داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

عاشق سکس با مرد نظامی سن بالا شدم (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام امیدوارم از داستان قبلی خوشتون اومده باشه .
بعد از اینکه من به ارزوم که رسیدم و عطش دست مالی کردن کیر اقای محمدی بود . رسیدم . و کاممو شیرین کردم .
اومدم خونه و رفتم حمام و دو بار ابمو اوردم .
و بعد اومدم و خابیدم .
احساس ارامش میکردم . اما نمیدونم چرا فردای اون روز حس بدی بهم دست داده بود و احساس گناه میکردم . و خیلی زیاد پشیمون شده بودم .
و اصلا از کارم ناراضی بودم و همش میگفتم . این چه کاری بود که کردم .
فکر کنم تا ۳ هفته ای اصلا اقای محمدی رو ندیدم . و چند بار هم که متوجه شدم . که با ماشینش داره میاد پارکینگ . سریع من میرفتم بالا که باهاش روبرو نشم .
و هیچ حسی عین قبل بهش نداشتم .
تا یک روزی که دوباره از رفیقم یه سیدی پورن گرفتم .و شب تو اتاقم گذاشتم تو دستگاه دی وی دی و اتاقم رو قفل کردم و بی صدا نگاه میکردم . و جق میزدم .
و وقتی سکس رو نگاه میکردم . که زنه چجوری کیر مرد رو میخوره و مرده هم ؛ تو کس زنه گذاشت و هم از تو کس در مییاورد و میکرد تو کون زنه .
هی میزدم و قسمت کون کردن مرد رو نگاه میکردم .
باز دوباره تحریک شدم و با یاد اون روز و مالیدن کیر اقای محمدی .
شروع کردم به یاد اقای محمدی جق زدن .
و خاطره اون روز برام زنده شد و دوباره خوشم اومد .
خلاصه از این قضیه ۲ ماهی میگذشت و من باز روم نمیشد با اقای محمدی روبرو شم .
تا یک روز اون داشت از در ساختمان میامد بیرون و من میرفتم تو .
که یکدفعه باهم روبرو شدیم .
و سلام داد و دستشو دراز کرد و با من دست داد .
منم قرمز شده بودم و سلام دادم و اونم منو نگاه میکرد و دستم هنوز تو دستش بود . و دستمو داشت با اون یکی دستش میمالید .
بعد اقای محمدی گفت ؛ اقا ناصر نیستی کم پیدایی . دیگه عین قبل همدیگرو نمیبینیم .
از ما ناراحت که نیستی .
منم گفتم
نه . اختیار دارید . بعد دستمو کشیدم و سریع رفتم . و سوار اسانسور شدم .
بعد راستشو بخایید .دوباره تو فکرم بو د و شبها حتی به یادش جق میزدم .
تا دو روز بعد . داشتم میرفتم بیرون . اسانسور رو زدم . در که باز شد اقای محمدی تو بود . منم رفتم تو و سلام دادم . و اون ط۵ پیاده نشد . و نذاشت در بسته بشه و با پاش نگه داشت .
بعد بی مقدمه دست منو گرفت و گذاشت رو کیرش و شروع کرد به مالیدن .و کیرش سیخ شد .
و کیرشو با دست من فشار میداد . و بعد ازم لب گرفت .
گفت ؛ ؛خانمم پنجشنبه صبح میره ساری .
جمعه میای با هم باشیم .
کارایه جدید بکنیم .
من هیچی نگفتم .
بوسم کرد .و گفت :اگه نمیایی نیا . من فکر کردم دوست داری .
این کارو .
بعد گفتم باشه میام .
خلاصه . رفت خونه و منم رفتم به کارم برسم .
۴ شنبه بود که دیدمش . گفت :بیا پارکینگ . منم رفتم . بعد از تو ماشین . یه کرم بوبر بهم داد و گفت . ؛ناصر قبل از این که بیایی .جلو و عقبتو با این تمیز کن .
خلاصه :منم پنجشنبه شب رفتم حمام . و با اون کرمه . پشمای کیر و خایه و کونمو کامل تمیز کردم .
کرمشم خوشبو بود . مثل واجبی بد بو نبود .
وشب اصلا خابم نمیبرد . فکر کنم نزدیک های صبح خابم برد .
صبح شد از خاب که بیدار شدم . دیدم ساعت ۱۱ است . سریع لباس پوشیدم و دست وصورتمو شستم و مسواک زدم و رفتم بالا .
در رو که زدم . اقای محمدی در رو باز کرد .
و رفتم تو . گفت :دیر اومدی . یک ساعت منتظرتم . صبحانه خوردی .
گفتم :نه ،خاب موندم . ببخشید .
گفت ؛بیا بشین . املت زدم بیا بخوریم .
بعد صبحانه . دستمو گرفت .
و بقلم کرد و نشوند رو پاهاش .
و سینه مو میمالید و گردنم رو شروع کرد به خوردن
و دست انداخت . زیپمو کشید پایین .
و گفت :اوه چه سیخ کردی ناصر . رو این کیرت باید جوجه سیخ بزنم بخورم . و داشت کیر وخایمو میمالید .
خودشم . کیرش حسابی سیخ شده بود . و داشت زیرم تکونش میداد.
و تکوناشو رو کونم قشنگ حس میکردم .
منم شل شده بودم و خیلی خوشم اومده بود و لذت میبردم .
واین سیبیلاشم که به گردنم میخورد . قلقلکم میداد.
خندم میگرفت و کیف میکردم .
بعد اقای محمدی از رو پاش منو بلند کرد .
و شروع کرد کمربندمو باز کردن . و بعد تیشرتمو در اورد و .
منم شلوارمو در اوردم . و شروع کرد نوک سینمو خوردن .
و بعد بلند شد از رو صندلی و تن پوش رو در اورد از تنش
.
یه شورت سرمه ای تنش بود .
و منو چسبوند به سینش و گفت :ناصر سینه هامو با اشتها بخور .
و منم . نوک سینشو کردم تو دهنم و براش میک میزدم .
سینش پر پشم بو د و موهای نوک سینش همش تو دهنم بود .

بعد بلند شد و رفتیم رو کاناپه .
و شرتشو در اورد و کیرشو انداخت بیرون . و گفت ؛بشین .
منم نشستم . جلوش به صورت دو زانو .
و کیرشو گرفتم دستم .
اینو بگم . کیر صاف و خوشگلی داشت … مثل کیر مردای توی فیلمهای پورن بود .
کمی با کیرش ور رفتم .
گفتم روغن کجاست .
اقای محمدی گفت ؛امروز روغن نزنیم . اون سری متوجه شدم،،،
که سر کیرمو کردی تو دهنت .
فیلم سکسی دیدی تا حالا ناصرجان .؟
گفتم اره ؛،
گفت :دوست داری امروز عین اونا باشیم .
با سر گفتم اره.
گفت : ناصر کیری که تو دست هات جا نمیشرو . بکن تو دهنت .

بعد اقای محمدی کیرشو از دستم در اورد .
و سرمو گرفت و سر کیرشو گذاشت تو دهنم .
گفت :ناصر شروع کن .
منم تا حالا این کارو نکرده بودم . تا یکم کردم تو دهنم . اوق زدم و داشتم بالا میاوردم .
سریع بلند شدم رفتم دست شویی و هرچی املت خورده بودم رو بالا اوردم .
بعد اقای محمدی اومد دنبالم . و گفت دهنتو قرقره کن و بشور .
بعد این کار .
یه شربت شیرین با ابلیمو درست کرد بهم داد . گفت :چیزی نیست .اولشه عادت میکنی . بعد چنان کیر میخوری که . انگار داری اب میخوری .
اومدیم تواتاق خاب و دراز کشید .
گفت ؛ناصر سرتو بزار روی رون پام . و بیا لای پام .
منم این کار رو کردم . و اون ،اون یکی پاشو انداخت روم .
و گفت ؛حالا هر جور راحتی . کیرمو لیس بزن یا بخور .
کیر اقای محمدی خابیده بود و شل شده بود .
منم گرفتم دستم . و شروع کردم . لیس زدن خایه هاش و لیس زدن کیرش و بقل خایه هاشم میخوردم و با لبم بازی میکردم با کیر و خایه اقای محمدی .
محمدی هم دستشو میکشید رو موهام .
وگفت :، ناصر الان که کوچک و شله . امتحان کن ببین میتونی بخوری .
منم سر کیرشو کردم تو دهنم .
هیچ مشکلی پیش نیومد . و خیلی هم خوشم اومد . عین یه تیکه گوشت نرم تو دهنم بازی میدادم .
و اروم اروم کیرش بزرگ شد و تو دهنم جا نمیشد .
و اقای محمدی هم اه و اوه را انداخته بود و داشت حال میکرد .
و منم از سر و صداش خوشم اومده بود و حشریم میکرد و هی به کارم ادامه میدادم .و مدلهای مختلف . براش لیس میزدم و بازی میدام و میمالیدم خایه هاشو .
بعد افای محمدی گفت .:
ناصر . اجازه میدی کیری که تو دستاته و داری باهاش حال میکنی رو بکنم تو کونت ‌ . عین فیلم سوپرا .
گفتم . دوست دارم تجربه کنم . اما خیلی میترسم اقای محمدی .
گفت ؛برو تو دستشویی و خودتو خالی کن و کونتو تمیز کن و اونجا با مایع دستشویی هم بشور و . یه کون خوشبو برام بیار .
منم رفتم دست شویی و خودمو حسابی تخلیه کردم . مایع زدم و کونمو حسابی کف مالی کردم و شستم .
اومدم بیرون و با دستمال کاغذی خشک کردم .
و اومدم رو تخت .
محمدی گفت .؛بیا روم برگرد و کونتو بده رو صورتم .
این کارو کردم .
بعد دو سه تا چک زد در کونم و کونمو بو کرد گفت ؛ چه خوشبو شده .
بعد شروع کرد کونمو لیس زدن . چه حالی میداد . داشتم کیف میکردم و تف میکرد در کونم و هی کونمو لیس میزد .
هی میگفت :ناصر چه کون تمیزی داری .
چقدر تنگ و بسته است سوراخت . قمبل کونتم که از هم باز میکنم
بازم سوراخت باز نمیشه . و قشنگ تنگه تنگه . … جون جون جون . کردمت نگی مامان جون . جون جون تو کونت یه کیر با جون .گذاشتم توش نگی مامان جون .
و همش از این حرفها میزد . و منم کیرشو کرده بودم تو دهنم و میخوردم و منم این توری با کیرش حال میکردم .
بعد . روغن کنارش بود . وازلین رو برداشت و زد تو سوراخم و شروع کرد انگشت کردن .
گفت “ناصر حال میکنی حسابی .
گفتم اره . واقعا هم با انگشت کردنش حال میکردم … و بعد متوجه شدم که انگشت شصتشو کرد توکونم . و داشت تکون میداد. بعد گفت که :، داره راش باز میشه . خدا کنه کیرمو بتونه تحمل کنه و ابشو در اره .
گفت برو اشپزخانه برام اب بیار . رفتم و براش اب اوردم.
و از جاش بلندشده بود . واب روخورد و دراز کشید .
گفت : ناصر بیا روش . اروم اروم . میزاریم که بره توش .
اومدم رو اقای محمدی . و اروم اومدم رو کیرش و از کمرم گرفت و گفت :اروم رو سوراخت تنظیم کن و فشار بده به پایین .
این کارو کردم اما . … هرکاری کردم نرفت تو .
بعد اقای محمدی تو همون حالت انگشتشو کرد تو . کمی بالا پایین کرد و بعد انگشت شصتشو کرد تو . و تو نگه داشت .
گفت : ناصر انگشتمو در اوردم سریع بشین روش .
بعد در اورد و من اومدم پایینتر و تنظیم کردم . کمی فشار دادم و سر کیرش رفت تو .
اقای محمدی گفت تکون نخور بزا جا باز کنه . اگه بیشتر بره تو دردت میگیره .
بعد از کمرم گرفت . بعد گفت :
خیلی اروم بیا پایین ببین میتونی تحمل کنی . دیدی درد داشتی تکون نخور .
یکم که اومدم پایین . و سر کیرش رفت تو رودم .
درد و سوزش شدید گرفتم .
و خاستم بلند شم . نزاشت و منو کشید رو خودش .
و بقلم کرد و دستشو انداخت دور سینم و گفت تکون نخور الان درست میشه .
خیلی سوزش داشتم . و بعد چند دقیقه . کمی خودشو تکون داد و کمی بیشتر رفت تو .
گفتم ؛تو رو خدا در ار اقای محمدی خیلی درد دارم .
گفت : خفه شو یکم تحمل کن . کون دادن درد داره دیگه اولش .
بعد من همین طور که روش بودم گفت: بشین. همین تور که کیر تو کونته بهچرخ .
و من با سوزش شدیدی که داشتم رو کیرش چرخیدم و بعد منو کشید رو سینش و بقلم کرد و با هم سینه به سینه شدیم .و
شروع کرد بوسم کردن و قربون صدقه رفتن .
منم از درد کیرم خابیده بود .
توبقلش کمی اروم شدم و عادت کردم و گفتم . پس تکون نده اقای محمدی . بزا فقط توش بمونه .
واونم همین کار رو کرد .و اصلا تلمبه یا فشار نداد .
نبض کیرشو احساس میکردم و بعضی موقع هم تکونش رو .
کم کم عادت کردم و رو سینه اقای محمدی داشتم از بقلش لذت میبردم .
بعد تقریبا فکر کنم نیم ساعتی کیرش تو کونم بود و من توبقلش بودم . بعد احساس کردم کیرش شل شده و خودش داره میاد بیرون .
گفت پاشو .
بلند شدم .دستمو گرفت و گفت : ببین سوراخت باز شده . ودستمو اورد در کونم وگفت : دو تا از انگشتتو بکن تو .
منم کردم . راحت انگشت میرفت تو .
بعد گفت :ناصر جان . ساک میزنی ابم بیاد . گفتم باشه .
بعد از رو تخت اومد پایین و رفت کیرشو تو دستشویی با مایع شست و خشک کرد اومد . و دراز کشید . و گفت بخور .
کیرش شل شده بود . منم شروع کردم . به خوردن . سریع سفت شد و بعد چند دقیقه خوردن . سرمو بلند کرد و ابش ریخت بیرون . روی سینش و کمی هم پاشید روی چونش .

بعد اومد ومنو خابوند و شروع کرد ساک زدن . اولین بار بو د کسی کیرمو میخورد . خیلی بهم حال داد. اما خیلی زود ابم اومد . حتی ۱ دقیقه هم نشد . اما خیلی ساکش باحال بود برام .
بعد. کمی بقلم کرد و رفتیم باهم حمام و دوش گرفتیم .
بعد. خودمون رو خشک کردیم و من لباسامو پوشیدم .
و اونم شرت پوشید .
خیلی خوشم میوند ازش یه مرد جا افتا ده و کار بلد بود .
بعد گفت میخای بدونی کیر چجوری رفت تو کونت .
عین فیلم سوپر ها .
گفتم اره .
رفت از تو اتاق یه دوربین کوچیک اورد . و سیمشو وصل کرد به تلوزیون و روشن کرد . و گفت : رفتی اب بیاری اینو روشن کردم و رو کتابخانه گذاشته بودم .
که موقع رفتن کیر تو کونت ازت فیلم بگیرم و بهت نشون بدم .
تا حداقل دفعه اولته و از کون دادن شاید لذت نبری . اما وقتی فیلمشو ببینی میفهمی چی شده و لذت میبری .
فیلمو روشن کرد .
اره همون موقع که ابو خورد و دراز کشید و من کونمو رو کیرش تنظیم میکردم و بقیه ماجرا رو تا اخر کار فیلم گرفته بود .
اول حالم گرفته شد… و فکر کردم میخاد ابرومو ببره .
اقای محمدی گفت : ناصر نترس .
بشین نگاه کن .
بعد میدم خودت با دست خودت پاکش کنی .
نگاه کردم و کیرو که ،،، توکونم بود ،،،رو که میدیدم خیلی خوشم اومده
بود .
و لذت بردم و کیرم سیخ شده بود و اقای محمدی دستشو دراز کرد و از رو شلوار کیرمو میمالید .
بعد اقای محمدی گفت ؛ خوشت اومد . اینجوری کیر میره تو کون .
از این به بعد دیگه خودت میای پیشم .
بعد بوسم کرد و ازم لب گرفت .
بعدش دوربین رو داد دستم و گفت پاکش کن .
و منم دکمه دیلت رو زدم و پاک شد و دو بار هم چک کردم که مطمعن بشم . بعد خداحافظی کردم و اومدم خونه .
این بود قضیه من .
که براتون تعریف کردم .
امیدوارم خوشتون اومده باشه .
که اگه اینطور بود . دوباره قضیه بلدی رو براتون تعریف میکنم .

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

نوشته: ناصر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها