داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خونه خالی و اتفاق اون شب

می خوام اولین داستانمو و شاید هم آخریش توی انجمن کیر تو کس براتون بذارم البته به پیشنهاد ساینا جون .
اسمم سامی ه 23 سال سن دارم نمی گم آدم خوشتیپی هستم ولی می خوام بیشتر قیافمو توی ذهنتون تجسم کنید 180 قدمه 71 وزنه در کل بدک نیسم کیرم 17 الی 18 سانته تازگیه اندازه نگرفتم ، بدنم ورزیدس یه مدت بصورت حرفه ای ورزش رزمی کار کردم و در کل آدم بد ریختی نیسم بذارید از اصل داستان دورتون نکنم ولی اخرش دوستانه فهمیدم نظر بدین اونم از نوع سازنده و مثبت
یه روز عصر مغازه بودم که داداشم زنگید گفت شب خونه فلان فامیل دعوتیم
میایی ؟؟ گفتم نه نمیام
یکم هوا تاریک شده بود می خواستم برم خونه با بی حوصلگی یهویی یه فکری به سرم زد
یکی از جی افام دانشجوه خونشون یکی از شهرهای نزدیکه ولی چون دانشگاه اینجا قبول شده اینجا خونه گرفته با دوستاش
گفتم امشب برم دنبالش خونه هم جوره پس یه حال مشتی باهاش بکنم
قبلا هم باهم رفته بودیم بیرون . به محض اینکه بهش اس دادم گفت نیم ساعت طول می کشه تا آماده شم
منم گفتم اوکی . یه نیم ساعتی توی خیابونا ول چرخیدم بعد رفتم سره کوچشون
بهش میس دادم ، عجله از در اومد بیرون قند تو کونم آب شد
یه تیپه باحال از مدل مو و رژ لب و مانتو و شلوار و کفش زده بود خوشکل خانوم ژیلاس 23 سال سنشه یعنی میشه گفت هم سنیم قد 165 الی 170وزنشم یه چیزی میونه 55 الی 60 فک کنم البته توی دستای من اینطوری نشون میده . سینه های بزرگ سایز 80 صورته تقریبا سبزه موهای وزوزی ولی باسنش زیاد بزرگ نیست و کمرش هم معمولی ولی خوش خنده و ناز .
گفتم امشب یه کونی ازت بکنم که تا 10 روز نتونی راه بری.
بعد یه دربست تا جلو در خونمون یواشکی رفتم درو باز کردم و رفتیم تو نکنه یکی از همسایه های فضول از پنجره و …
توی راهرو هنوز نرفته بودیم تو هال یه لب ازش گرفتم داشتم از شق درد می مردم ولی هرچی به قرارهای قبلی فک می کردم کونم می سوخت و حس کیر مردگی بهم دس می داد(یه حسیه تو مایه های کون سوزی ) چون قبلا اصلاً نمی زاشت بذارم کونش می گفت اصلا نمیشه و درد داره و از این جور بهونه ها
منم کلی وسیله و امکانات ؛ کرم و بی حس کننده و … آماده کرده بودم واسه همچین شبی که تا مانتو شو در آوورد منم اونا رو آماده کردم .شروع کردم به پیاده کردن نقشه و بعد از کلی مخ زنی و لب و مالش و ماساژ یهویی لخت بغل هم بودیم
موهای وز وزیWOW
کلی لبشو خوردم وقتی به کسش دس زدم خیسه خیس بود از فرصت استفاده کردم و با کرم حسابی دورو بره رونو کونشو چرب کردم
یکم لاپایی زدم دیدم نه اینطوری کرمم نمی خوابه به یه بهونه ای گفتم به شکم بخوابه تا از پشت بذارم لای رونش
اونم قبول کرد ، ازش یه خواهش کردم که یه بالشی رو که بغل دستم بود بذاره زیره شکمش ، طوری که قمبل کنه جلوم. اونم قبول کرد . حالا نوبت تیزی و پاتک من بود . یکم سینشو مالیدم و چلوندم بعد با دسته راستم سره کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش و خودمو انداختم روش ، فک کنم به نقشه شومم پی برده بود گفت نکنی توش تورو خدا
منم گفتم فقط اولش درد داره اونم هی وول وول می خورد و خودشو تکون می داد انگار حس کرده بود امشب قراره دهنش سرویس بشه و اصلاً نمیذاشت درست تنظیم کنم ، یهویی تمام وزنمو دادم رو کیرم که 18 سانته و فشارش دادم بره تو
بعد 1 ثانیه دو تا جیغ و شد سه تاو چهارتا جیغ
گفتم چته الان عالم میریزن اینجا پدرمونو در میارن خیر سرمون یه شب فرصتو غنیمت شمردین و داریم استفاده مثبت می کنیم
از ترس جیغ هاش پردیم عقب
بهم گفت …
به نظرتون چی گفت بهم ؟؟ ؟؟
گفت کثافت پردمو زدی!!
گفتم چی میگی واسه خودت !!
گفت بخدا کردی تو کسم احمق …
منم هول شدم برشگردوندم
وایییییی
WOoooW
از کسش داشت خون میومد …
اونم نه بقول این جلقی یه قطره و دو قطره …
داشت مدام ازش خون میومد ، تازه به خودم اومد دیدوم داره میلرزه چشاش پره اشک شده بود مثه یکی که با تیر پاشو زدن نیم تنه پایینش بی حس و حرکت شده بود
تازه فهمیدم چه گوهی خوردم …
ولی الان باید چیکار کنم !!!
عجله 20 ، 30 تا دستمال کاغذی مالیدم به سوراخ کسش
اونم مات و مبهوت داشت منو نیگاه می کرد. مدام تکرار می کرد الان چیکار کنم ! چه خاکی روی سرم بریزم ؟!
یه لحظه به کیره خودم نیگاه کردم دیدم بله سرش خونیه و …
ولی کاملا خوابیده بود از اون 18 سانت 4 سانتش مونده بود یه لحظه فکرمو جمو جور کردم رفتم کیرمو شستم و اومدم انگار 2 تا پاش فلج شده نمی تونست بلند شه آدم اعصابش خورد می شه به همین راحتی می گن پردمو زدن و منم هیچکاری نکردم و ریلکس بودم آدم تا خودش توی اون موقعیت نیفته نمی فهمه پرده زدن چه جوریه و طرفش چه حالی بهش دس میده
تازه اگه ناخواسته هم باشه واییییییییییییییییییییییییییییی
وا ویلا
دستشو گرفتم و بزور بردم حموم کسشو شستم از درد سوزش مثه شیره آب اشک می ریخت
انگار بهش تیر زده بودن
به زور قدم بر می داشت
انگاه از زانو به بالا با چسپ دو قلو بهم چسپده شده
من اعصابم خورد
سرم داشت از درد می ترکید
کسشو شستم ولی باز خون ازش میومد
بشدت ازش خون میومد
خداییش خودم رنگم زرد شده بود اینقد خونریزی داشت عجله 5.6 تا دستمال کاغذی بهش دادم گفتم بذار روش و شورتتو پات کن
گفت لامصب نمی تونم پاهامو باز کنم شورت پام کنم فک می کنی دارم ادا میام گفتم می دونم ولی سعی خودتو بکن
خودم پاهاشو یکی یکی بلند کردم و شورتو شلواره تنگشو پاش کردم پسرا اینو بهتر درک می کنن تا دختر خانوما چون تجربه ختنه دارن آدم از اول که ختنش می کنن دامن پاش می کنن حالا اینم یه شکل از برده شدن آلت بود و من داشتم به زور شلوار پاش می کردم اونم از درد و سوزش شدید به خودش می پیچید و اشک می ریخت . دختره 23 ساله رو از پا در آوورده بود
اصلا فکرشو نمی کردم اینقد عذاب آور و درد داشته باشه منم مثه 70 درصد پسرا فک می کردم مثه یه لایه نازک پوستیه که با فشار کوچولو پاره می شه و دردش هم مثه یه جای چنگ انداختن یا یه زخم سطحیه و ولی …
همش به خودم لعنت می فرستادم که چرا بخاطره یه حسه 2 دقیقه ای که با جلق هم به دست میاد چرا خودمو بدبخت کردم
به هر حالی بود مانتو و روسریشو تنو سرش کردم و مثه مریضایی که از بیمارستان میان بیرون دستشونو می گیرن تا سوار تاکسی شن منم دستشو گرفته بودم تا سوار یه تاکسی شدیم . رسیدیم سره کوچشون و پیاده شدیم
گفتم برو خونه تا بهت اس بدم
تا دم در اسکورتیشو کردم و …
عجله رفتم سمته یه داروخونه شبانه روزی که اون موقع شب باز بود 2 بسته ال دی و 7.8 تا بی بی چک خریدم و رفتم سمت خونشون
بهش اس دادم بیا دم در
10 دقیقه طول کشید تا بیاد دم در
ازش پرسیدم حالت چطوره گفت دارم از درد می میرم زود باش خودمو رو پاهام نمی تونم تحمل کنم عجله قرصا رو با اونای دیگه بهش دادم گفتم طریقه استفادشون روی جلدشونه گفت باشه و رفتم سمته خونه .
شکم خالی، نه شام خورده بودم ، بی حال ، اعصاب خورد
وایی
داشتم از اتفاقع نیم ساعت پیش هم شاخ در میووردم
به همین راحتی آیندمو دگرگون کردم
کلی فکر به سرم زد
گفتم در میرم
میرم خارج
میرم مسافرت تا آب از آسیاب بیفته ولی اون بدبخت چی !! اون که حتی نگفته بود باید عقدم کنی
من چرا اینقد پلید شدم!!! رفتم یه ساندویچی و … اومدم خونه و بهش اس دادم بهش قول دادم که ترکش نکنم که تا درسش نکنم ترکش نکنم خودشم می دونست من از ازدواج و متأهلی بدم میاد واسه همین گفت نمی خواد میرم خودکشی می کنم گفتم نه می ریم درستش می کنم بعد اگه خواستی باهم باشیم که هیچی اگه هم نه که من سره آیندت قرار نمی گیرم فرداش از دوستم خواستم آمار یه ماما رو واسم بگیره اونم آمار و گرفت و گفت اینقد خرج داره و این دردسرها
الان 4 ماه از اون ماجرا می گذره و من هنوز با دوستم در ارتباطم ولی پردش هنوز به همون حاله
بهش هم پیشنهاده سکس ندادم قسم خوردم تا درستش نکنم به هیچ دختری نزدیک نشم
هدفم از این داستان سنگینی و شدید بودن درد اون لحظس که ما مردا ازش نمی دونیم تا در اون شرایط نبینیم طرفمون چی می کشه و دختر خانوما هم توجه کنن خواهشن یا اصلا به مکان خالی با دوستشون نرن یا اگه موقعیت پیش اومد خودتون هم پایه بودین بفمین عاقبتش چیه !! بی کسی ، بی سرپناهی ، نامردی دوس پسرتون ، جدایی ، کسی ساپورتتون نمی کنه
خلاصه آخرین و کمرنگ ترین موردش که توی 100 نفر یکی پایه میشه ازدواجه پس مواظب خودتون باشین
از من گفتن
این داستان هم جنبه آموزندشو بگیرین و بفهمین یکی می گه پردمو زد ویا پردشو زدمو یه آب هم روش کاملا دروغه

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها