داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

زن بیوه و دخترش

علیرضا هستم ۴۵ ساله و متاهل . حدود ۶ ماه پیش وقتی داشتم از سر کار به سمت خانه میرفتم تو مسیر یه خانوم جا افتاده دست بلند کرد . وایسادم آمد گفت فلان جا میری ؟ گفتم بفرمایید میرسونم شما را.
خلاصه بعد ۲۰ دقیقه رسیدیم به مقصد ، تو مسیر از خودش گفت که شوهر نداره و تنها زندگی میکنه و بچه هاش رفتن سر خونه و زندگی خودشون . موقع پیاده شدن شماره خودم رو بهش دادم و گفتم کاری داشتی زنگ بزن .
دو سه روز بعد زنگ زد و گفت وقت داری امروز بیایی خونه من ، پکیج خاموش شده برام روشن کنی . گفتم باشه میام . رفتم و رسیدم سر خیابون شون . زنگ زدم آدرس دقیق داد و رسیدم در خونش . زنگ واحد … زدم و رفتم بالا . تا در واحد رو باز کرد از دیدنش تعجب کردم و ناخواسته کیرم راست شد. تیپ زده بود و آرایش کرده بود ، قد متوسط با سینه های سفت سر بالا و یه کون گرد .
رفتم تو و دست دادم و نشستم . چایی و میوه آورد و آمد نشست کنار من . بوی عطرش مست ام کرده بود . دستم و گذاشتم روی پاش .کم کم میرفتم بالا به سمت کوسش . یهو ناله ای کرد و دست منو فشار داد لای پاش . منم فوری لبم و گذاشتم رو لبش . بعد چند دقیقه هر دو لخت مادرزاد بودیم و کیر ۲۰ سانتیم رو تو کوس تپل و قلمبه اش جا کرده بودم . خلاصه اولین جلسه تموم شد و چند بار دیگه رفتم خونش . آخرین بار که سر شب رسیدم خونش و شروع کردیم راند اول که تموم شد ، تلفنش زنگ خورد . جواب داد ، دخترش بود . صحبت اش که تموم شد گفت دخترم بود ، میگفت شب برم پیشش ، چون شوهرش شکار بود . گفتم خوب تو چی گفتی : گفت بهش گفتم مهمون دارم تو بیا اینجا . من تعجب کردم و گفتم آخه اون بیاد راحت نیستیم . گفت نگران نباش من با دخترم راحتم . بعد گوشی رو برداشت زنگ زد به دخترش و گفت از اونا داری ؟ اگه داری بیار که می‌خواهیم تا صبح حال کنیم . من کنجکاو شدم و گفتم چی گفتی دخترت بیاره ؟ گفت بزار بیاد متوجه میشی . خلاصه بعد نیم ساعت دخترش آمد ، خیلی از عکساش قشنگ تر و جا افتاده تر بود . با یه کون قلمبه و تپل .
خلاصه آمد و شام خوردیم و بعد شام بساط قلیون و گذاشتیم . نیم ساعت بعد مریم به دخترش گفت : آوردی ؟ اونم گفت آره . بهش گفت پس معطل چی هستی وردار بیار . رفت سر کیفش و یه کیف کوچیک تر با خودش آورد . یهو دیدم دو تا فندک و یه پایپ درآورد . گفتم اینا چیه ؟ گفت دو تا پک بزنی میری فضا و تا صبح حال میکنی . من کیرم یه تکونی خورد . خلاصه آماده کرد و اولی رو خودش گرفت ، دومی رو گرفت لب تو لب داد مادرش . بعد برای مریم جون گرفت و گفت بده به علیرضا ، لب تو لب با من شد و دود رو تو دهنم خالی کرد . دومی رو برای من گرفت و گفت بده به مادرم. بعد سه چهار پک دیدم واقعا تو فضام . تا به خودم آمدم دیدم منو لخت کردن و افتادن به جون کیرم . شهوتم چند برابر شده بود . دخترش بلند شد یه فلش وصل کرد به تلویزیون. پلی کرد ، دیدم به به فیلم سوپر . خلاصه شروع کردیم به سکس و بکن بکن . دخترش گفت هر وقت احساس کردی آبت میخواد بیاد بگو یه دونه برات بگیرم .
خلاصه تا ۶ صبح مادر و دختر رو از کوس و کون کردم و آخرش آبم رو تو کون دختره خالی کردم .

نوشته: علیرضا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها