داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

علی رضا و زن شوهردار مسافر

سلام خدمت همه دوستان شهوت پرست داستانی که میخوام براتون تعریف کنم زمانش حدودا 2 هفته پیش اول از خودم بگم من فردی هستم 30 ساله که کارم مرکز اجاره وخدمات آبی در پلاژ در دریای مازندران مشغول فعالیت هستم
یه روز خیلی شلوغ که در پر بود از آدمای رنگاوارنگ فردی که یه بچه تو بغلش بود من که روی کانتر اجاره جت اسکی بودم از من سوال کرد جت ساعتی چنده منم براش توضیح دادم که یهو دیدم زن همین آقا که بعد ها فهمیدم اسمش پروانه بوده اومد کنار شوهرش یه زنی بود حدودا 35 ساله دارای بدنی عادی ولی کون نگو بگو باقلوا خلاصه شوهرش سوار جت اسکی شد و پروانه خانم کنار من در محل اجاره جت اسکی وایساد منم فرصتو قدر دونستم رفتم از خودش سؤال کردم گفت اهل تهران امشب هم میخوایم کنار ساحل چادر بزنیم منم از خدا خواسته به یکی از خدمه گفتم یه قلیون برا خانوم بیار پروانه از این کارم خوشش اومد من همین طور که مشغول کار خودم بودم زیر چشمی به اندام اون نگا میکردم اون هم معلوم بود خوشش اومده چون چند بار که من نگاش میکردم اون زیر زیرکی به کیرم نگاه میکرد خلاصه تا شب که حدودای ساعت 3.5 دیدم پروانه خانوم با بچه کوچیکش اومد غرفه ساحلی ما گفت بچم شیر میخواد ما هم آب جوش نداریم منم یکی رو صدا زدم براش آب جوش بیاره دیدم شیرو که به بچه داد آروم اروم خوابش برد بهش گفتم چند دقیقه اینجا بمون با هم حرف بزنیم بچه رو ازش گرفتم بردم توی اتاق خدمه بخوابه منو پروانه با هم صحبت میکردیم گاهی اوقات با من توی اون نیم شوخی میکردیم ازش پرسیدم شوهرت کجاست گفت تو چادر خوابیده خلاصه یه ذره حرف های سکسی زدیم یه هو دل زدم به دریا بهش گفتم میای با هم سکس کنیم اون هم معلوم ببود بدش نیومده گفت کجا بهش گفتم یه اتاقی توی غرفه داریم بلند شدیم با هم رفتیم نمیدونم تو حین رفتن چرا به دلم بد راه داد یه دستم روی کونش بود بغلش کرده بودم که یه همون حسه باز اومد ترسیدم بهش گفتم بریم بزار برای بعد اونم قبول کرد بچه شو بغل کرد همین که خواست بره دیدم شوهرش از اون ور داره دنبال زنش میگرده یه نفس اروم کشیدم گفتم خدایا نزدیک بود بدبخت بشیم برای یه تیکه کون اون شب دیگه خوابم نبرد از ترس داستان فقط جنبه ی گوش نوازی داشت.

نوشته: علی رضا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها