داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

بیغیرتی رو دوس دارم

سلام
من امیرم ۲۷سالمه سه سال ازدواج کردم خانومم فرناز۲۲سالشه یه دختر سفید با سینه های ۸۰کون گوشتی وخودشم یکم تپل
من قبل ازدواج داستان های بیغیرتی میخوندم بعد ازدواج خیلی دوس داشتم که در مورد این حس با فرناز صحبت کنم ولی نمیشد چون چادری بود ومذهبی رفته رفته روم باز شد بهش تو سکس گفتم چی میخوای اونم گف عزیزم کیر میخوام یه لحظه فکری به ذهنم اومد چون خیلی حشری بود سرعت تلمبه زدن بردم بالا وقتی دیدم تو اوج لذت دوباره پرسیدم چی میخوای گلم گف کیر میخوااااام منم گفتم چنتا درکمال تعجب گف زیاد کلفت میخوام سه چهارتا جرم بدن با این حرفا ارضا شدو منم به روم نیاوردم رف دوش گرف برگشت گفت گلم دست خودم نبود ببخشید حشری بودم نفهمیدم چی گفتم
گفتم گلم این فانتزی اسمش از نظر من ایرادی نداره منم لذت میبرم
گذشت بعد یک سال من با دوتا همکارام رفت امد پیدا کردم خونه هم میرفتیم واسه شب نشینی یکیشون امین ۲۹ خانومش نسیم ۲۳یه زن سبزه با رونای گوشتی و کون گنده که من از روز اول که دیدم چشمم دنبال کونش بود یکمی هم راحت تر بود توجمع دومی احسان ۲۹وفریبا ۲۸فریبا سفید کم رو با سینه حدودا۷۵ولی کون خوش تراش کوچیک ولی گرد
رفته رفته خانوم منم چادر گذاشت کنار عین اونا پوشید تواین مددت فانتزی تو سکس های ما زیاد شده بود و همه چی میگفتیم
یه روز تو اداره یه داستان سکسی دان کردم درمورد سکس ضربدری بعد اینکه خوندمش فرستادم برا خانومم بعدظهر اومدم خونه تا لباس عوض کردم گف امیر کیر میخوام اومد چسبید به من گفتم چی شده گف داستان بدجوری حشریم کرده گفتم خوشت اومد گف اره گفتم دوس داری گف نه فقط در حد حرف بین سکسمون گفتم باشه داشتم تودلم از خوشحالی میمردم دیدم حشریه گفتم یه شرط داره گف چی گفتم درمورد کی حرف بزنیم زوج بعدی تو فانتزیمون کی باشه گف من نمیدونم گفتم نشد دیگه شرطش اینه که تو باید بگی یهو گف فریبا و احسان خوبه گفتم اره شروع کردیم وسطش گفتم داری چیکار میکنی گف دارم به دوست شوهرم کوس میدم
گفتم جون
وقتی نزدیک ارضا شدنش بود یهو پرسیدم چرا احسان فزیبا رو گفتی یهو یه چی گف خشکم زد
گف داره کسکش یک سال منو دید میزنه همش چشش تو سینه های منه بعدشم فریبا میگف کیرش بزرگه گفتم امین و نسیم چی گف اون سفید دوس ندارم به سفید بدم بعد اضا شد نمیدونم چرا الان دوسه ماه احساس میکنم با احسان رابطه داره چون پیش اون میگه میخنده باهاش شوخی میکنه هر دوسه روز یه بار یا احسان مارو دعوت میکنه یا فرناز میگه دلم گرفته زنگ بزن بچه ها بیان دورهم باشیم منم بعد اون سکس همش چشمم به نسیم و فریباس ولی بیشتر به نسیم
شرمنده اگه بد بود اولین بار مینوسیم
کلا حقیقت ندشتم جون نیازی به دروغ نیس
نظر یادتون نره ممنون
نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها