داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

زن ذلیل مرد ذلیل 9


بالاخره پس از کش و قوسهای بسیار و کلنجار رفتن با خودم از خونه در رفتم و با هزار مصیبت خودمو رسوندم به اون آدرسی که مامان داده بود . برای اولین بار بود که پامو به  این منطقه میذاشتم . تا به حال چند بار با اتوبوس شرکت واحد از کنارش رد شده بودم . زنگ در خونه رو زدم . جل الخالق عجب جاییه . هر کی این جا کار کنه فکر نکنم روزی کمتر از پنجاه هزار تومن مزدش باشه . خب دیگه بازم خدا رو شکر که این مامان نازما تونسته یه جای خوب کار بگیره . اگه کارش خوب باشه خونه های دور و اطراف و آشناهای دیگه هم بهش کار میدن . چی بود خودشو علاف پایین شهر می کرد . خونه چهار پنج تا در داشت . خیلی واسه مامانم خوشحال بودم . هنوز خیلی کار داشت تا چهل سالش بشه جوون بود بنده خدا ولی از بس واسه من و خودش زحمت کشیده بود ده سالی بزرگتر نشون می داد . در خونه باز شد و من رفتم داخل .  هیشکی نیومد حالمو بپرسه که آحه تو دزدی تو کی هستی . فقط گوشه و کنار چند تا کار گر و باغبون دیدم که مشغول نظافتن و چند تا نقاش هم دارن یه گوشه ای رو رنگ می زنن . خونه ویلایی بسیار بزرگ و زیبایی بود . از اون خونه هایی که باید کار نیک می کردم تا در بهشت نصیبم بشه . وگرنه ما بدبخت بیچاره ها همون که پامونو تو این خونه ها میذاریم باید دممونو بذاریم روکولمون و با همون دممون گردو بشکنیم . اثری از مامان نبود . یاد سینما افتاده بودم که از چند تا در باید رد شی تا برسی به سالن نمایش . نمی دونستم باید از کدوم طرف برم . یکی دو نفر دیگه رو هم که زن بودند صدا زدم و گفتم هایده خانو مو ندیدین ;/;یکیشون اشاره کرد تو اون اتاقه . رفتم طرف اون اتاق . یه زن دیگه رو اونجا دیدم . معلوم نبود این مامان هایده کجا غیبش زده ولی اون زنه هم زن خیلی خوشگلی بود . اگه من کارگر اینجا بودم مخ این زنه رو می زدم و حتما یه بر نامه باهاش می رفتم خیلی خوشگل بود این زنه . داشت یادم می رفت که واسه مامان اومدم اینجا . طرز آرایش و زیر چشم و ابرو کشیدن و آرایش داخل چشاش و اون کلاه گیس خوشگلش منو به یاد فیلمای فارسی قدیم مینداخت . شبیه هنر پیشه های ناز اون وقتا شده بود . بوی عطرش مستم کرده بود . دوست داشتم برم طرفش و بغلش کنم . می ترسیدم . روسری هم سرش نبود . یعنی بالا شهریا همشون همین طورین ;/;اوه خدای من کیرم همین جور داشت شلوارو پاره می کرد و می خواست بزنه بیرون . زنه سرشو پایین انداخته بود و یه نگا به ویترین وسایل می کرد و یه نگاهی هم به وسط شلوار من . چشاش خیلی واسم آشنا بود . به نظرم اومد تو عروسی  من و این زن جنده ام شرکت داشته یعنی دوست ساغره ;/;اگه بهش بگه چی میشه ;/;-خانوم ببخشید شما اینجا کارگری به نام هایده خانوم نمی شناسین ;/;-آقا حیا کن مگه شما خودت خوار مادر نداری . زن نداری چرا این طور با حرص و هوس ناموس مردمو دید می زنی ;/; با این که سعی می کرد صداشو نازک کنه ولی طنین آشنایی داشت یه لحظه که سرشو بلند کرد و به چشاش خیره شدم تبسم لبها و چشاش منو به یاد مامان انداخت -مامان هایده زلفاتو ریختی رو پیشونیت اصلا نشناختمت . رفتم بغلش کنم منو پس زد پسره نمک نشناس تو اصلا مادر میخوای چیکار کنی . گفتی برم ببینم مادرم زنده هس یا مرده ;/;یعنی من وظیفه داشتم بچه بزرگ کنم و بدم تحویل دختر مردم ;/;-مامان دست رو دلم نذار که جیگرم کبابه . باشه هیشکی تو این دنیا دوستم نداره . هیشکی منو نمیخواد حتی خدا . من اگه دوستت نداشتم که این همه راهو واسه دیدنت نمیومدم . مامان من دلم نمیخواد تو خونه های مردم بد بختی بکشی . در جوونی تو رو به پیر مرد شوهر دادند و حالا هم یه بیوه جوونی و به خاطر بچه هات عروسی نکردی . من همه اینا رو میدونم ولی تو از بد بختی من خبر نداری . صدهزار تومن پولو از جیبم در آورده وگذاشتم رومیز گوشه اتاق وگفتم مامان این صد تومنه اگه بتونم واست پول میارم که کمتر کار کنی و این قدر تو ی سختی نیفتی . باور کن دستم نیست وگرنه نمیذاشتم بیای و خدمتکار مردم شی . تو باید خانوم همه اینا باشی . بازم خدا پدرشونو بیامرزه کاری کردن ترکیبت مثل خانوما شه ولی من مامان خودمو هر شکلی که باشه دوست دارم واسش می میرم . نذاشتی ببوسمت دلمو شکوندی خدا حافظ -صبر کن پسرم نرو صبر کن . دستاشو باز کرد و در یک لحظه هر دو به سوی هم دویدیم و همدیگه رو بغل زدیم . باورم نمی شد اینی که توبغلمه مامانم باشه . همیشه از بوی تنش فراری بودم . بوی عرق موادشیمیایی . بوی خورش ونفت و پیازش وبالاخره تنش اکثرا بوی یکی از این چیزا رو می داد.  ساغر در شب عروسیمون این قدر خوشبو و تر و تازه نبود که مامان حالا بوی عطر بهشتی رو می داد . زیر گلو و کنار شونه های مامانو بو کرده و یه نفس عمیق کشیدم و گفتم آههههههه چقدر دوست داشتم زنم مث تو می بود . خواستنی خوشگل و ناز و ملوس و…. و… نزدیک بود بگم هوس انگیز که حرف دهنمو کشیدم -ای شیطون بلا چی می خواستی بگی -هیچی مامان -راستشو بگو به مادرت دروغ نگو -مامان گیر نده داشتم مثال می زدم -خب در مثال که مناقشه نیست -مامان تو اینا رو از کجا یاد گرفتی ;/;چند ماه پیش این جوری نبودی -موضوع رو عوض نکن چی می خواستی بگی .. ازش فاصله گرفتم که اگه خواست بزنه زیر گوشم بهم نخوره -و… و… هوس انگیز -حالا چرا این قدر عقب عقب میری نترس بیا کاریت ندارم . رفتم طرفش و بغلم زد و گفت حالا این طرف شونه هامو بو کن که من پسر راستگوی خودمو خیلی دوست دارم . دوباره یه نفس عمیق دیگه کشیدم و حس کردم اگه بخوام چند لحظه دیگه به همون حالت باقی بمونم شق می کنم خودمو ازش جدا کردم -حالا مامانتو ببوس ببینم چی احساس می کنی . می خوام نظرتو بدونم -مامان مگه واسه کار کردن در اینجا باید از این آزمونها بدی ;/;-اوخ لبای مامان هم غنچه ای و هم بر جسته شده بود . خیلی هوس انگیز . کار گر این قدر خوشگل ;/;!مامان از کارات عقب نمونی . نه کار من تا فرداست و کنتراتیه . چند دقیقه رو که می تونم با پسرم تنها باشم . درو ببند یکی میاد . دررو بستم و مامانو بردم یه گوشه ای و لبای برجسته و هوسیشو به لبام چسبوندم . هیشکدوم سیر نمی شدیم -حالا اینو چی میگی ;/;-مامان مامان تو معرکه ای . حیف که مامانمی … بازم یه حرفی زدم که مجبور شدم نصفه کاره قطعش کنم -بگو دیگه اگه مامانت نبودم چیکارم می کردی ;/;… ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها