داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

کاش اون شب مشروب نمیخوردم

بیست و چهار سالم بود شش ماهی میشد که با فریماه دوست بودم رابطمون بالا پایین داشت اون شب نمیدونم چم شده بود اما شدید حشری بودم گوشیو برداشتم و بهش پیام دادم بیداری اونم گفت نه خوابم خندیدم و یکم چرت پرت گفتیم گفتم حسابی حشریم هر ماه میومد پیشم و کنترل شده سکس میکردیم گفتم پاشو بیا اونم اومد مشروبو خوردمو لاس زدیم شجاع تر و بیخیال تر شده بودم سرتون رو درد نیارم همینطور که مثل همیشه رو چوچولش میمالوندم کردم توش جیغ زد خونریزی کرد و صدای گریه هاش دنیارو آورد جلو چشمم یک شب برام صد شب گذشت دنیا رو سرم خراب بود اون خاستگار داشت اونم چه خاستگاری طرف پولدار گردن کلفت اما فریماه قانع نبود هم پول اونو میخواست هم چشمای رنگی و بدن بی صاحاب مثلا خوشگل منو
همون شب انقد منو زد که تمام صورتم پر چنگ بود راستش ترسم به شرفم غلبه کرد اصلا بحث این نبود که وایسم بگیرمش و زنم بشه و پاش بمونم طرف خاستگار متعصب پولدار داشت و من تمام برنامشو خراب کرده بودم دودوتا چهارتا کردم و فهمیدم اگه بمونم فقط به فنا میرم فریماه دایم تهدیدم میکرد اما زیاد گرد و خاک نمیکرد که صداش نپیچه خونه رو پنجاه میلیون ماهی پونصد اجاره کرده بودم و صاحب خونه هم دنبال خریدار اورده بود و منم دنبال خونه بودم چه بهونه ای بهتر از این برای رفتن دیگه وقت فر کردن و دنبال خونه گشتن نبود باید فقط فرار میکردم من یه پسر منزوی اجتماع گریز ترسو و فریماه یه دختر زرنگ و گرگ و هفت خط روزگار پولمو گرفتمو رفتم شمال یه ویلا رو به دریا اجاره کردم پس اندازم داشتم و تونستم میخواستم رها باشم از همه جا فریماه بهم زنگ و پیام میداد خشونتش چهار برابر شده بود عین سگ میترسیدم باورم نمیشد انقد از یه دختر بترسم دو سه ماهی تنها بودم تا اینکه یکم ترسم ریخت و عین احمقا به خودم مغرور شدم و به یکی از دوستام گفتم کدوم شهرم اون شب هم اتفاقا یکم خورده بودم و شل بود بدنم اومدم سمت خیابون که برم سمت مغازه یوهو یه ماشین اومد جلوم نگه داشت و دونفر اومدن پایین و منو با کتک کردن تو ماشین تو طول مسیر سه نفر گرفته بودنم جم نخورم ریده بودم به خودم ماشین و نگه داشتنو یکیشون که کچل هیکلی بود زد تو سرم و گفت گمشو تو منو بردن تو خونه و فریماه و دوست فریماه نازیلا اونجا بودن فریماه سیگار میکشید گفت چته چرا مثل سگ میلرزی بعد خندید با نازیلا کچله یه پسی بهم زد و گفت سلام کن به خانم سلام کردم و فریماه خندید اومد سمتم یه لبخند بهم زد و سیگارشو چسبوند رو نوک سینم عین یگ لرزیدم و سوختم خندید با نازلا اومدم فرار کنم دوباره کچله پامو گرفت و منو زد زمین هم مست بودم هم ضعیف هم اون سه نفر هیکلی بودن فریماه گفت
