داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دیدن سکس زنم و بهترین ارضا شدنم

دیگه نمیتونستیم از فکرش بیرون بیایم.وقتی میخواستیم سکسمونو شروع کنیم و در حال عشق بازی بودیم اولش باید از کیر دوست پسرش برام میگفت تا جفتمون حشری بشیم و اماده برای سکس، تو حین سکسمونم همش از گاییده شدنش میگفت ، هم اون لذت میبرد هم من حال بیشتری میکردم .کم کم این قضیه وارد زندگی عادیمونم شده بود.مثلا میگفت فلان لباس رو دیدم اما قیمتش بالا بود بیخیالش شدم ، بهش میگفتم میذاشتی یکم بمالت شاید تخفیف میگرفتی! اونم میگفت اگه اونجوری باشه چرا بمالونه ؟یکم رو کیرش بالا پایین میکردم رایگان لباسو میگرفتم! منم یه جووون میگفتم و میخندیدم.تو صحبتامون این حرفا دیگه عادی شده بود.جفتمونم حسابی حشری میکرد.دانشجوی ترم اخر زبان فرانسه بود.منو بابامم یه فرش فروشی تو بازار داشتیم .صبح تا غروب اون دانشگاه بود و منم سر کار.تو همین بازه زمانی زیاد باهم حرف میزدیم حرفای سکسیمونم از همین مدلا زیاد داشت و جفتمونو واسه شب حسابی اماده میکرد.
قیافه ی خیلی خوشگلی نداشت اما بانمک بود قد بلندی داشت ،با رونای پر و سینه های ۷۵ سربالا، یه کون برآمده.حسابی ورزش میکرد و همیشه رژیمش سرجاش بود.علت اصلی ازدواجمونم همین خصوصیات اندامش بود.
یه شب تو خونه پای لپ تاپ داشتیم عکسایی که دانشگاه برای ترم اخر گرفته بودن رو نگاه میکردیم ، تو یکی از عکسا خیلی نزدیک به یه پسره قد بلند و خوش هیکل وایساده بود .بهش گفتم یهویی میرفتی رو کیرش میشستی دیگه ! اونم یه نازی کرد و گفت نه که تو خوشت نمیاد !؟ اتفاقا خیلی پسر خوبو باشخصیته ، درسشم خوبه ، کاشکی بتونم یکم واسه امتحانام ازش کمک بگیرم .گفتم والا این چیزی که من میبینم فکر کنم کمکای بیشتری هم بتونی ازش بگیری. گفت دیگه رایگان کسی به کسی درس نمیده حالا شاید یه حالی بهش دادم !
اینو که گفت کیرم مثل سنگ سفت شد ، یه نگاهی به کیرم کرد و گفت میبینم که شوهر کس کشم بدش نمیاد زنش یه حالی به همکلاسیش بده؟گفتم من از خدامه .که امد روم نشست بعد یه لب گیری طولانی یه سکس توپ کردیم.
دو روز بعدش نزدیکای ظهر بود که دیدم یه کلیپ برام فرستاد تلگرام.بازش کردم ، یه کلیپ ده ثانیه ای.دیدم گوشی رو یجوری گرفته که طرف نفهمه داره فیلم میگیره ،گوشی از پایین داشت فیلم میگرفت ، دست یه نفر از روی شلوار جین آبیش ،لای پاهای رویا بود سرش هم تو گردنش ، رویا هم داشت یواش یواش ناله میکرد.چند بار زدم عقب دوباره دیدم کاملا تو شوک بودم.واقعا نمیدونستم چکار کنم ! کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد ،از یه طرفم یه حسی تخمی داشتم ! رویا کسی که دوسال باهاش زندگی کرده بود جلو چشام داشت با یکی دیگه عشق میکرد فیلمش هم برام فرستاده بود.همینجوری که شوک داشتم هعی فیلمو عقب جلو میکردم ، یه پیام برام امد:
شهاب ، میدونم که دوست داری و حرفات در حد فانتزی نبوده و نیست، منم که قبل از تو سکس داشتم ، الانم یه کیس خوب هست اگه میخوای ادامش بدم تا لذتمون به تهش برسه اگرم نه که الان بگو و دیگه هیچوقت هم از این حرفا نزنیم!
اصلا هاج و واج مونده بودم.یجورایی داشت باج هم میگرفت .از یه طرفم راست میگفت با دیدن این کلیپ فعمیدم واقعا حسم واقعیه.
پی ام‌ دادم : عیب نداره جنده ی من ، اکی کن.
حدسم درست بود. فرشاد ، همون پسری که تو عکس دیدم.بهش پا داده بود اونم‌نتونسته بود از همچین کس و کونی بگذره.تمام جریان رو بهش گفته بود .
و شب موعود رسید.
ساعت هشت و نیم زمستون سال ۱۳۹۹ .زنگ خونه رو زد ، درو باز کردم ، یه جعبه شکلات گرفته زود و یه بطری که تو پلاستیک بود.
فرشاد : خودم گرفتم .خاطرت جمع باشه اقا شهاب، اصل جنسه.
از رنگش معلوم بود شراب خوبیه.
رویا یه شلوارک لی پوشیده بود که کونشو کامل اینداخته بود بیرون ، یه پیرهن سفید بلند که تا شلوارکش میومد هم تنش کرده بود ، جوری که سرپا وایمیساد اینکاری اصلا شلوارک پاهاش نبود .رونای سفیدو توپرش افتاده بود بیرون و هر کسیو حشری میکرد . نشستیم پای شراب و یه مقداری خوراکی خوردن. رویا که یکم سرش گزم شد گفت بسه دیگه.وقتشه هممون یه شب عالی واسه همدیگه بسازیم .دست منو گرفت از رو میز غذاخوری بلند کرد نشنوند رو مبل .گفت بشین و لذت ببر.دست فرشادو گرفت امدن جلوی من شروع کردن لب گرفتن ، صدای بوسه هاشون کل اتاق رو گرفته بود ، فرشاد اروم زبونش رو رو گردن زیبای رویا حرکت میداد و رویا هم ناله های ارومی میکرد ، پیرهن رویا رو از تنش بیرون اورد و همینجوری دستاش رو برد سمت کون رویا و سرش رو برد تو سینه هاش که تو سوتین حسابی خودنمایی میکردن ،با زبونش لای سینه های زنمو لیس میزدو رویا هم موهاشو چنگ مینداخت ، به کمر درازش کرد و شلوارکشو از تنش دراورد و شورت رو پرت کرد جلوم . رویا گفت امشب فقط میتونی شورتمو بو کنی بیغیرت.من کیرم داشت شورتمو جر میداد ، هر لحظه بیشتر حشری میشدم . فرشاد رویا رو‌دراز کرده بود و زبونشو از رو شکمش حرکت داد تا سر کسش.به کس رویا ک رسید ، رویا سریع سر فرشاد و گرفت و بردش سمت سوراخش . اونم زبونش میکرد تو سوراخ رویا و درمیاورد ، رویا هم ناله میکرد تو‌موهاش چنگ مینداخت .پاهاشو داد بالا یه دقیقه ای هم سوراخ‌کونشو لیس زد ، رویا دیگه داشت میمیرد از لذت ، بلند شد شلوارو شرت فرشاد رو دراورد کیرشو انداخت بیرون ، کیرش از مال کوتاهتر بود ولی خیلی کلفت تر.
شروع کرد به ساک زدن ، فرشادم چشاشو بسته بودو با دستاش داشت حرکات دهن رویا رو کنترل میکرد ، یه لحظه سرشو از کیرش بیرون کشید و بهم نگاه کردو گفت امشب قراره با این کیر زنتو جر بده دوس داری؟ دوس داری کیر کلفتشو ؟ گفتم جووون ازه عزیزم پاره شو زیر کیرش. یه نگاهی به فرشاد کرد و گفت مگه نمیشنوی چی میگه زود باش جلو شوهر بیغیرتم جرم بده.با این حرف دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم کیرمو دراوردم و شروع به مالیدن کزدم ، فرشاد تکیه زد به مبل رویا امد و اروم نشست رو کیرش یه ناله کرد که فکر کنم تمام همسایه ها فهمیدن داره کس بود ،اینقدر کیرش کلفت بود ، هر بار که رو کیرش بالا پایین میشد ، گوشت داخل کسش هم باهاش بیرون میزد، نگام میکردو میگفت دوست داری زن جندت داره کس میده دوس داری داره جر میخوره کس کش.منم میکفتم اره جنده جر بخور ، حال کن رو کیرش. نتونستم جلوی خودمو بگیرم ابم داشت میمود ، همونجوری که رو کیرش داشت بالا پایین میشد ، رفتم از پشت شروع کردم سرواخ کونشو زبون زدن ، رویا هم داد میزد وااااییی شهاب دارم جر میخورم کیییرش خیلییی خوبههه ، از کیر تو خیلی بهترههه . داره پارم میکنههه .لعنتییی خیلی خوبههه.منم همینجور ک سوزاخ کونشو میخوردم ، با کیرم ور می فتم که یهو ابم پاشید رو زمین .هیچوقت یادم نمیاد اونجوری ارضا شده باشم . همزمان بامن رویا هم رو کیر فرشاد لرزید و ارضا شد . فرشاد رویا رو داگی کردو کیرشو تا ته فرو میکرد تو کسش رویا هم از خوشی ناله میکردو داد میکشید. من که حالا ارضا شده بودم ، تازه فهمیدم کجام… اونا تو اوج لذت بودن ،گفتم من میرم بیرون
کاپشنمو تن کردمو امدم بیرون . هوا سرد بود . اما من بخاطر سرمای هوا یخ نزده بودم.واقعا همچین شخصیتی نبودم.واقعا بیغیرت نبودم…همش فانتزی بود.همین… نمیخواستم واقعی بشه…نمیدونم چقدر قدم زدم که با صدای زنگ گوشیم بخودم امدم.رویا بود :
کجا رفتی تو یهو؟؟چرا نمیای ؟؟
شهاب: عشق و حالت تموم شد؟
رویا: عشق و حالم ؟ والا تو بیشتر عشق کردی من جر خوردم.
شهاب: بیخیال نمیخوام راجعبش حرف بزنم .یه مدت بهم زنگ نزن.
قطع کردم…یه هفته گذشت.فهمیدم که ازجندماه قبل اینا باهم رابطه داشتن.
نتونستم تحمل کنم.جدا شدیم.
یکسالی میشه…
دوستان این نه داستان بود نه کسشعر.
فکر نکنید که ادمایی که اینکارو کردن شاخ و دم داشتن .نه همه اولش مثل خیلیا ادمای عادی و زندگی عادی داشتن.
اگه واقعا فانتزی دارین در حد همون فانتزی نگهش دارین.با همون لذت ببرین.
واقعا فانتزی با واقعیت دنیا و دنیا فاصلشه.
برای من که اینجوری بود.شاید خیلیا باشن که اینکارو میکنن و مشکلی هم ندارن.

نوشته: گمشده.

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها