داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گی با مرد با تجربه (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

بعد از اون روز دیگه در هفته حداقل یک روز رو میرفتم پیشش . اوایل خیلی تحویلم میگرفت و بهم حال میداد منم چون فقط با اون بودم خیلی باهاش حال می کردم و کم کم از لحاظ جنسی بهش وابسته شده بودم . هر چند روز بهش پیغام میدادم و ازش میخواستم یه وقت هماهنگ کنه باهم باشیم . کم کم این فقط من بودم که بهش پیغام میدادم و ملاقات هامون هم فاصله هاش بیشتر میشد و اون گرمی سابق رو نداشت. من بیشتر حشری میشدم و اون سرد تر . میدونستم که دوست پسر دخترهای جون تر و بهتر از من داره . خودش هم همش میگفت که دیروز اون و کردم و فردا اون یکی رو می کنم و بعضی وقتا عکساشون هم نشوم میدادکه واقعا بهتر از من بودن . همش بهم میگفت چرا با آدم های دیگه ای سکس نمی کنی و پارتنرهاتو بیشتر کن . میگفت گزینه هات بیشتر باشه خودت بیشتر لذت میبری . منم میگفتم راست میگی ولی خوب نمیتونم پیدا کنم و راحت نمیشه اعتماد کرد . اونم میگفت میخوایی کون بدی نمیخوایی که ازدواج کنی . یه روز بعد نزدیک سه هفته بالاخره باهاش قرار گذاشته بودم . من کلی حشری بودم و اون با بی حوصلگی داشت می کرد . کمرش حسابی سفت بود . گفت دیروز یه پسر رو دوبار کرده و خیلی خوب بوده . همش از اون تعریف می کرد . من که حسابی حشری بودم دوبار آبم اومد زیرش . دفعه دوم که فهمید آبم اومده با خنده گفت دوباره اومد ؟ گفتم آره . کیرش رو کشید بیرن و رفت دستشویی خودش رو شست و امد رو مبل نشست . منم رفتم خودم رو شستم و اومدم . تلویزیون رو روشن کرده بود و داشت فیلم سوپر میدید . بهم گفت بیا اینجا بشین با دست لای پاشو نشون داد . رفتم جلوی مبل ،لای پاش نشستم . دستشو کرد تو موهام و سرم رو هل داد سمت کیرش . منم شروع کردم کیرش رو خوردن . کیرش کم کم سفت شد . با دستش که تو موهام بود سرعت رو تنظیم می کرد . حدود بیست دقیقه ای براش ساک زدم تا آبش اومد و همرو ریخت تو دهن و صورتم . همونجور که داشت نفس نفس میزد گفت برو خودت رو بشور . رفتم خودم رو شستم و اومد . تلویزیون رو خاموش کرده بود و رو مبل دراز کشیده بود . فهمیدم باید برم . گفتم من دیگه برم اونم گفت منم خسته ام و خوابم میاد . لباسم رو پوشیدم و اومد بیرون . چند روز ناراحت بودم فکر می کردم دوره اینم تموم شده مثل قبلی ها . بهش هم حق میدادم . موردهای خیلی بهتری داشت . تا اینکه بعد چند روز شروع کرد پیغام دادن . منم که خیلی خوشحال شده بودم و اومیدوار با کلی علاقه و سریع جوابش رو میدادم . بعد چندتا پیغام گفت کی وقت دارم باهم قرار بذاریم منم خیلی سریع گفتم هر وقت بگی من هستم . بعدم دو روز بعد با هم قرار گذاشتیم . من خیلی تعجب کرده بودم و خیلی هم خوشحال بودم . نمی فهمیدم چی شده که دوباره اینقدر داغ شده . اون دو روز همش به خودم و کونم میرسیدم . کرم میزدم و تمیزش می کردم . میخواستم حسابی بهش حال بدم . تمام سینه و شکمم و کیر و کونم رو با کرم موبر زده بودم . حسابی نرم و لطیف شده بود بدنم . یه تیشرت سفید و شلوار سفید تنگ پوشیدم و با کلی شهوت و اشتیاق رفتم پیشش . مثل همیشه با اون شورتش اومد به استقبالم . خیلی سر حال بودم و یه خنده خاصی داشت . باهام دست داد و دستم رو ول نکرد همینطور اومدیم تو حال . یهو دیدم یه مرد حدود شصت ساله که معلوم بود از خودش چند سالی بزرگ تره . موهای سر و صورت و بدنش سفید بود و با یه شورت سفید تنگ نشسته رو مبل . اونم یه خنده ای رو صورتش بود . یه دستش رو شورتش بود و با کیرش بازی می کرد . مجتبی که هیجان زده بود و همش میخندید رو به مرده گفت اینم آقا رضا که برات تعریفشو می کردم بعد رو به من گفت آقا سعید از مردای گل روزگار . من که گیج شده بودم همینطور وایستاده بودم وسط حال و نمیدونستم چی کار باید بکنم . مجتبی همینطور دستم رو کشید و گفت بیا اینجا لباستو در بیار . رفتیم کنار جا لباسی. کمک کرد تیشرت و شلوارم رو درآوردم . صدای سعید رو از پشت شنیدم که یه جووووون بلند کشید . یه شورت سفید تنگ پوشیده بودم که رفته بود لای کونم . مجتبی نمی تونست جلو خندش رو بگیره گفت من که گفته بودم بهت . دستم رو کشید و منو برت طرف آقا سعید . سعید همینطور که رومبل نشسته بود دستشو دراز کرد طرفم . منم باهاش دست دادم . دستم رو نگه داشت و کشید طرف خودش و گفت به به آقا رضا بیا بشین اینجاببینم . نشستم کنارش . منم شوکه شده بودم و هیجان زده . به سکس گروهی خیلی فکر کرده بودم و جق زده بودم . مجتبی یه لیوان آب بهم داد خوردم . یکم حالم داشت جا میومد . مجتبی نشسته بود رو مبل جلویی . سعید یه دستش رو پای من بود و یه دستشم رو کیرش . احساس جالبی بود بین دوتا مرد لخت حشری نشسته بودم . سعید سبیل سفیدی داشت . صورتش رو تیغ زده بود. موهای سینه وشکمش سفید بود .کمی شکم داشت . بهم گفت خوب آقا سعید خیلی ازت تعرف کرده بگو ببینم چی دوست داری ؟ منم گفتم ممنون لطف دارن آقا مجتبی . مجتبی گفت همه چیز دوست داره پسرمون خیلی حرفه ای هست . بعد رو به من گفت نشون بده به آقا سعید چه کارایی بلدی . من که سرم پایین بود و نمیدونستم چی کار باید بکنم . سعید دستم رو گرفت و گذاشت رو کیرش و گفت بیا بگیرش ببین چطوره . آروم کیرشو از رو شورتش میمالیدم . سفت سفت شده بود. به نظر بزرگ تر از ماله مجتبی بود . کمی با خنده نگاه کردن . بعد سعید گفت شورتم رو دربیار . آروم با دو دستم از دوطرف پاش کشیدم پایین . کیرش پرید بیرون .سفت بود و سرحال . جلوم تکون میخورد . پشمای دور کیرش بلند بود ولی روی تخماش و لای پاهاش رو شیو کرده بود و تمیز بود . آروم شورتش رو از پاش درآوردم و گذاشتم روی دسته مبل . نگاه سنگین دوتاشون رو روی خودم احساس می کردم . حسابی تحریک شده بودم . دوباره کیرشو گرفتم تو دستم . نرم و گرم بود . تو دستم دل دل می کرد . معلوم بود حشری هست. کمی با کیرش بازی کردم . یهو گفت پس منتظر چی هستی ،بخورش . نشستم لای پاش . شروع کردم براش آروم ساک زدن . کیرشو لیس میزدم . زبونم رو میکشیدم از زیر تخماش تا روی کیرش . پشمای کیرش میرفت تو دماغ و دهنم .میخواستم بهش حال بدم . سر کیرشو میخوروم و میک میزدم . شروع کردم آروم براش ساک زدن . سعی میکردم همه کیرشو بکنم تو دهنم . اولش میخندید با خنده میگفت آفرین ،آفرین نه خیلی خوبه و با مجتبی شوخی میکرد ولی وقتی شروع کردم براش ساک زدن دیگه ساکت شد . جدی شد . صدای آه و اوهش بلند شد . زیرم تکون میخورد و کیرشو فشار میداد تو دهنم . در همون حالت دراز شد رو مبل و گفت پاشو کونت رو بده سمت من . نفهمیدم منظورش چیه . پاشدم و کونم رو کردم طرفش . مجتبی گفت 69 شو بخواب رو شکمش . تازه فهمیدم منظورش رو . داشتم دراز میکشیدم رو شکمش که دست انداخت شورتم رو کشید پایین . کمی خشن شده بود . شورتمو از پام‌کشید پایین و پرت کرد اونطرف اتاق . خوابیده بودم رو شکمش . کیرش تو صورتم بود و کونم جلوی صورتش . یکی محکم با دست زد رو کونم و یه جووووون بلند کشید . برق از سرم پرید . شروع کردم براش ساک زدن . یکم لپای کونم رو لیس زد و گاز گرفت . بعد رفت وسط کونم و شروع کرد لیس زدن . گرمای زبونش میرفت لای کونم و روی سوراخم میچرخید و همونجا میموند . گرمای زبونش . زبری سیبلش رو روی کونم احساس می کروم . خیلی با ول و احساس و شهوت کونم رو لیس میزد . کیرش از دهنم افتاده بود بیرون و داشتم برای خودم آه و ناله میکرد و حال می کردم که یکی دیگه محکم زد رو کونم و گفت بخورش . دوباره کیرشو کردم تو دهنم شروع کردم ساک زدن . چشمم افتاد به مجتبی که همنجور مثل پادشاه رو مبل نشسته بود و داشت با لبخند و لذت نگاه می کرد . حسابی تحریک شده بودم . یخم آب شده بود و دیگه داشتم واقعا حال می کردم. سعید شروع کرده بود انگشت کردن و داشت سوراخم رو آماده میکرد . با یک انگشت شروع کرد و رسوند به سه تا انگشت . میکشید بیرون تف مینداخت دوباره میکرد تو تلمبه میزد و میچرخوند . حسابی باز شده بودم . گفت پاشو قنمبل کن . پاشدم . دستمو گرفت . حالیم کرد وسط اتاق قنبل کنم . روبروی مجتبی . قنبل شدم . خودش کونم رو تنظیم کرد . فاصله دست و پاهام رو . کونم حسابی اومده بود بالا . دستام رو زمین بود و سینم نزدیک زمین . پاهاش رو گذاشت دوطرفم رو کیرش گذاشت رو سوراخم . چندتا تف انداخت رو کیر و سوراخم و آروم شروع کرد تو و بیرون رو سوراخم . کمی میدادتو و کمی میکشید بیرون . چند بار تکرار کرد تا سرش رفت تو . یه آه بلندکشیدم . کمی درد گرفت . چند لحظه مکث کرد . دوباره شروع کرد آروم تلمبه زدن و کم کم میداد تو . کمی در داشت و من آخ و اوخ میکردم . دو سه تا محکم دوباره با کف دست زد رو لپای کونم . کمی کونم بی حس شد . همینطور تلمبه میزد و تو میکرد . پشمای کیرش و داغی شکمش رو روی کون و کمرم احساس کرد . فهمیدم تا ته رفته تو . خودشم یه آه بلند کشید و کمی مکث کرد . مجتبی با خنده گفت چی شد تا ته رفت توش ؟ اونم با خنده گفت آره تا ته توشه میخوایی تخمامم بدم تو . همینطور داشت نفس نفس میزد و کمی استراحت می کرد . کیرش تو کونم دل دل می کرد . گرمی و سفتی رو توی کونم و رودهام احساس می کردم . با شوخی گفت نمیتونم زیاد بکنم . مجتبی هم با خنده گفت تو میتونی وقت می گیرم . سعید که حالش جا اومده بود شروع کرد تلمبه زدن . با دستش کمی کمرم رو مالید و بعد با دو دستش دوتا شونه هام رو گرفت . اولش منظم تلمبه میزد . همینطور تند تر و محکم تر شد . با هر ضربه پرت میشد . یه دستشو انداخت رو صورتم . انگشتش رو کرد تو دهنم . همینطور آه وناله میکروم زیرش . خیلی جدی بلند آه اوه میکرد . بدنش عرق کرده بود . چند قطره از عرقاش ریخت رو کمرم . صدای آه و نالش بلند تر میشد و ضربه هاش محکم تر . چسبید بهم کامل خوابید رو کمرم . دهنش کنار گوشم بود .فهمیدم آبش داره میاد . بلند آه میکشید و نفس نفس میزد . بدنش خیس عرق بود . کمی تکون میخورد و میلرزید . شکمش تند تند بالا و پایین میشد . آروم منم دراز شدم رو زمین . چسبیده بود بهم . کمی تو همون حالت موند .هنوز داشت ارضا میشد . کم کم آروم شد . نفسش جا اومد . تو همون حالت پاشد نشست رو رونم. کیرش خوابید بود از تو کونم اومد بیرون . تازه انگار به هوش اومده باشه شروع کرد خندیدن ، مجتبی هم خندش گرفت . همینطور شروع کرد با سوراخم بازی کردن و انگشت کردن . گفت این چیه ،ببین چی کارش کردیم . سوراخم حسابی باز شده بود و آب کیر سعید با انگشتش میزد بیرون .مجتبی هم گفت من کاری نکردم همش خودت کردی . اون دوتام همینطور با هم شوخی و نخده میکردن . مجتبی گفت چطور بود حال کردی . سعید هم گفت آره خوبه ولی یکم گشاده ولاغر ولی خوبه . بعد همینطور که دستشو با به کمرم مالید و تمیز میکرد پاشد و رفت دستشویی . دلم میخواست برم حموم بدنم پر از عرق و تف و ِآب کیر بود . گفتم آقا مجتبی میشه من یه دوش بگیرم گفت آخه حوله نداریم و منم الان مهمون دارم . فهمیدم که نمی خواد برم حموم . سعید که از دستشویی اومد من رفتم دستشویی تا جایی که میشد کونم رو تمیز کردم . اومد بیرون اونا نشسته بودن حرف میزدن و تنقلات میخوردن . شورتم افتاده بود کنار اتاق رو زمین . برداشتم پوشیدم . منم نشستم . بعد چند دقیقه سعید پاشد و گفت پاشو لباس بپوشیم بریم آقا مجتبی مهمون داره . لباس پوشیدیم . خداحافظی کردیم و اومدیم بیرون . نشستیم تو ماشین سعید و راه افتادیم . گفت خوب چطور بود‌ کیرم دوسش داشتی ، من بهتر بودم و یا مجتبی و کلی از این حرفا و سوالا . من هم که آبم نمیومده بود و هنوز حشری بودم حسابی داغ شده بودم ازش تعریف می کردم . واقعا هم از مجتبی داغ تر و حشری تر بود . خلاصه شمارم رو گرفت و منو همنجوری یه جا نزدیک خونم پیاده کرد و رفت . تو اون هفته همش تو کف کیرش بودم و منتظرش که یه قرار بزاره . همینکه زیرش ارضا نشده بودم بیشتر حشریم می کرد و خودم بهش میگفتم کی میتونیم همو ببینیم . اونم فهمیده بود و کلی لاس زد تا دوباره همو دیدیم و اون شد بکن جدید من .

نوشته: رضا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها