گی با مسافران تهرانی
سلام اسمم ایمان هست .اهل مازندران هستم.
من ۲۳ سالمه و اندام و چهره معمولی و خوبی دارم اما نه فیتنس هستم نه چاق و …
من قبلا در نوجوانی چندبار بات و مفعول شده بودم
اما کم کم تونستم دختر هم بکنم و پسر هم تونستم بکنم .
به قول پسر داییم دخترهای امروزی عاشق کونی هایی مثل شما هستند و دهه هشتادی ها بسیار بدبخت هستند.
یک روز غروب بود یه ماشین دوتا پسر داخلش کنارم ترمز کردند و گفتند کجا سوییت اجاره میدن و همه جا گشتند گرون بود یا خالی نبود
دوتا پسر خوشگل تهرانی حدودا ۲۶ اینا خوشتیپ با اندام خوش فرم.
که بعدا متوجه شدم یکی فول تاپه و فاعل و دیگری دوطرفه است.
یکم براندازشون کردم و بعد زنگ زدم رفیقم
و خلاصه رفتیم اونجا و یه سوییت خوب تحویل داد بهمون.
اونا هم اومدند تهرونی بازی دربیارند منو شام مهمون کردند و من سوییت موندم منم بدم نمیومد با دوتا آدم جدید آشنا بشیم
کم کم بحث دختر اینا شد گفتم من کسی ندارم.
در ضمن داشتم هم خوشم نمیومد دختر برای کسی جور کنم .
اون پسره دوطرفه اسمش سامان بود به حامد که فول فاعل بود گفت پس مجبوریم امشب خودمون کار خودمون راه بندازیم.
من فکر کردم لابد میخوان جق بزنند.
بعد یه مدت گفتم من برم مزاحم شما شدم ببخشید و …
اونا هم تعارف کردند نه این چه حرفیه میرسونیمت و فلان . یکم دیگه بمون بعد میریم با هم.
تو صحبت متوجه شدم هردو باشگاه میرن و سامان اومد بغل من نشست و تیشرتش کند من محو بدنش شدم اما حامد گفت اینجا ندیدی بدنش خیلی خوب بود
و یه خط سینه پشم کمی داشت تا ناف.
و خیلی جذاب بود و شنا هم کار میکرد. و بدنش هفت بود و سینه هاش پهن و کفتری بود.
سامان گفت تو هم ورزش میری
من گفتم نه
ولی گفت بدنت انگار خوبه
گفتم نه
گفت کو ببینم گفتم بیخیال
گفت تو دیدی ما هم ببینیم مگه دختری
بهم برخورد
لباسم کندم شروع کرد بدن من دست زدن و الکی می‌گفت این قسمت کار کن و فلان
بعد به حامد گفت مگه نه
حامد گفت وایسا ببینم اومد جلو یکم دستمالی کرد منو
منم واقعا حشری شده بودم دوتا خوش بدن منو می‌مالند منم دیگه اختیار از دست دادم گفتم ولی بدن شما خیلی خوبه و شروع کردم بدن اونا مالوندن
دیگه میدونستم کون بر باد فنا دادم ولی حشری شدن کار خودش کرد
و من سرپا شده بودم و بین دوتا بدنساز گرفتار.
لب بازی و سینه خوری کم کم شروع شد و افتادیم به جون هم
و اول سرپا بعد رو مبل و بعد رو تختخواب شروع کردیم سینه و بدن و گردن هم می‌خوردیم سه نفری کم کم شرت اینا همه کندیم و من برای هردوشون ساک زدم و سامان برای ما
و بعد کون هم ور رفتیم و حامد کون هردو اماده کرد
و اول سامان منو کرد و کیرش که نرمال بود انداخت توم کم کم جا باز کرد و روم افتاده بود تلمبه میزد و من کیر حامد ساک میزدم و سامان سینه هام میمالید
و بعد حامد افتاد رو سامان داگ استایل میکردش و هی قربون اندام هم می رفتیم می‌گفتیم جون یه بدنساز داره منو می‌کنه آقایی جرم بده
و من کیرم کردم دهن سامان
و سینه هاشو می‌خوردم
و بعد حامد شروع کرد به کردن من
کیرش کلفت تر بود و دراز تر
اما وقتی میدید یه اندام جذاب داره روت تلمبه میزنه حال میداد
و من به پشت دراز کشیدم و از جلو انداخت تو کونم
و سینه هام میمالید و خم شد و هم بغل کردیم و لب بازی میکردیم و سامان با حامد لب بازی میکرد و بعد با من
و کیرش ساک میزدم و هم کونش لیس میزدم و بعد من شروع کردم به کردن سامان و از پشت به پهلو هم کردمش و حامد کیرش تو دهن هردو فرو میکرد و با اندام و سینه ما دستمالی میکرد و میخورد و حرف های سکسی بهم میزدیم و از پشت همزمان اومد کرد تو کون من
من تو اوج حشریت بودم و من و سامان گفتیم ابمون داره میاد
و حامد گفت بریزید رو سینه همدیگر
و بعد کیرش کرد تو دهن هردو و آب خودش ریخت رو سینه هامون
بعد رفتیم حموم و اونجا باز یه دست زیر آب حموم و لیف بازی و کف بازی و سکس کردیم
و بعد اومدیم بیرون
خودمون خشک کردیم و من رسوندند نزدیک خونمون .
بهتون پیشنهاد میدم با هرکس سکس نکنید و البته فانتزی و عشق بازی تو سکس خیلی بیشتر مزه میده.
اما از فردا دیگه هرچی زنگ زدند جواب ندادم و آخر سر گفتم وقت ندارم و اونا هم بعد دو روز دیگه سوییت تحویل دادند رفتند تهران .
نوشته: ایمات