دستشو ببندین دستمو با یه چیز سفت بستن پاهامم بستن و یه چیز توپ مانند کردن تو دهنم فریماه اومد جلو گفت امشب میخوام تلافی کنم و پردتو بزنم منو خوابوندن به پشت دوتا از پسرا نگهم داشتن و کچله کونمو باز کرد شروع کردم به التماس فریماه با یه دیلدو اومد سراغم گذاشتش رو سوراخم کلی چرب کرد من به گریه و التماس افتادم گفتم ولم کن التماست میکنم غلط کردم گه خوردم فریماه گفت نه عزیزم هنوز که گه نخوردی دیلدو رو چسبونده بود بهم یوهو با فشار کرد توم سرش رفت توم احساس پارگی وحشتناک داشتم پسرا بهم پسی میزدن و میگفتن یه دختر داره میکنتت من از درد داشتم میمردم گریه میکردم
و فریماه بی مروت تا ته کرد توم قشنگ جرم داد یکم نگه داشت گفت پردتو زدم جنده و شروع کرد به تلمبه زدن حالا نکن کی بکن کونم خونی و خیس بود و حس پارگی داشتم تا ته توم نگه میداشت و در آورد و اومد جلوم جابر یکی از اون مردا رو کیرش کاندوم کشید و کوبید توم حالا نکن کی بکن جرم میداد کچله کیرشو گرفت جلو صورتم و گفت بخور مثل سگ میترسیدم کردم تو دهنم گفت آفرین پسر خوب و تا حلقم میبرد من فقط گریه میکردم و فریماه اشکامو پاک میکرد و میگفت نترس فقط میخوام مثل خودم شی پاهامو دادن بالا و نوبتی کونم میذاشتن و بعد یک ساعت گاییدن دهن و کونم توسط سه تا مرد کیر کلفت فریماه گفت ب
ریزید آبتونو رو صورت حقیرش و نوبتی صورتمو پر آبکیر کردنو خندیدن از کونم خون میریخت و پاره بودم فریماه اومد بالاسرم کف پاهاشو که بوی کمی عرق میداد گذاشت رو صورتم و فشار داد دوتا پسرا اومدن دورش دستشون رو گرفت و ایستاد رو صورتم کف پاش صورتمو له میکرد و آب کیرارو رو صورتم میچسبوند از رو صورتم اومد پایین و نازیلا رفت رو فیسم نازیلا تپل بود و قشنگ لهم کرد به پای فریماه افتادم گفت پامو بوس کن یالا کونی تا ولت کنم تند تند پاشو بوس میکردمو میگفتم فریماه گه خوردم ولم کن با کف پاش زد تو صورتم و گفت حالا وقتش دستو پامو گرفتن طاق باز خوابوندنم فریماه نشست رو صورت
م شلوارشو کشید پایین زور زد و کلی عن شل ریخت رو صورتم بازم زور زد و بشتر ریخت رو سر و گردنم بوی خیلی بدی میداد و خندیدن همه فریماه با حالت خاصی گفت ریدم روت و بلند شدو کونشو با دستمال پاک کرد گفت رفت و یه شلاق آورد و شروع کرد به زدن در کونم صورتم عن مال بود و کچله و نازیلا کف کفششون رو سرم بود و فریماه بی رحمانه کونمو شلاق میزنه گریه میکردمو میگفت مثل سگ زوزه بکش یه ربع منو زد بعد بلندم کردن و بردن پرتم کردن تو حموم و رفتن غذا خوردن و خندیدن بعد دو ساعت اومدن منو شستن و بعد بیهوش کردن چشامو که باز کردم دم ویلام بودم حس لجن بودن داشتم اما از اون ترس رها بودم
و دیگه استرس فریماه رو نداشتم شکایتم نکردم چون هم مقصر بودم و عذاب وجدانم کم شده بود هم قانونا پام گیر بود هم نمیتونستم با خانواده ی شوهر فریماه طرف شم تمام این تشکیلاتم فریماه با پول راه انداخته بود اینم خاطره ی تلخ من بود برای همین توصیه میکنم اگه جنبه ندارید در هنگام مستی کارای مهم رو انجام ندین.

نوشته: شایان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها