سلام من الان ۲۴ سالم این خاطره که میخام تعریف کنم برای دوران راهنماییمه اقا ما تو کلاس دو سه نفر بودیم کیر کون همدیگرو انگشت میکردیم یه روز رفیقم گفتش که بیا بریم تو دستشویی مدرسه اونجا اول من میرم داخل لخت میشم هم کونمو نشون میدم هم کیرمو تو هم اینکارو بکن گفتم باشه اون اول رفت داخل در دستشویی رو باز گذاشت بعد لخت شد (البته بگم وسط کلاس به بهونه اب بخوریم اومدیم بیرون سه نفر هم بودیم) اقا اون لخت شد و من دیدم بعد گفت حالا تو برو منم رفتم قشنگ لخت شدم اونم از بیرون نگا کرد بعد که اومدیم بیرون رفیقم گفتش بیا من و تو دوتایی باهم بریم تو یه دستشویی همدیگرو
انگشت کنیم من گفتم یوقت زنگ میخوره میان بدبخت میشماااا گفتش نه سه نفریم دیگ یکی وایمیسه ما دو تا بریم گفتم باشه اقا ما رفتیم تو دستشویی دو تا مون لخت شدیم یکم با هم ور رفتیم من دیدم خیلی حال میده اون واسه من میزد و منم واسه اون انقدر موندیم و اب جفتمون اومد بعد داشتیم لباسمونو میپوشیدیم که نفهمیدیم کی زنگ تفریح خورد اون رفیقمم گیج حواسش نبود به ما بگه ما هم تا رفتیم خودمونو جم و جور کنیم بیایم بیرون دیدیم پشت در کسیه رفیقم گفت حالا چیکار کنیم گفتم نمیدونم بعد دستشویی درش جوری بود که وسطش شیشه بود بعد پسره که پشت در وایستاده بود دید دو نفر داخل دستشویی
ن یهو داد زد بچه ها بیاین دو نفر این داخلن بعد بچه ها همه جمع شدن منم به رفیقم گفتم دیگ دیدن بیا بریم بیرون رفتیم بیرون همه دیدنمونو بعد تو حیاط هرکی مارو میدید مسخره میکرد و مسخندید به ما این بود یکی از داستانای ما بازم داستان داشتیم منو رفیقم اگ خوشتون اومد نظر بدین بازم بزارم لطفا نظر بدین
نوشته: مسعود