داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

کس دادن خواهرم زینب و بیغیرتی من

سلام دوستان شهوتی
برای اولین بار میخام داستانمو براتون بنویسم
کس دادن خواهرم زینب و بیغیرتی من ک از دیدن کس دادنش حال خوبی بهم دس میداد
خب از خواهرم زینب بگم دختر26ساله با هیکل توپر و کردنی ک خودم سالی یه ک تو کف کردنش بودم وزن 80کیلو قدشم 170خوش هیکل چون قدش بلنده با وزن 80کیلو چاق نشون نمیده سینه بزرگ و کون تو دل بروتر وخیلی بزرگ و خوش فرم وقتی میخواد آماده بشه ولی بیرون رفتن کیر من راست راس میشه شلوار لی ک بزور کون کندشو جا می‌کنه تو و مانتو جلو باز
از خودم بگم اسم بهزاد 24هستم قدم185 وزنمم90 ورزشکارم اوایل دوس داشتم خودم خواهرمو بکنم خیلی تو سرم بود همه کار کردم واسه کردنش ولی جواب نداد ولی جاتون خالی کلی با شورتش تو حموم جق زدم و اینو هم بگم درسته جق زدم ولی دوس دختر زیاد دارم
ولی تو کف خواهرمممم نمیتونم کاریشم کنم داستان از اونجای شروع شد ک سال 1400بود
عقد پسر خالم بود تو یه باغ نسبتن بزرگ خلاص ما آماده شدیم رفتیم خانوادگی
رسیدیم باغ مجلس زیاد شلوغ نبود همه خودی بودن و چند تا از رفیتای پسر خالم رفتیم داخل
وارد باغ ک شدیم احوال پرسی کردیم و خوش بش تا ته رفتیم ک چن تا پسر خوشتیپ پسر بودن و بچه‌ای فامیل ک یکی از اون غریبها خیلی چششو انداخته بود روی خواهرم انگار اومده بود ک امشب اینجا کس بده لباس کاملن باز یعنی اگ روبروت بشینه قشنگ شورتشو می‌دیدی
خلاصه دیجی شروع ب پخش کردن آهنگ شد بچه جون ها هم رفتیم مست کردیم مشروب خوردیم رفتیم وسط منکه خیلی زیاد خورده بودم بزور روی پام بودم وسط نمی‌دیدم کی ب کیه رفتم روی میز نشستم بعد نیم ساعتی یه لحظه دیدم پسره داره با خواهرم می‌رقصه حرومی رو اولش کپ کردم ولی دوس داشتم ببینم چیکار میکنن دیدم دست پسره روی کون خواهرمه داره لمسش می‌کنه دیگ قشنگ ب هم چسبیده بودن ک کیر پسره روی کسش بود
خلاص اون شب گذشت تا یکی دو هفته بعد ک من هنوز تو بفکر اون شب بودم خواهرم رفته بود همون گوشیت تو تختش بود چون رمزشو بلد بودم رفتم ببینم شماره چیزی بهم دادن
گوشیو ک باز کردم تو رفتم وات ک بلع آبجی خانوم رفته حموم ک آماده کس دادن بشه ساعت چهار قرار داشتن و تو چتاش فهمیدم دو بارم همو دیدن یا شایدم کردن و کلی عکس برای هم فرستادن
آدرس و از گوشی برای خودم ورداشتم
گوشو گذاشتم سرجاش رفتم اتاقم
خواهرم از حموم اومد بیرون رفت اتاقش تا آماده بشه بعد یه ساعت اومد بیرون وای چی میدیدم ساپورت نازک ک قشنگ شورت زردش معلوم بود مانتوی جلو باز یه نیم تنه موهاشم دوم اسبی بسته بود لبخندی زدم گفتم بسلامتی کجا عروسی جای دعوتی گفت نه باوا با یکی از دوستام دارم میرم بیرون گفتم والا منی ک داداشتم اینجوری تو رو دیدم آب از لبو لوچم اومد وای بحال بقیه گف دهنت و خندید دیگ چیزی نگف رو رفت بیرون منم یکم بعد رفتم دنبالش رفت اون ور خیابون ماشین واستاده بود یه 207مشکی سوارش شد و رفتن منم با موتور رفتم دنبالشون بعد از یه ساعت رسید ب یه باغی رفتن داخل دیوار کوتاهی داشت بعد ده دقیقی پریدم تو باغ کسی تو حیات نبود یه کلبه چوبی وسط حیاط بود رفتم دیدم کسی نی یدفه صدای زینبو شنیدم نگاه کردم دیدم پسره کسکش نرسیده داره کسشو لیس میزنه پشته کلبه یه آلاچیق بود پسر کار بلد بود تو هوای آزاد داشت خواهرمو کسشو میخورد منم کیرم تو دستم از اینکه آخر میتونم کردنشو ببینم زیر یکی خوشحال بودم گوشیمو در آوردم و شروع ب فیلم گرفتن کردم همینجور ک لس میزد پیراهن خودشو درآورد بلند شد مانتو و شلوار آبجی مو هم در آورد دوتاشون فقط شورت تنشون بود حالا نوبت زینب بود بخوره پسره نشست روی نیم کت زینبم زانو زد پسر هم موهای دم اسبی زینبو گرفت خودش بالا پایین میکرد خدایش بلد بود یه نفس ساک میزد تا اینکه گفت بسه یه تشکی پهن کرده بود زینبو ب پشت خوابوند و پاهاشو7داد بالا کیر 17یا18سانتی شو گذاشت روی کسش تعجب کردم گفتم فقط میخواد بماله ک دیدم سرشو کرد تو کس خواهرم منم وا موندم آخ زینب دختر بود مثلن دیگ وای ک پسر با خنده گفت دم علی گرم ک کار منو آسون کرده علی کیه همون پسر خالم ک عقدش رفتیم انگاری پرده زینبو علی کسکش زده وای کفن برید کوفتتون بشه با یه فشاره کل کیرشو کرد تو کس خواهرم ک ی آهی کشید کف جرم بده ک شروع کرد تلمبه زدن دوستان اگر تا الان از کس و کون خواهرم چیزی نگفتم چون ندیدم همینجور ک داشت کس خواهرمو میکرد کیرشو در آورد گفت بچرخ داگی کن گفت میخای چیکار کنی گفت نمیخام کاری کنم یه ماچ از کونت میگیرم همین ک چرخید من دیدم وای برای اولین بار آرزوی ک تو این چند ساله داشتم دیدم کون آبجی مو دیدم اینقدر بزرگ و خوش فرم بود ک نگم براتون ایشالله قسمت همتون سفید صورتی نامرد تفی انداخت روی سوراخش و کیرشو کرد توش زینبم مخالفتی نکرد و راحت رفت توش ک فهمیدم تا دلت بخواد کونه رو داده داشت ادای تنگها رو در میآورد تلمبه زدنو شروع کرد خوبم میکرد منکه دهنم آب افتاده بود خواهرم اه اه میکردبکن بکن جرم بده پدرصگ مگه کردن بلند نیستی ک پسره یه سیلی زد روی کونش گفت جون بخا ک تلمبه هاش تا خایه می‌رفت تو کون خواهرم ک اه اه زینب ب فریاد تبدیل شد ک یدفه گفت داره میاد گفت بریز همونجا یعنی کونش ک بعد چند تا تلمبه زدن خودشو چسبند ب زینب تا قطره آخرش تو کون خواهرم خالی کرد منم سری فیلمو قطع کردم پریدم بیرون دیگ هوا داشت تاریک میشد رفتم سمت خونه بابام و مامانم از سرکار اومده بودن
گف خواهرت کجای میخواستم بگم داره کیر میخوره ک گفتم فکر کنم با یکی از دوستاش رفته بیرون ک بعد دوساعت اومد خونه مامانم گفت بیا شام حاضر گفت نمی‌خورم سیرم منم تو دلم گفتم بایدم سیر باشه چون سیری کردنش
خلاص دو سه روزی گذشت چندین بار فیلمو دیدم با خودم میگفتم ازش اتو ک دارم بفرستم برایش چیکار کنم ک دلو زدم ب دریا او یه تیکه از ساک زدنش و یه تیکه از کس دادنش فرستادم ک دید و سین کرد و چیزی نگفت شب روی تختم بودم ک اومد پیشم

بهزاد
نظر بدین اگ دوس داشتین ادامشو بنپیسم

نوشته: بهزاد

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها