داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خواهر زنم بهم دق میده

پویا هستم ، بدنم ورزشکاریه قدم ۱۷۰و وزنم ۷۵ کیلوست خوشکل نیستم ولی خوش قیافه ام
این هم بگم کیرم کلفته به طوری که هر شلواری بپوشم مشخصه
دوستام بهم میگن کیر عربی

خواهر زنم ازدواج کرده شوهرش بی سرو زبونه و قد کوتاهی داره بیشتر بهش میاد مادر و پسر باشن تا زن و مرد
خواهر خانم به همسرم گفته بود وقتی سکس دارند بیشتر از ۳دقیقه طول نمیکشه
و این یعنی ارضا نشدنش
همیشه با نگاه کیر من رو می پایید
یه جایی با خانمم نشسته بودیم بهم گفت شلوار تنگ میپوشی اذیت نمیشی
تعجب کردم
خواهر زنم کون بینظیری داره چند ساله در کفش هستم
بارها به بهانه های مختلف بهش دست زدم و خودش هم از نیتم خبر داره
یه روز خونمون بود خانمم حمام بود
لاباس بلندی پوشیده بود تا ساق پا با جنس نرم و لطیف معلوم بود شرت پاش نبود چون مدام لباس توی درز کونش گیر میکرد و حال من درگرگون میشد
تا خانم حموم بود رفتم جلوش ایستادم یعنی حواسم بهش نیست
کیرم که سیخ شده بود رو طرفش گرفتم
همرمان نگاهمون به هم گره خورد یواش و با تعجب گفت این چیه؟؟ زود دستم رو روی کیرم گذاشتم و به کونش اشاره کردم گفتم اون چیه؟
با ترس اشاره کرد که الان زینب میاد
رفتم کنارش و ایستادم و کیرم رو جلو صورتش گرفتم البته شلوار پام بود هیچ حرکتی نمیکرد
سرش رو به کیرم چسبوندم هیچ مقاومتی نمیکرد
فورا با جرات بیشتری رفتم دو باسنش رو محکم به دست گرفتم بی نظیر بود پیش بینیم درست بود شرت پاش نبود لباس بلندش رو به زحمت از زیر بدنش دادم بالا تا کونش رو ببینم داشتم غش میکردم همون طور بی مقدمه از رو لباسش کیرم رو گذاشتم لای کونش .بدنش رو کش داد و بیشتر وا داد گفت بزارش برا یه وقت دیگه الان زینب از حموم میاد بیرون مقاومت کردم بهش گفتم بلند شد رفتیم اتاق بچه ها از پشت به کمرش فشاد دادم تا به حالت رکوع ایستاد لباسش رو داد بالا الهی این منم که این کون بزرگ و خوش فرم رو میبینم پاهاش رو واکرد با اب دهن کیرم رو خیس کردم گذاشتم در سوراخ کونش هر چه فشار میدادم تو نمیرفت هم استرس داشتیم و هم کلفت بود و باید چرب میشد. برگشت مثل کسی که خیلی حریص باشه کیرم رو گرفت گفت همیشه ارزو داشته از نزدیک کیرم رو دستش بگیره و شرو ع کرد به جلق زد برام .اون روز نشد بکنم تو کونش بعد از چند روز فرصت پیدا کردیم و انچنان توی کونش گذاشتم که وقتی فیلمش رو دید با تعجب گفت خدای من کونم رو به اندازه دهنم باز کردی.

نوشته: پویا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها