام برم ،بیا با هم بریم ولی من از کنجکاوی فیلما ،فاصله محل کارم رو بهونه کردم و نرفتم و پس از رفتنش رفتم سراغ دستگاه دی وی آر،فیلم رو زدم جلو تا اونجایی که دیدم داره خبرایی میشه،حدود 11 شب بود تو شرایطی که من خونه خواهرم عذاب میکشیدم ،اونا داشتن لذت میبردن،زنم داشت ظرف میوه رو میشست که اون رفت از پشت بغلش کرد و شروع کرد به خوردن گردنش با اون لباسی هم که پوشیده بود ،طرف نمیتونست مقاومت کنه یه تاپ شلوارک ست صورتی قرمز پوشیده بود معرکه،اهنگ گذاشتن یه خورده با هم رقصیدن ویواش یواش رفتن سمت اتاق خواب،زنم بهش گفت نیا ،هر وقت لباس سکسی پوشیدم بیا تو اتاق،2 دقیقه بعد در حالی طرف وارد اتاق خواب شد که زنم با یه لکسی قرمز 100 هزار تومنی روی تخت من واسش عشوه می اومد،همه این کارا رو من بهش یاد داده بودم،پرید رو تخت بهش امون نداد شروع کرد سر تا پای بدنش رو خوردن،لبای قشنگی از هم گرفتن حدود10 دقیقه،همزمان با بدن زنم ور میرفت،همسرم تو فضا بود فکر نمیکردم بتونه تو آغوش کس دیگه ای آروم بگیره،گردنش رو خورد ،اومد رو سینه های زنم ،براش خوب می خورد ولی خیلی حرفه ای نبود اروم رفت سراغ کس خوشکل زن من که حالا میشد بهش بگی جنده،بندهای لکسی رو باز کرد و از تنش در اورد به پشت خوابوندش و شروع کرد به خوردن کسش خیلی خورد تا که زنم بهش گفت نمیخوام ارضا شم ،از داخل میخوام به اوج برسم، طرف یه مقدار اسپی زد و تا اثر کنه شروع کرد با هم ور رفتن،بعد اینکه اثر کرد کیرشو شست و داد زنم واسش ساک بزنه زنم براش طوری حرفه ای واسش ساک میزد که داشت شیره تنش رو بیرون میکشید،تخماش رو خورد و اروم اومد بالا تا نوکش کیرش رو که حالا در مقابل کیر من چیز خاصی واسش نبود رو داشت قورت میداد،زنم رو انداخت رو تخت و کاندوم کشید و شروع کرد گاییدن زنم ،اندازه کیرش از من کوچیکتر و ضخامتش هم خیلی کمتر بود در حدی که وقتی زنم رو میکرد،کاندوم رو کیرش بازی میکرد،ارضا شدن طرف نزدیک بود در حالی که زنم تازه داشت میرفت فضا،اون حرفی نمیزد ولی زنم بهش با ناله میگفت مهرداد کیرت رو میخوام منو پاره کن آههههههههههههههه عشقم محکمتر بکن که مهرداد ارضا شد زنم فکر نمیکرد اینقدر ضد حال بخوره آخه تا حالا نه تو وسط کار تو کف مونده بود و نه من قبل اون ارضا میشدم،به خاطر کلاسای سکسولوژی که رفته بودم خداییش حرفه ای ام،مهرداد با تلمبه های آخر رو زنم ولو شد و نشانه های ضد حال خوردن رو تو صورت زنم میشد دید ،فقط مونده بود گریه کنه،مهرداد پا شد شروع کرد به خوردن مجدد کس زنم ،اونم با دستاش سر مهرداد رو فشار میداد و ناله میکرد ،همزمان با دو انگشت تو کس زنم فرو کرد ، جلو عقب میکرد زنم تو فضا بود دیدم با دستاش داره تشک رو چنگ میزنه و همزمان با ناله های شدیدش ارضا شد و رفت تو بغل مهرداد ،اون دوباره شهوتی شده بود کاندوم رو در اورد ،کیرش رو داد دهن زنم و اونم براش حرفه ای ساک میزد تقریبا با اصرار زیاد راضیش کرد که از کون بکنتش ،کونی که به خاطر گاییده شدن توسط من ،راهش واسه لوله خودکار مهرداد باز بود،پس از اینکه مهرداد دوباره ارضا شد اونا خوابیدن ساعت 10 صبح بیدار شدن بعد از خوردن صبحانه،رفتن حموم یه بار دیگه دو تاشون ارضا شدن و مهرداد خداحافظی کرد و رفت،

اونا بعد این ماجرا چند بار دیگه با هم رابطه داشتن که سر فرصت واستون مینویسم و دارن هر چند زنم به قول خودش هیچ لذتی نمیبره ولی در کنار من جبران میشه براش،ازمهرداد بگم که یه خواهر 28 ساله داره که شوهرش بر اثر تصادف فوت شده ،بعد از آشنایی زنم با مهرداد،ادرس اونارو با شماره تلفن پیدا کردم و بدون اینکه خودمو معرفی کنم جریان رو به خواهرش گفتم،جدیدا با خواهرش خیلی صمیمی شدم تا حدی که تصمیمش رو واسه مسافرت به اوکراین عوض کردم ،اخه بعد از فوت شوهرش به قول خودش هیچ کس رو نداشت و میخواست بره اوکراین پیش داییش،ولی حالا حداقل روزی 1 ساعت با هام تلفنی درد دل میکنه و اونم مایه آرامش من شده هیچ نظر بدی بهش ندارم و دارم برنامه ریزی میکنم واسه یه عمر باهاش برم زیر یه سقف چون زنم لیاقت عشق منو نداره ،اونقدر به مهرداد وابستش کردم که یه روز هلش میدم تو زندگی مهرداد،با قولی که خواهر مهرداد واسه ازدواج بهم داده،امیدم رو به زندگی دوباره به دست آوردم،تصور کنید آینده ،مژده باید منو کنار خواهر مهرداد ببینه،هیچ چی براش زجر آور تر از این نمیشه واسه تلافی تحقیرهاش،من بارها بهش گفتم دستم به جز تو به هیچ زنی نخورده ولی باورش نمیشد ولی اون تا حالا حداقل 10 بار با مهرداد خوابیده،ضمنا اینو بگم الان که داشتم ماجرا رو واستون مینوشتم خواهر مهرداد پیام داد که ((عاشقتم امید دوباره زندگی من))،قرار گذاشتیم فردا واسه اولین بار بریم پیش مشاوره واسه راهنمایی گرفتن .
دوستون دارم خدا نگهدارتون.

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها