داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن شوهرداری که بهم پیشنهاد دوستی داد

سلام من ارشیا 23 ساله از کرمان هستم ماجرا از اونجایی شروع شد که من تو لاین یه گروه درست کردم که همیشه تو گروه یه خانومه که عکس نداشت به اسم مریم اهل کرج باهام گرم میگرفت تا اینکه یه روز اومد تو خصوصی بهم پیام داد گفت میخوام باهات دوست بشم منم بهش گفتم شما شوهر داری اونم از شوهر خودش گفت که معتاده ادم خوبی نیست منم گفتم که فاصله بینمون زیاده شما کرجی منم کرمان تا اینکه عکس خودشو فرستاد واااای تا عکسشو دیدم دلم ریخت خیلی ناز بود همون جوری من دوست داشتم بود یه چند روزی با هم چت میکردیم اخریا حرفامون سکسی شده بود که بهم گفت بیا کرج با هم حال کنیم منم قبول کردم یه روز تعطیل حرکت کردم به سمت کردم وقتی رسیدم ادرسو داد منم زودی خودمو رسوندم در خونشون وقتی رفتم بالا در خونشون باز بود رفتم تو که از پشت بغلم کرد لباشو گذاشت رو لبام منو برد تو اتاقشون خوابوندم رو تخت لباسامو در اورد کیرم زودی کرد تو دهنش و حسابی ساک زد منم با سینه هاش ور میرفتم داشت ابم میومد اصلا نمیخواستم ابم بیاد بهش گفتم اونم گفت همه ابتو میخورم وقتی اینو گفت ابم با فشار تمام ریخت تو دهن مریم جونم بهش گفتم شوهرت کجاست یه وقت نیاد اونم گفت تا شب مطمعنم نمیاد بیحال کنارش افتادم که دیدم خودشو انداخت رو من و بهم گفت هنوز کارم تموم نشده باید منو جر بدی منم لباساشو در اوردم یکم که ممه خوردم افتادم روش کسش حسابی خیس بود کیرم کردم توش وااااای خیلی داغ بود شروع کردم به کردم مریم حسابی اخ و اوف میکرد همینجور که میکردم دیدم مریم یه جیغ ناز کشید و منو محکم گرفت تو بغلش فهمیدم ارضا شده منم از موقیعت استفاده کردم بهش گفتم میخوام کونت بزارم که گفت مال خودته جرش بده منم خیلی سریع رفتم سراغ اون کون گندش یکم کرم زدم به کونش و کیرم اروم کردم توش وای تو ابرا بودم که شروع کردم به کردم مریم همش اخ و اوف میکرد احساس کردم ابم داره میاد بهش گفت که گفت بریز توش منم ابمو خالی کردم توش بعد بیحال روش افتادم کلی از هم لب گرفتیم خیلی ازم تشکر کرد و گفت خیلی حال داد منم ازش تشکر کردم فردا اون روز حرکت کرمان هنوز بعد از یک سال بهم پیام میده میگه بیا اگر بتونم دوباره میرم اولین بارمه داستان میزارم ببخشید اگر بد بود

نوشته: ارشیا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها