زنم زمانی زنداداشم بود (۴ و پایانی)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

مونا یه شام درست کرد و یه تیپ خوشگلی هم زده بود.یه شلوار جین تنگ با یه تیشرت تنگ همون مدلی که دوست داشتم. کون مونا توی شلوار جین و ساپورت کامل برجستگی‌هاش مشخصه و همیشه قبل سکس یکی از اینا رو میپوشید و خیلی حشریم میکرد. نه من نه مونا اهل مشروب نبودیم و مرتضی هم جلوی ما مراعات میکرد. منتظرش شدیم بیاد وقتی اومد با تیپی که زده بود هم من هم مونا دهنمون باز موند یه تیپ کت و شلوار مشکی اسپورت پوشیده بود تا الان ندیده بودمش اینجوری. نشستیم گپ همچی میزدیم مونا هم پذیرایی کرد و نشست پیشمون . گفتم شام بخوریم اول یا چی؟ گفت نه شام بخوریم سنگین میشیم بذارش برا آخر شب زیادم گشنم نیست بذار اول مونا جان خوب انرژی‌مو تخلیه کنه بعد. یه اشاره کردم بهش که میتونه شروع کنه. بلند شد کتشو دراورد و نشست پیش مونا دست انداخت دور گردنش و گفت دلم برات تنگ شده بود جنده من مونا هم گفت منم دلم برا کیر خوشگلت تنگ شده عشق من . شروع کرد لب گرفتن. منم روبروشون نشسته بودم و این منظره لذت میبردم وقتی میدیدم زنم توی بغل یکی دیگه در حال عشق بازیه . دیگه اون حس ناراحتی و عصبی رو نداشتم و خیلی داشتم لذت می‌بردم ‌. مونا دکمه های لباس مرتضی رو یکی یکی باز کرد و مرتضی هم تیشرتشو دراورد و شروع کرد سینه هاشو خوردن . و از رو شلوار دست می‌کشید روی کسش. خواست بلند بشه برن تو اتاق خواب که گفتم نه اول اینجا شروع کنید. مرتضی هم گفت جووون باشه زن جنده زنتو رو مبل برات میگامش. گر چه از توهین و فحش خوشم میومد اما مرتضی حواسش بود خیلی زیاده روی نکنه. خیلی خوب بود این بشر. هیچ موقع قصد سو استفاده کردن نداشت. کاری نمیکرد که من ناراحت یا خلاف میلم باشه.
مونا کمربندشو و دکمه و زیپ شلوارشو باز کرد جلوش نشست و شروع کرد ساک زدن . مرتضی هم چشاشو بست و حال میکرد. مونا هم یکم وحشیانه براش ساک میزد کلا کیرشو میکرد توی حلقش و پر سر و صدا میخورد کیرشو. مرتضی بلند شد و جاشو با مونا عوض کرد شلوارشو باز کرد و از پاش درآورد شورت هم نپوشیده بود. پاهاشو باز کرد و کسشو لیس زد. مونا هم صداش دروامد سر مرتضی رو فشار میداد رو کسش که بیشتر بخوره کسشو. منم بلند شدم رفتم کنارش نشستم سینه هاشو گرفتم و لباشو که تا چند لحظه پیش دور کیر مرتضی بود و میخوردم رفتم رو گردنشو و مک میزدم. نردیک ارضا بود که به مرتضی گفتم با کیرت ارضاش کن این جنده رو. بلند شد شلوارشو درآورد و نشست بین پاهاش و کیرشو یکم رو کسش بالا پایین کرد و اروم کردش داخل مونا داشت بیهوش میشد از این همه لذت. تلمبه هاشو شروع کرد منم شلوارم درآوردم رفتم بالا سر مونا کیرمو گذاشتم تو دهنش. برام ساک زد. مرتضی تلمبه هاشو تند تر کرد میکوبید تو کس مونا و ارضا شد که کیر منو گاز گرفت دردم اومد یه چک زدم تو صورتش خواهر جنده کیرررم. که جیغ کشید . جامونو عوض کردیم من خواستم برم سر وقت کونش مرتضی هم رفت بالا سرش. گفتم کونت امادس؟ مونا گفت آره آمادش کردم برا دو تا کیر کلفت بگایید منو. یه تف زدم در کونش از خیسی کسش هم یکم کشیدم رو مونش انگشتمو کردم تو کونش. تنگ نبود دیگه کونش. کیرمو خیس کردم و یه ضرب کردم جیغ کشید و فحش داد پاره شدم. گفتم این تلافی گاز گرفتنت. شلاقی کونشو گاییدم و مرتضی هم از بالا دهنشو گایید. نشستم رو مبل و از پشت مونا رو اوردم رو خودم و کیرمو فرو کردم تو کونش مرتضی هم فهمید چکار باید بکنه کسش بهش چشمک میزد. اومد روبرو و کرد تو کسش و دوبل گاییدیمش این پوزیشنو خیلی دوست داشتم. بیشتر خوشم میومد دونفری بگانش و من نگاه میکردم اما خب اینکه منم یکی از بکنا باشم هم بدت خودشو داشت. من زیاد نمیتونستم تلمبه بزنم ولی مرتضی محکم میگایید بعد یکی دو دقیقه کشید بیرون و گفت آبم نمیخوام به این زودی بیاد. بلند شدم دست مونا رو گرفتم تا بریم رو تخت. رو شکم خوابوندمش و کردم تو کونش. چندتا تلمبه میزدم درش میاوردم و تو کسش می‌کردم نوبتی تا ابم اومد و ریختم تو کونش. کنارش دراز کشیدم مرتضی با یکی از شورتاش که تو اتاق افتاده بود برش داشت و آبم و پاک کرد شورتو کرد تو دهن مونا گفت آب شوهرتو لیس بمکش. روش دراز کشید و شروع کرد کسشو گاییدن. حال میکردم این صحنه رو دیدم. انگار موتورش تازه روشن شده باشه. مونا رو بلند کرد شورتشو از دهنش دراورد و روی من خوابوندش. آب کیرم که دور دهن و لباش بود رو شروع کردم لیس زدن و لب میگرفتم باهاش مرتضی کیرشو کرد تو مونا نمی‌دیدم کجاشو داره میگاد فقط مونا آه و ناله میکرد. تلمبه های محکم میزد که صدای برخورد بدنش با کون مونا میومد مونا هم کسشو میمالید تا ارضا شد و لب محکم ازش گرفتم. مرتضی هم کشید بیرون اومد بالا سرمون و کیرشو کرد تو دهن مونا و آبشو تو دهنش خالی کرد. موهای مونا رو گرفتم کشیدم صورتشو رو لبام و هم لب میگرفتم ازش هم آب مرتضی هم اومد تو دهنم. چند دقیقه‌ای لب گرفتم و بوسیدمش تا سه تامون بیحال رو تخت بودیم. خیلی حال داد کیف کرده بودم مونا هم معلوم بود خیلی حال کرده. یه نیم ساعتی دراز کشیده بودیم و کسی حرف نمیزد اول مونا بلند شد نگاش کردم با اون هیکل خوشگلش یه شلوارک پوشید و رفت بیرون از اتاق. بعدش به مرتضی گفتم تا وقتی خودم بهت نگفتم به هیچ وجه اجازه نداری نه نزدیک مونا بشی نه حرفشو بهم بزنی. هیچ ارتباطی هم باهاش نداری. اگه بفهمم نزدیکش شدی یا سکس کردی باهاش بدجور کلاهمون میره تو هم . فهمیدی ؟ انگار مرتضی هم جا خورده باشه با یه باشه چشم جوابمو داد. بلند شدیم من یه شورت برداشتم پوشیدم و مرتضی هم رفت شلوارشو پوشید فقط. شام خوردیم نشستیم پای تلویزیون و آخر شب فوتبال بود همینجور نگا کردیم آخرای بازی رئال بود یادم نیست با کی بازی داشت . و حرف میزدیم در مورد همه چی.
بعد که فوتبال تموم شد یه چایی خوردیم به مرتضی گفتم میمونی یا میری؟ از تو چشاش معلوم دلش یه راند دیگه سکس میخواد. یه نگا به مونا کردم گفتم کاریتون ندارم. روی مبل دراز کشیدم مرتضی هم بلند شد مونا رو بغل کرد و رفتن تو اتاق. دیگه همون جا خوابم برد. صبح هم بلند شدم رو تخت دیدم مونا خوابه و مرتضی نیستش.
تا الان ماهی یکی دو بار به مرتضی میگم بیاد یه سه نفری بزنیم یا خودم یهش زنگ میزنم یه سر بره خونه یا جلو خودم سکس میکنه بعضی وقتا هم وقتی من خونه نیستم. به زودی میخوام کلا با مرتضی قطع رابطه کنم چون میخوام مونا رو حامله کنم که بچه خودمونو بدنیا بیاره این مسئله رو با خودش مطرح کردم و موافقت کرده که کار درست هم همینه. و بعدش هم زندگی عادی خودمونو داشته باشیم. من هم سعی میکنم کمبود سکس نداشته باشه تو زندگیش که بخواد وابسته بشه به یه نفر دیگه.

نوشته: میلاد