من اسمم اصغر سنم 27 با 18 سانت کیر یه دختر عمو هم دارم به اسم فاطمه که بش میگم فاطی که بدک نیس اونقدری جذاب هس که آدمو به هوس بندازه منو دختر عموم از کوچیکی مال همو میمالوندیم مثل همه دختر پسرا که تو ایام کوچکیشون شیطون بودن تا که بزرگ شدیم و این مالیدنام کم رنگ شد تا که من رفتم سربازی و برگشتم
یه روز که رفتم خونه عمو دیدم فاطی تنهاس داره درس میخونه یه خورده با هم احوال پرسی کردیم اونم چون امتحان داشت نشست پا درس مام مثل بقیه که میگن با شورتک راه میریم نیستیم یه مانتو کوتاه تنش بود با یه زیر شلوار از اینا که سه خط پهلوش داره ولی کیر این چیزا حالیش نمیشه که
دراز کشیده بود بالش هم زیر دستش کونش از رو مانتو کشمک میزد بدجور منم که تازه از خدمت اومده بود دلم قیلی ویلی میرف با خودم گفتم هر چه باداباد فوقش یه فحش بم میده چون اخلاقشو میدونستم اونقد جیگر نداره که به بابا مامانش بگه منم پهلوش نسشتم و بعضی جاها کمکش میکردم که چجوری مساله رو حل کنه که زود به نتیجه برسه کم کم خودمو بش چسبوندم دستمو آروم انداختم دوره کمرش آروم آروم شروع کردم مالیدن دخترارم که میشناسین آخو اوخو نکنو همه دارن منم دستمو بردم لا پاش نقطه ضعف دخترا از رو شلوار سوراخ کونشو میمالوندم که دیدم چشاشو بسته خودکار دفترم انداخته یه گوشه منم دیدم هات شده لبامو چسبوندم به لبش یه ده دقه لب گرفدم سینه هاشو مالوندم لباسامونو در آوردیم فقط شورت من مونده بودو شورت کورست فاطی کورستشو کندم و سینه هاشو یکی یکی میکردم دهنم همم میدونن خوردن سینه چه حالی میده از کوس بیشتر حال میده وقتی سینه هاشو میک زدمو سیخشون کردم آروم اومدم پایین شورتشو زدم به کناری حال بخور کی نخور این دخی عمو ما هم صداش خونه رو پر کرده بود هی میگف قربونه پسر عمو کوس خورم بشم من تا که با یه جیغ هر چی آب داشت خالی کرد دهنم منم کوسشو لیس زدم و تمیز کردم بعد پاشد گف نوبته منه بخورم شورتمو کشید پایین شروع کرد به خوردن چنان میک میزد که از دهنش نمیکشیدم آبم میپاچیت دهنش بش گفتم یه خورده دس نگه داره یه نمور بخوابه بعد ادامه بدیم بش گفتم فرقونی بخوابه کونشم تا میتونه بده بالا با زبونم افتادم به سوراخ کونش بعد با انگشت فاکم شروع کردم کونش تلمبه زدن بش گفتم خیاری هویجی ندارین گف دارییم تو یخچاله برو بیار منم رفتم یه خیار کوچیک ده سانتی ورداشتم روغن مالیش کردم .
کردم تو کونش یه خورده درد داشت ولی نه اونقد که نتونه تحمل کنه یه یک ربع تلمبه زدم کوسشم میمالوندم که درد حالیش نشه بعد که دیدم عادت کرده گفتم وقتشه که کیرمو بفرستم توش خوب روغن مالیش کردم گذاشتم دم سوراخش کردم توش نسبتا راحت رف چون خیار گشادش کرده بود دخی عمو چشاشو بسته بود حال میکرد مثل بقیه نبود بگه اوووووف بکن سریعتر منم تلمبه زدنامو محکم تر کردم لمبرا کونش اینور اونور میرف دستمم رو کوسش بالا پایین میکردم که دیدم داره ارضا میشه منم تلمبه هامو سریع تر کردم و هم زمان آبمون با هم اومد پهلوش خوابیدم یه لب اساسی گرفدم بش گفتم از کوچیکی تو کفت بودم اونم
همینو بم گف . از اون روز تا الان سکس هایی با هم دارییم البت جدیدا به کیرم گیر داده میگه کوچیکه میدونم شوخی میکنه هااا ولی شوخی شوخی با کیرم شوخی همش تقصیر این فیلمایه پورنه که با کیرایه هورمونی شون کوس واس زنیکه نمیذارن که البت بماند که منم با همین کیر هیجده سانتی چجوری دختر عمو رو نشوندم سره جاش تا با کیرم از اییی جور شوخیا نکنه اگه از داستان خوشتون اومد اونم بعد واستون میذارم.
نوشته: a.s