داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گی با مرد میانسال

با سلام و درود . این داستان گی هست . دوستانی که علاقه ندارن لطفا وقت خودشان رو هدر ندهند .
تو سن حدود ۲۷ سالگی بودم . قرار بود با دوتا از دوستام بریم شمال . روز رفتن یکی از دوستام گفت یکی از آشناهاش هم میخواد بیاد . رفتیم دنبالش . من عقب نشسته بودم . یه مرد حدود ۵۰ ساله . خودش اومد عقب نشست . آدم خیلی راحت و گرمی بود . من آدم ساکتی و آرومی بودم . دوستام همینجور حرف میزدن . ماهم هرزگاهی خودمون رو قاطی میکردیم . اونم هرزگاهی منو نگاه می کرد و منو وارد بحث می کرد . کم کم ازش خوشم اومده بود . چند جا نگه داشتیم و چیزی خوردیم . خودش میومد باهام حرف میزد و سر صحبت رو باز می کرد . رسیدیم تو ویلا . دوتا اتاق داشت . وسایل رو خالی کردیم . موقع تقسیم اتاقا خودش گفت من با رضا هم اتاق میشم حوصله شما رو ندارم خیلی حرف میزنید . وسایل رو گذاشتیم تو اتاق . شب شده بود و یکی یکی رفتیم دوش گرفتیم . همه با شلوارک نشسته بودیم تو تراس که اون با یه شورت سفید تنگ سفید اومد تو تراس . راستش خیلی جذاب شده بود . از جسارتش خوشم اومد بدن خوش فرمی داشت . کمی شکم و یکم مو رو سینه و شکمش بود . ورق دستش بود . گفت بیاید حکم بازی کنیم . من و اون با هم شدیم . نشسته بود روبروم . من یه چشمم به بازی بود و یه چشمم به بدن اون . خیلی برام جذاب شده بود . میتونستم سر کیرش و حتی پشمای دوره کیرشو ببینم. چند دست بازی کردیم و یه چیزی خوردیم و رفتیم بخوابیم . باهم رفتیم تو اتاق ‌. من رو تخت نشستم . اون دراز کشید . کیرش نیمه شق بود . منم شلوارکم رو درآوردم با شورت سفید تنگ دراز کشیدم . یه نگاه بهم کرد و گفت چراغ رو خاموش کن . پا شدم چراغ رو خاموش کردم . کیرم شق شده بود . نور از پنجره افتاده بود تو . منو نگاه میکرد . کمی باهام حرف زد . خیلی دلم میخواست باهاش سکس کنم ولی نمیدونستم چه جوری شروع کنم . بعد یه مدت خوابمون برد . صبح با سر وصدای بچه ها پاشدم . شلوارکم رو پوشیدم رفتم پیش اونا . صبحونه رو حاضر کرده بود . دیگه همه با شورت بودن فقط من شلوارک داشتم . صبحونه رو خوردیم و جمع کردیم. هرچی بدنش رو میدیم بیشتر طالبش میشدم . یه کون پشمالو و سفت گنده داشت . گفت پاشید بریم تو آب . وسایل رو جمع کردیم رفتیم دم آب . رفتیم تو محوطه شنا . خلوت بود . یه جای دنج پیدا کردیم و زیر انداز رو پهن کردیم . من یه مایو آبی سلیپ تنگ پوشیده بودم . همه آماده شدیم . بهش گفتم آقا مجتبی شما مایو نمیپوشی . گفت مایو برای چی همه مرد هستن اینجا بیا بریم . با همون شورتش رفتیم تو آب . شروع کردیم شنا کردن و بازی کردن . خیلی بی پروا شوخی میکرد. بدنش میمالید به بدنم . منم خوشم اومده بود چند بار دستم خورد به کیرش. شق کرده بود . با یه خنده ملایم نگام میکرد چند بار از پشت گرفتم . کیرش میرفت لای کونم . حسابی راحت شده بودیم با هم . بعد یه مدت گفت بریم بیرون یکم استراحت کنیم . کنارش اومدم بیرون . از آب که اومدیم بیرون نگاهم رو شورتش بود . خیس شده بود و چسبیده بود به بدنش . کیرش تقریبا شق بود ودستش رو گذاشت رو شونم . همینطور رفتیم سمت وسایلمون . خودش رفت کرم ضد آفتاب آورد . گفت بیا اینو بزن نسوزی . یکم خودش ریخت رو تنم و کمی هم خودش زد . بدنش برق افتاده بود جلوم که وایمیستاد کیرش تقریبا جلو صورتم بود . کنارم دراز کشید . هرزگاهی به کیرش نگاه میکردم اونم راحت و آروم دراز کشیده بود . چند بار رفتیم تو آب و اومدیم . حسابی خسته شدیم . رفتیم رستوران یه چیزی خوردیم و رفتیم خونه . همه یکی یکی رفتیم دوش گرفتیم . اون که حموم بود یهو صدا زد منو . رفتم دم حموم . در رو باز کرد لخت لخت بود . کیرش کامل شق شده بود . پشمای کیرش بلند بود ولی رو بیضه ها و کناره هاشو تمیز کرده بود حسابی خوردنی شده بود . من همینجوری نگاهم رو کیرش مونده بود که گفت رضا جون این شورت منو ببر تو اتاق بنداز رو جا رختی خشک بشه . شورتشو گرفتم بردم تو اتاق و گذاشتم رو جارختی . بعدم همه جمع شدیم و ورق بازی کردیم و یه چیزی خوردیم و رفتیم بخوابیم . میخواستم امشب هر جوری شده بهش بدم . شلوارکم رو درآوردم و نشستم رو تخت . اونم نشسته بود رو تخت یه دستش رو کیرش بود و با هاش بازی میکرد . گفت پاشو چراغ رو خاموش کن . رفتم چراغ رو خاموش کردم . گفت بیا اینجا . اتاق کمی روشن بود . نشستم کنارش . آروم حرف میزد . دست انداخت رو شونم و خودش رو جسبوند بهم . کیرم شق شده بود سرم رو انداخته بودم پایین . گرمای بدنش داغم کرده بود . گفت تو چرا انقدر تو خودتی و کم حرفی راحت باش با من . همینجوری شروع کرد با اون دستش رونم رو یواش میمالوند . سرم پایین بود و چیزی نمیگفتم . کم کم فشار میارد از کنار که دراز کشیدم رو تخت یواش و آروم دراز کشید روم . کیرامون میمالید بهم. یکم کیرشو رو کیرم بالا پایین کرد . تو چشمام نگاه می کرد و همون لبخند همیشگی تو صورتش بود . حسابی زیرش بی تاب شده بودم خودم رو فشار میدادم بهش . همینطور که داشت میمالید و نگاهم میکرد گفت ببین اندازه موهای سرت کون کردم پیش من راحت باش . بعد شروع کرد گردنم رو خوردن . دستم رو انداختم دوره کمرش و حلقه کردم . فشارش دادم رو خودم . شکمش چسبید به شکمم . همینطور گردنم رو لیسید و اومد پایین رو سینم و شکمم . همینطور لیس میزد و میمالید . رسید رو نافم . دوره نافم رو میلیسید و با سینه هام بازی میکرد زیر نافم لیس زد . بعد کمی خودش رو بلند کرد منو چرخوند و رو شکم خوابوند . شورتم رو تا زانوم کشید پایین افتاد رو کونم و شروع کرد لیس زدن و گاز گرفتن و مالیدن . دیگه رو ابرا بودم . موهای صورتش میمالید به کونم . هرزگاهی آروم میزد زیر تخمم. شروع کرد انگشت کردن . تف میزد و انگشت میکرد . از یه انگشت شروع کرد و رسید به سه تا انگشتش . حسابی کونم رو باز کرده بود . آروم بهم گفت خوب کونت که مشخصه خوب بازه ببینم دهنت چطوره . پاشد و شورتش رو درآورد کیرش رو آورد جلو صورتم و مالید رو لبام . شروع کردم براش خوردن و ساک زدن . حسابی حشری بودم داشتم تمام شهوت روزهای گذشته رو خالی میکردم . پشمای کیرش میرفت تو دماغ و دهتم . سرم رو فشار میداد رو کیرش و تلمبه میزد تو دهنم . تف از دهنم آویزون شده بود . از بالا چنتا تف انداخت رو کونم و با انگشت دوباره سوراخم رو باز کرد . بعد از دهنم کشید بیرون و رفت پشتم . گفت قنبل کن . قنبل کردم . سینم رو فشار داد پایین و کونم اومد بالا . پاهاش رو گذاشت کناره پاهام و کیرش رو گذاشت رو سوراخم و آروم شروع کرد فشار دادن تو کونم . خیلی آروم فشار میداد و عقب جلو میکرد اولش کمی درد داشت ولی تحمل کردم . خیلی حشری بودم و کونم خیلی راحت باز شد . کیرش کم کم میرفت تو جا باز میکرد کیرش داغ بود و سفت . کم کم رسید به ته . پشمای کیرش رو روی کونم حس کردم . زیرش آروم و یواش ناله میکردم . آه میکشیدم . گفت آفرین پسر خوب تا دسته تو کونت هست . بعد شروع کرد تلمبه زدن تو کونم . محکم و شمرده میزد خیلی نتونست بکنه . کم کم نفساش تند شد و صدای آهش بلند شد . با چندتا ضربه محکم خودش رو چسبوند به کونم و آبش اومد . کیرش تو کونم دل دل میزد . یهو افتاد رو کمرم . منم خوابیدم رو شکمم . همینطور افتاده بود روم و داشت نفس نفس میزد . بدنش داغ داغ بود . کیرش یواش خوابید و از کونم اومد بیرون . خودش رو کشید کنارم و دراز کشید . کیرش خوابیده بود ولی تکون تکون میخورد و کمی آب کیر ازش آویزون بود . یکم که حالش جا اومد پاشد رفت دستشویی و اومد کنارم دراز کشید . گفت حال کردی ؟ گفتم آره . با خنده گفت از این تشکر کن . همزمان کیرش رو تکون داد . منم هنوز حشری بودم . کیرم راست بود و داشتم باهاش بازی میکردم. گفت پاشو یه جق بزن خودت رو راحت کن . بعد پاشد نشست لب تخت . گفت پاشو زانو بزن جلوم چندتا دستمالم بنداز زیرت همینجا بزن . زانو زدم جلوش دستمال پهن کردم زیرم بعد که جلوش شروع کردم جق زدن سرم رو گرفت فشار داد سمت کیرش . کیره نیمه شقش رو کردم دهنم . همنطور دستش تو موهام بود و بازی میکرد . پشمای کیرش تو دماغ و دهنم بود که آبم اومد . همینطور که کیرش تو دهنم بود آه میکشیدم و آبم میومد . نفس نفس میزدم سرم رو روی کیرش نگه داشته بود کمی که آروم شدم ولم کرد . گفت برو بخواب . رفتم دستشویی و خودم رو شستم و برگشتم و خوابیدم . صبح با صدای بچه ها پاشدم . حوصله نداشتم از رخته خواب بیام بیرون . . تا خودش اومد تو اتاق همنجوری سر حال و تمیز با شورت . اومد بالا سرم گفت نمیخوایی پاشی؟ پاشو بیا منتظریم . بعد اومد نزدیک تر و آروم گفت امروز مثل همه میایی شلوارکت رو نمیپوشی . گفتم ِآخه . گفت آخه نداره . بعد با خنده ادامه داد تو دیگه کونی منی نبینمت با شلوار میخوام همش کونت رو بببنم و حال کنم . پاشدم یه شورت سفید تنگ اسلیپ پوشیدم و رفتم بیرون . اول کمی معذب بودم . ولی کم کم راحت شدم . بچه هام خیلی عادی برخورد کردن . ولی خودم یه احساس شهوت و مفعول بودن عجیبی داشتم . خیلی با این مرد حال کرده بودم . بعد دوباره رفتیم دریا اومدیم . دیگه منم کم کم روم باز شده بود و راحت با شورت راه میرفتم اونم نگاهم میکرد و لبخند میزد . شب که رفتیم تو اتاق اومد بالا سرم گفت حالا مرد شدی . کیرشو درآورد و گذاشت تو دهنم مثل شب قبل دوباره منو کرد . صبح که پاشدیم بحث برگشتن شده بود و اون میگفت بدش نمیاد کمی بیشتر بمونه . خلاصه اون دوتا رو یه جور راضی کرد که برن و اونا قرار شد شب برن . شب که شد اونا رفتن من و خودش موندیم تنها . همینکه اونا از در رفتن بیرون مجتبی در رو براشون بست اومد تو اتاق و گفت رضا پارت میکنم بعد اومد طرفم بغلم کرد و شروع کرد مالیدن و لیسیدنم . همونجا وسط حال رو کناپه شورتم رو درآورد شروع کرد کونم رو لیس زدن و انگشت کردن کونم حسابی باز شده بود و داشت به دوتامون حال میداد . تو اون شب کلی حال کردیم اون دوبار آبش اومد و من سه بار . من از اون بیشتر حشری بودم و حال میکردم . ازش سیر نمیشدم . فرداش خودش خسته شد و گفت تا حاملت نکردم برگردیم و شب برگشتیم . ولی این سر آغاز سکس های منو مجتبی بود . هر چی بیشتربا هم راحت تر میشدیم بیشتر حال می کردیم . تا اینکه با پیشنهاد خود مجتبی سکس گروهی با یکی دوتا از دوستای هم سن خوده مجتبی رو هم شروع کردیم .

نوشته: رضا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها